صد تا سگ صورتش را بلیسد سیر می شود
صد تا سگ صورتش را بلیسد سیر می شود با لحن تحقیر و توهین به معنی شخص بسیار کثیف است. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
صد تا سگ صورتش را بلیسد سیر می شود با لحن تحقیر و توهین به معنی شخص بسیار کثیف است. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
سگ به دهان خود بستن به معنی فحاشی کردن است. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
سفره خود را جمع کردن یعنی دست از حقه بازی و مردم فریبی برداشتن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگری می پردازیم.
نه سر پیاز بودن نه ته پیاز یعنی هیچ دخالتی یا حق دخالتی در کاری نداشتن. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگری می پردازیم.
یک سر داره و هزار سودا به معنی مشغله بسیار داشتن است. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگری می پردازیم.
سر کسی به آخور خود بودن یعنی مشغول کار خود بودن و کاری به کار دیگران نداشتن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگری می پردازیم.
روی سبیل شاه نقاره زدن یعنی زندگی مجلل و با شکوه داشتن و تابع هیچ قدرتی نبودن. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
سبزی کسی را پاک کردن یعنی تملق کسی را گفتن، چاپلوسی کسی را کردن. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
به ساز کسی رقصیدن یعنی مطیع بی اراده کسی شدن و مو به مو به حکم او عمل کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
روی زمین سفت نشاشیدن به معنی هرگز با حریف قابلی رو به رو نشدن است. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.