باید گذاشت در کوزه آبش را خورد
باید گذاشت در کوزه آبش را خورد یعنی این حواله بی محل است. این وعده وفا نخواهد داشت.
باید گذاشت در کوزه آبش را خورد یعنی این حواله بی محل است. این وعده وفا نخواهد داشت.
بچه ریش دار را به توبیخ به مردی گویند که کودکی کند. در مطالب بعد نیز به کنایه ها و ضرب المثل های دیگر پرداخته ایم.
بچه سر پیری زنگوله پای تابوت است یعنی در پیری از بچه آوردن پرهیز کردن سزاوارتر است چون بچه در خردسالی بی سرپرست می ماند.
بخیه به آبدوغ زدن مثلی عامیانه است که از آن عمل بی نتیجه ای را اراده کنند. در مطالب بعد به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
برای شیطان پاپوش می دوزد یعنی بسیار فریبنده و مکار است. در مطالب بعد به ذکر ضرب المثل ها و کنایه های دیگر می پردازیم.
بر خفته قلم نیست یعنی خفتگان را به گناهی نگیرند. برای درک بهتر معنی این عبارت نیز مثال هایی از مرزبان نامه و ویس و رامین آورده ایم.
اسم عزرائیل بد در رفته است یعنی با بی احتیاطی هایی که در حفظ سلامتی خود انجام می دهد، مردن او ناگزیر است و به ملک الموت تهمت مرگ خویش می نهد.
اشتر دل به معنی ترسنده و بد دل است. برای درک بهتر این عبارت شعری از سنایی و عبارتی مشابه را آورده ایم.
بابام سیرش را کوبیده را به مزاح مثل را در جایی می گویند که کسی با دلیلی ضعیف ادعای حقی کند.
با پنبه سر بریدن یعنی با نرمی و لطافت به کسی گزند و آسیب رساندن و برای درک بهتر معنی این عبارت شعری از انوری را آورده ایم.