جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
نقد و بررسی فیلم حکایت دریا بهمن فرمان آرا

حکایت فرمان آرا

باید قبول کنیم فرمان آرا و گروهی که موج نوی سینمای ایران را رقم زدند گنجینه های فرهنگی هستند و در نقد سینمای آنها باید بسیار دقت بالایی را به کار ببریم. بر کسی پوشیده نیست که ما دوره‌ی گذار از سنت به مدرنیته را از نظر فکری مدیون نویسندگان و هنرمندان بزرگی مثل ایشان هستیم و به جای مرور تغییرات فکری خویش به عنوان مخاطب نوک پیکان نقد های توهین آمیز را به سوی این بزرگان نبریم.

 

ساقی سلیمانی منتقد سینما، تئاتر و ادبیات در نوشته ای به آخرین فیلم بهمن فرمان آرا (حکایت دریا) پرداخته است. این منتقد سینما در این نوشته‌ی خود که در اختیار مجله اینترنتی تحلیلک قرار داده، آورده است:

حکایت فرمان آرا

«این روزها پس از اکران آنلاین «حکایت دریا» آخرین فیلم بهمن فرمان آرا بازخوردهای متفاوتی را شاهد بودیم که بازخوردهای مخالف سمت و سوی مشخصی داشت، که محوریت جمله ها بر این باور می چرخید که چرا فیلم‌سازان ما وقتی پیر می شوند گویا استعدادشان شبیه گذشته نیست. اما می خواهم با ذکر نکاتی بگویم چرا بهمن فرمان آرا از مشمول شدن به این نوع قاعده‌ی غلط در نقد مبرا است.

مگر جز این است که فرمان آرا بر همان مدار فکری گذشته فیلم‌نامه‌ای نوشته است که به اینها می پردازد؛ دغدغه‌ی مرگ، روشنفکری در آستانه‌ی تنهایی و انزوای کامل و نزدیک شدن به مرگ، دغدغه های وطن پرستی، تزلزل شخصیت اول بین نهیلیست از یک سو و تمام نوشته ها و آموخته ها و خوانده هایش در سوی دیگر و همان شخصیت پردازی برای نقش اول و کسی که روزی تاثیر گذار بود و می خواهد تاثیر گذار بماند با همان وسواس های همیشگی…

در واقع دغدغه های مشترک در اکثر آثارش همین ها بوده، حال اینکه زاویه‌ی دوربین و شکل و شمایل طراحی صحنه و لباس و حتی طراحی نور همان است. حرکت دوربین فرمان آرا یا بسیار آهسته است یا ثابت.

فیلم ها ریتم کند و فضای گفتگو محور دارند. چرخه‌ی بازیگران وی به اجبار در حال تغییر اندکیست که از فقدان برخی از بازیگران گذشته‌ی وی مثل انتظامی و مشایخی نشات می گیرد. درشت نویسی یا بلد کردن افکارش در قالب گفتگوهای بین افراد درست نعل به نعل با گذشته است. تفاوت عمده ای وجود ندارد. مخصوصا در این فیلم اخیر. اما کند و کاو من برای اینکه حجم بالای مخالفان وی را در قالب نقد بشناسم نکاتی را بر من روشن کرد. سطح سلیقه‌ی مخاطب خاص هم با تغذیه‌ی مختلف از سینمای هنری دنیا و ایران در این سالها پیشرفت کرده و حتی از ظاهر و پوشش گرفته تا نوع بحث و گفتگو ها دیگر به سرعت به روز می شوند. حال در چنین موقعیتی مخاطب خاصی که زمانی خوراک روشنفکری و سینمای هنری‌اش را مهرجویی، کیارستمی، فرمان آرا و اندکی دیگر تامین می کردند به مرحله‌ی نقد خویش رسیده و اما در پایان بندی خلاصه کنم بدترین نوع برخورد این روزها جمله هایی شبیه به این است: چرا اینها وقتی پیر می شوند اینطوری فیلم می‌سازند…

باید قبول کنیم فرمان آرا و گروهی که موج نوی سینمای ایران را رقم زدند گنجینه های فرهنگی هستند و در نقد سینمای آنها باید بسیار دقت بالایی را به کار ببریم.

بر کسی پوشیده نیست که ما دوره‌ی گذار از سنت به مدرنیته را از نظر فکری مدیون نویسندگان و هنرمندان بزرگی مثل ایشان هستیم و به جای مرور تغییرات فکری خویش به عنوان مخاطب نوک پیکان نقد های توهین آمیز را به سوی این بزرگان نبریم.»

ساقی سلیمانی منتقد سینما، تئاتر و ادبیات

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x