جگر کسی خون شدن
جگر کسی خون شدن (جگرش خون شد) به معنی زجر کشیدن، به شدت رنج بردن است.
جلوتر از خود دویدن یعنی ادعا یا تظاهری بیشتر از لیاقت واقعی خود داشتن، خود را لایق تر از آنچه هست جلوه دادن.
جلوی توپچی ترقه در کردن یعنی خودنمایی بیجا کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
ته ترازوی کسی به زمین نرسیدن یعنی دکان کسی هرگز از مشتری خالی نبودن، کسب و کار کسی رونق و رواج داشتن.
جهنم را جلوی چشم کسی آوردن یعنی کسی را به شدت زجر دادن. در مطلب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
پیراهنشان توی یک آفتاب خشک می شود را به طعنه درباره کسی می گویند که بخواهد خود را خویشاوند کسی جلوه دهد، در حالی که هیچ نسبتی با او ندارد.
پیراهن عثمان کردن یعنی چیزی را برای رسوا کردن کسی بهانه کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
پشت سر کسی نماز خواندن یعنی به پاکی و درستی کسی ایمان داشتن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
پول خود را توی چاه ریختن یعنی پول خود را به هدر دادن، بی حساب و کتاب خرج کردن.
پنبه را از گوش خود بیرون آوردن یعنی خیال باطل را از سر بیرون کردن، از خواب غفلت بیدار شدن.