زیر پای کسی نشستن
زیر پای کسی نشستن یعنی کسی را پنهان با صحبت های دروغ و یا وعده فریب دادن
زیر پای کسی نشستن یعنی کسی را پنهان با صحبت های دروغ و یا وعده فریب دادن
سپر انداختن به معنی تسلیم شدن است. برای درک بهتر معنی این عبارت مثالی از سعدی آورده شده است.
سر از پا نشناختن یعنی با شیفتگی بسیار شتاب کردن. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
سرکه بر ابرو داشتن به معنی روی ترش کردن است. در مطلب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
سر گنجشک خورده است یعنی پر گو است و بسیار دراز می گوید. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
نگهبان با تعجب به شیوانا نگاه می کرد و تا خواست حرفی بزند، شیوانا غضبناک از او خواست تا از مقابل چشمانش دور شود و نگهبان وقتی عصبانیت استاد را دید، با حیرت گفت: استاد! او یک سارق است و نباید درمان شود!
دو قورت و نیمش باقیست را به آن کس گویند که با بهره بردن فراوان از کسی یا چیزی هنوز ناسپاس است.
دندان نمودن به معنی تهدید کردن است. در ادامه برای درک بهتر معنی این عبارت مثالی از بیهقی آورده شده است.
دو چشم کسی را چهار کردن به معنی بسیار چشم به راه گذاشتن است. در ادامه برای درک بهتر معنی این عبارت بیتی از فرخی آورده شده است.
دم دنیا دراز است یعنی هر کسی به کیفر و پاداش کرده خویش می رسد. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.