شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

شرح مراتب طهارت استاد صمدی آملی - مجلس هشتم / درمان سوء ظن در بیانات استاد: عرض کردیم که راه تطهیر قوه خیال در سوءظن ها این است که انسان همیشه جهت مخالف گمان خود را اخذ کند.

این مطلب به مجلس هشتم از شرح مراتب طهارت استاد صمدی آملی اختصاص دارد. حضرت استاد در این مجلس به مبحث درمان سوء ظن در طهارت قوه خیال می پردازند.

شرح مراتب طهارت استاد صمدی آملی

درمان سوء ظن

«بسم الله الرحمن الرحیم»

طهارت قوه خیال از اعتقادات باطل

طهارت قوه خیال را در سه بخش مطرح فرموده اند: یکی در بخش اعتقادات فاسد، دیگری در بخش تخیّلات فاسد و سوم در بخش جولان قوه خیال در میدان آمال و آرزوها، که هر کدام از این سه مورد برای قوه خیال آلودگی می‌آورد.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی
درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

عموم مردم چون به معتقدات خود تعبّد دینی دارند، بر اساس آن اصل تعبّد کمتر به بازیگری قوه خیال در بخش اعتقادات میدان می دهند. زیرا تعبّداً مبداء و معاد و وحی و نبوت و رسالت و امامت را پذیرفته اند و هر چه هم دیگران بگویند آنها از اعتقادشان بر نمی گردند. حالا به چه اندازه بر اساس اعتقادات خود عمل می‌کنند بحث دیگری است. اما معمولاً عموم مردم شبهات علمی را در بخش عقاید از مبداء تا معاد نمی شنوند.

نوعاً کسانی دچار شبهه های علمی می شوند که راه تحصیل پیش گرفته اند و می خواهند در اعتقادات خویش تحقیقی داشته باشند. ایشان معمولاً به خاطر داشتن ذهنهای متفرق دچار این اشکالات می شوند و باید قوه خیالشان را تطهیر کنند و راه تطهیر قوه خیال ایشان در این بخش آن است که اوّل ریاضیات بخوانند، بعد وارد مباحث منطقی شده و سپس مباحث فلسفی را طی کنند و بعد از آن نظری به عرفان نظری افکنده سپس از عرفان نظری وارد عرفان عملی شوند.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی
درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

این مربوط به محصّلینی است که می خواهند در مسیر تحصیل، قوه خیالشان را تطهیر کنند. در این مسیر عقل خود به خود قوی می شود و قوه خیال مقهور عقل می گردد. اما اکثر مردم که در پی تحصیل نیستند نیازی به طهارت قوه خیال در بخش اعتقادات ندارند آنها از پدران خود نمازی را یاد گرفته اند و خدایی را می‌پرستند و شک و شبهه ای در این زمینه ندارند. ما هرگز پدرانمان را ندیده ایم که بگویند: اگر عالم دو خدا داشت چه می شد؟ این اشکال و امثال این اشکالات هم هرگز به ذهن آنها خطور نکرده است. معلوم می شود که قوه خیال عوام مردم در بخش اعتقادات پاک است آنها برای طهارت قوه خیال باید فقط به دو بخش دیگر توجه کافی بکنند. یکی سوء ظنها و تخیّلات بد و گمانهای ناروا و دیگری دور کردن آرزوهای طولانی. اما خواصی که در مسیر تحصیلند علاوه بر این دو بخش باید قوه خیال خود را از اعتقادات فاسد نیز تطهیر کنند. در غیر این صورت به انحراف کشیده می شوند زیرا طریق تحصیل برای ایشان نه تنها راه نجات نیست بلکه مشکلات بیشتری را برای قوه خیال آنها فراهم می کند.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

انگیزه تطهیر قوه خیال

ما از صبح تا شب با قوه خیال در ارتباطیم و با آن کار انجام می دهیم. اگر قصد خوابیدن کنیم قوه خیال باعث خوابیدن می شود، اگر بخواهیم صبح به محل کار و تحصیلمان برویم بر اساس قوه خیال این کار را انجام می دهیم. چه اینکه زنها نیز بر اساس قوه خیال در خانه مشغول به کار می شوند. به طور کلی انجام تمامی امور جزئیه ای که همراه با صورتی خاص می باشد به معاونت قوه خیال صورت می گیرد نه قوه عاقله، زیرا عقل قوه ای برای ادراک کلیات است و در جزئیات دخالتی ندارد. عقل هیچ گاه نمی گوید: این زمین است، آن آسمان است، این خورشید است، آن دیگری ماه است، اینجا محل کار و تحصیل من است و… تمام این کارها را قوه خیال می کند. عقل فقط یک برنامه کلی می دهد. لذا قوه خیال را به «دستگاه عکاسی نفس ناطقه» تعبیر می کنند. همانگونه که عکاس به واسطه دوربین عکاسی اش از درخت و حیوان و انسان و دیگر موجودات عکس می گیرد و بعد به عکسها نگاه می کند تا ببیند مطابق با واقع گرفته یا نه، قوه خیال هم به منزله دوربین عکاسی نفس انسان است که انسان از این طریق عکس موجودات را می گیرد و با آن ادراک می کند. قوه خیال واسطه بین نشئه ماده و عالم عقل است. عقل از طریق قوه خیال عکسبرداری می کند و با آن ادراکات عقلی انجام می دهد، اما متأسفانه عموم مردم؛ پیش از اینکه قوه خیال را واسطه‌ای برای ادراکات عقلی قرار دهند از قوه خیال در بخش وهمیّات استفاده می‌کنند ونوعاً به جهت انس با کثرات کمتر از ادراکات عقلی بهره می‌برند همانند این که ما سالیانی از کنار برزیگران و کشاورزان عبور کرده ایم اما هرگز به ذهنمان نرسیده که بگوئیم:

برزیــگرونّه بدیمـه بینجــه جار
بینجه جاره وجین کردنه خوار خوار

مــره بوتنــه ای جـــــان بـــــرار
شه دکاشته وجین ها کن و خوار دار

(برزیگرون: کشاورزان – بدیمه: دیدم – بینجه جار: شالیزار – خوار خوار: خیلی خوب – مره: مرا – بوتن: گفتند – برار: برادر – شه دکاشته: آنچه کاشته ای – هاکن: بکن – خاردار: به خوبی داشته باش)

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

آن حقیقتی را که با مشاهده کشاورزان در زمین کشاورزی بدین نکته دست می یابد که باید کاشته های در جان انسانی را وجین کرده و از آنها خوب نگه‌داری کرد، عقل می گویند. یک عکس از بیرون می گیرد و بر اساس قوه عاقله بر روی آن احکام عقلی پیاده می کند.

هر چه قوه خیال تطهیر شده تر باشد تمثیلات نفس نیز زلال تر خواهد بود. که از این امر به مراقبت در مرتبه قوه خیال تعبیر می کنند و آن بسیار کار سخت و مشکلی است زیرا همیشه سوءظنها و گمان های ناروا و آرزوهای طولانی وجود دارد و باعث آلودگی قوه خیال می شود. از طرفی چون نوعاً مردم غرق در امور اجتماعی متعارف بوده و هر کس به دنبال نفع مادی خودش است، قوه خیال در این بخش ها دیر تطهیر می شود.

آن حقیقتی را که با مشاهده کشاورزان در زمین کشاورزی بدین نکته دست می یابد که باید کاشته های در جان انسانی را وجین کرده و از آنها خوب نگه‌داری کرد، عقل می گویند. یک عکس از بیرون می گیرد و بر اساس قوه عاقله بر روی آن احکام عقلی پیاده می کند.

هر چه قوه خیال تطهیر شده تر باشد تمثیلات نفس نیز زلال تر خواهد بود. که از این امر به مراقبت در مرتبه قوه خیال تعبیر می کنند و آن بسیار کار سخت و مشکلی است زیرا همیشه سوءظنها و گمان های ناروا و آرزوهای طولانی وجود دارد و باعث آلودگی قوه خیال می شود. از طرفی چون نوعاً مردم غرق در امور اجتماعی متعارف بوده و هر کس به دنبال نفع مادی خودش است، قوه خیال در این بخش ها دیر تطهیر می شود.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

طهارت قوه خیال از گمان های ناروا

عرض کردیم که راه تطهیر قوه خیال در سوءظن ها این است که انسان همیشه جهت مخالف گمان خود را اخذ کند. تا دید نسبت به دوست و رفیق و همکار و همسایه و فامیل و هم محلی و همشهری و هم وطن خود بدگمان شده است زود طرف مقابل را بگیرد و بگوید: «ان شاء الله این گونه که من فکر می‌کنم نبوده، من بد برداشت کرده ام ان شاء الله او آدم خوبی است و از این کار قصد خیری داشته و…» فقط در این صورت است که قوه خیال زود تطهیر می‌شود.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی
درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

در روایات فرموده اند: هر کس برای طی سیر انسانی چند کار باید انجام دهد، یکی اینکه اصلاً خوبیهای خود را نبیند. اگر نمازی خوانده بعد از نماز با خود نگوید: عجب نماز خوشی خواندم، چه حالی بود و چقدر اشک ریختم و…

او باید همیشه بعد از نمازش ناراحت باشد که چرا چنین نمازی به جای آورده، چرا نتوانسته بهتر از این نماز بخواند. اگر ماه رمضان را به روزه گذرانده می‌تواند برای فرا رسیدن عید فطر خوشحالی کند اما باید از طرفی ناراحت باشد و خود را سرزنش کند که چرا احیاناً در این ماه غیبت کرده، سوءظن داشته، چرا از روزه گرفتنش لذتی نبرده، و چرا حالا که ماه رمضان به اتمام رسیده، از تمام شدن آن دلگیر و ناراحت نشده است زیرا اگر انسان کسی را واقعاً به دوستی برگزیند از فراق و جدایی این دوست محبوب، بد حال و غمگین خواهد شد حال که چنین است پس چرا وقتی به من گفتند این ماه یک روز زودتر تمام می شود از کوتاهی آن خوشحال شدم و احساس ناراحتی نکردم؟! پس معلوم می شود من هنوز آن انس و عشق کامل به ماه رمضان را پیدا نکرده ام و… خلاصه بعد از انجام هر کار خیری خود را سرزنش کند که چرا بهتر از آن را انجام نداده است.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

در نکته ۱۴۱ هزار و یک نکته آمده است: «میبدی در فتح ثالث فاتحه ثانیه آورده است که شیخ سعد الدین حموی سوار بود و به رودخانه رسید و اسب از آب نمی‌گذشت امر کرد که آب را تیره ساختند و به گل آلوده کردند و اسب در حال بگذشت، فرمود: تا خود می دید از این وادی عبور نمی توانست کرد.»

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی
درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

دیگر اینکه در خود فرو رود و عیب های خودش را پیدا کند. بگوید: «من آدم خوش اخلاقی نیستم، همیشه نسبت به دیگران سوءظن دارم، زبانم نیز قفل و بند ندارد و هر چه می خواهد می گوید، گناه هم که می کنم و …» خلاصه به جای اینکه عیب جویی دیگران را بکند به دنبال عیوب خود باشد. این عمل باعث می‌شود که قوه خیال در متن ذات نفس تحقیق کرده و نقائص خود را شناسایی کند. اگر نقائص شناسایی شود قطعاً انسان به فکر معالجه آن می افتد. همانند این که آقای پزشک ابتدا باید درد مریض را تشخیص دهد و بداند که کجای مریض درد می کند و بعد به فکر درمان آن بیفتد.

اما نسبت به دیگران فرموده اند عکس آنچه را که در خود عمل می کنی، عمل کن. یعنی این که اولاً خوبیهای دیگران را ببین و به جای اینکه مانند مگس روی زخم بنشینی و به دنبال عیوب دیگران بگردی کارهای خوب آنها را مشاهده کن. نگو: «فلانی آنجا یک اشتباه کرده»، چون اگر او در آنجا یک اشتباه کرده در جای دیگر هم چهار تا کار خوب کرده است. چطور آن چهار خوبی را نمی بینی و همین یک نقص را می بینی؟!

این مطلبی که از روایت به عرض شما رساندم و مقداری هم به شرح آن پرداختیم راهی بود جهت تطهیر قوه خیال.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

انسان باید به گونه ای باشد که اگر مثلاً فقیری را دید ناراحت شود. عکس قضیه نشود که اگر مثلاً دوستی را دیده که معامله خوب و پر نفعی کرده ناراحت شود و با خود بگوید: پس من چرا ضرر کردم؟! این طور بودن باعث می شود که نفس هیچ گاه آرام نگیرد و عقل دائماً گرفتار قوه خیال باشد. اگر عقل بین دو مسلمانی که دعوا کرده اند حکومت کند، خیلی زود موجب اصلاح خواهد شد. اما در این بین کسانی هستند که بر اساس داشتن قوه خیال آلوده باعث شعله ورتر شدن این آتش می شوند.

در جریان حضرت ابراهیم «عَلَیهِ السَلام» وقتی او را به آتش افکندند دو حیوان مشغول به کار شدند یکی زنبور عسل بود و دیگری مارمولک. زنبور عسل به محض دیدن افروخته شدن آتش تند تند می رفت و در دهان خود آب می کرد و بر روی آتش می ریخت. در روایت آمده که جناب جبرئیل از او پرسید: می دانی که آتش عظیمی بر پا شده، تو چگونه می خواهی با این دهان کوچکت آن را خاموش کنی؟ گفت: من بنای خاموش کردن آتش ندارم. من فقط به وظیفه ام عمل می‌کنم و به مقدار حجم دهانم آب می برم و بر روی آتش می ریزم، دیگر کاری ندارم که خدا آن را خاموش می کند یا نمی کند. در این جریان مارمولک نیز دست به کار شده بود. او زمین را می کند و به زیر زمین می رفت و از زیر، آتش را فوت می کرد تا آن را شعله ورتر کند. بعضی ها در اجتماع مارمولک صفتند. به جای اینکه خود را تطهیر کنند همیشه سعی دارند آتش نهفته زیر خاکستر مشکلات دیگران را شعله ورتر سازند. اما بعضی دیگر همچون زنبور عسل هستند، علاوه بر اینکه عسل می دهند، همیشه به دنبال رفع مشکلات دیگرانند.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

سهولت تطهیر قوه خیال در بعضی از انسانها

همان گونه که به عرض رساندیم قوه خیال اگر درست تطهیر شود می تواند دستگاه عکس برداری نفس نسبت به ماورای طبیعت باشد. اینجاست که شخص خواب های خوش می بیند و تمثّلات شیرین زلالی پیش می آید، حقائق آینده را می بیند، باطن افراد را می بیند، می تواند با بو کردن انسانها را بشناسد و بعد با ایشان ارتباط برقرار کند و…

یعنی عقل به واسطه قوه خیال می تواند اسرار عالم و اسرار درون مردم را عکس برداری کند. انسان هر وقت دید نمی تواند آن را که در ذات افراد نهفته است ببیند و عکس برداری کند، معلوم می شود که هنوز قوه خیالش را تطهیر نکرده است. لذا در مورد انبیاء آمده است که ایشان به محض پا گذاشتن در اجتماع و وارد شدن در جمع مردم می توانستند تشخیص دهند که چه کسی سر به راه است و چه کسی منحرف شده است. ایشان به واسطه دستگاه عکس برداری‌ شان درون افراد را می بینند و اعلام می دارند که این درون خراب است ولو اینکه نماز شب خوان هم باشد و آن دیگری ذات پاکی دارد ولو اینکه شراب خوار باشد یا حجابش را رعایت نکند. این است که حضرت عیسی «عَلَیهِ السَلام» همیشه به دنبال اوباش بود و سعی داشت از بین همین لاتها صحابه انتخاب کند. بعضی از خواص به ایشان می گفتند: «آقا مگر دیوانه شده ای؟ به دنبال ما بیا و از بین ما صحابه بگیر». حضرت می فرمود: «نه! در بین همین ها کسانی هستند که قابلیت دارند و باید به دام من بیفتند». اتفاقاً آن حواریونی که از خواص حضرت عیسی «عَلَیهِ السَلام» بودند نوعاً از بین یاغی های بیابان ها به شکار حضرت در آمده بودند.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

اگر کسی شکارچی باشد در چندین شغل می تواند شکارهای خوبی داشته باشد. یکی در بین راننده کامیون ها. فقط خدا می داند که این دسته چه بافت عجیبی دارند. اگر کسی اهل دل باشد و بخواهد حقایقی را به دیگران بدهد، یکی از بهترین راه ها آن است که در بین راننده کامیون ها تحقیقی داشته باشد. بعضی از اولیاء الله را سراغ داریم که ایشان نوعاً در مسافرت ها سوار کامیون می‌شوند. چون راننده های عمومی که از صبح تا غروب مردم را سوار و پیاده می‌کنند آنقدر عصبی هستند که انسان به سختی می تواند از بین هزار هزار آنها اهل دل پیدا کند.

در بین ماهی گیرها هم می شود انسان شکار داشته باشد وهمین طور کسانی که در لب دریاها زندگی می کنند و یا آنها که قایقرانی و کشتیرانی می کنند و در دریاها مسافرت دارند.

در بین خلبان ها نیز افرادی که صاحب قابلیت باشند فراوانند و افراد بسیاری را می توان در بینشان شکار کرد. چون عموماً هر کس از این دائره جمع عامه مردم و روزمره گی ایشان و برخوردها و معاشرت ها و رفت و آمدها به دور باشد قوی می شود و قابلیت پیدا می کند. معلوم می شود افراد نام برده دارای بافتی هستند که خداوند مطابق آن، این شغل را به آنها داده است. چون در عالم تمام شغل های افراد مطابق با چینش درونی آنها تنظیم می شود که این بسیار عجیب است.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی
درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

 اگر کسی بگوید: اینگونه که شما می فرمائید نیست زیرا خود من خیلی اتفاقی به این شغلی که دارم روی آورده ام و هیچ برنامه ریزی برای آن نداشتم بلکه روزی از محل تحصیلم برمی گشتم که یکی همان جا جلوی مرا گرفت و پیشنهاد این کار را به من داد و من هم قبول کردم، پس می بینید من به شخصه در انتخاب شغلم، تصمیم و برنامه ریزی قبلی نداشتم و مانند این امور…

در جواب چنین شخصی می گوییم: نه خیر! شما هرگز نمی توانید بفرمایید که من نمی دانستم، زیرا تو بافتی داری که نظام هستی مطابق آن پیاده شده است. همه عالم تشکیل یافته از اجزاء به هم پیوسته ای است که نظم عمومی آن مطابق با هر جزئش، برای آن جزء، کار خاصی معین کرده است. مثلاً چشم وظیفه دیدن و گوش وظیفه شنیدن دارد. یعنی بین چشم و دیدن و همین طور بین گوش و شنیدن مناسبت وجود دارد. فإفهم!

یکی دیگر از مشاغلی که در بین آنها می شود افراد صاحب قابلیت پیدا کرد، شغل معلمی است. زیرا معلمان که وظیفه تعلیم بر عهده دارند مجرای فیض حق می گردند. البته معلم زمانی می تواند مجرای فیض حق باشد که بتواند حقیقت معلّمی را خوب ادراک کند که الحمدلله بعد از پیروزی انقلاب اینگونه از بخشها تا حد زیادی تقویت شده است.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

بصیرت بعد از تطهیر قوه خیال

عرض کردیم که قوه خیال برای عکس برداری حقائق نظام هستی و اسرار درون مردم در انسان تعبیه شده است. منتهی خداوند راه تطهیر قوه خیال را بسیار سنگین کرد تا ابتدا جان انسان قوی شود و بعد چشم بگشاید و حقائق نظام هستی را مشاهده کند تا آنجا که بگوید: «الهی، همه، ددان را در کوه و جنگل می بینند و حسن در شهر و ده.»

و در عین حال آن قدر جان قوی پیدا کند که بعد از دیدن حقائق بگوید: «خداست دارد خدایی می کند» و دست تصرف به چیزی هم دراز نکند. در بین خلق باشد و با آنها معاشرت کند اما در عین حال با هیچ کس نباشد. اگر قوه خیال تطهیر شود اسرار مردم برای او مکشوف می شود و دیگر از اجتماع ضربه نمی خورد. به تعبیر شریف حضرت آقا بو می کند بعد حرف می زند، بو می کند بعد به مهمانی می رود، بو می کند بعد دعوت می کند و… که خداوند این قوه بویایی را بعد از تطهیر قوه خیال به انسان عطا می کند.

اما اگر قوه خیال تطهیر نشود و یا آنگونه که شریعت فرموده پاک نگردد، انسان را به انحراف می کشاند. همانند مرتاضان هندی که مقدار زیادی از عمر خود را صرف آموختن بعضی از اعمال می کنند که هیچ کدام از آنها را شریعت امضاء نفرموده است، و بعد وارد اجتماع می شوند و مردم را به بازی می گیرند و به واسطه راه های مرموز آن ها را به اشتباه می اندازند. شبیه آنچه را که فالگیرها و شعبده بازان انجام می دهند.

درمان سوء ظن در بیانات استاد صمدی آملی

مسیر تطهیر قوه خیال از طریق دستورات شرعی همان مسیر انبیا و ائمه است که علم به درون و اسرار مردم دارند اما هرگز اسرار آنها را فاش نمی کنند. به عنوان مثال اگر شخصی را به شکل کفتار دیدند هیچ وقت به او نمی گویند: تو کفتاری. بلکه جهت تهییج یا تحریک به او تذکر عمومی می دهند و می گویند: اگر انسان چنین صفتی را داشته باشد به فلان صورت در می آید. همانند اینکه امام معصوم فرمود: «هرکس صفت مکر و حیله در خود داشته باشد به صورت شغال در می آید و واقعاً چهره باطنی او شغال می شود»

اینجاست که قوه خیال باید در مسیر الهی طهارت یافته و در خدمت عقل باشد تا آنچه را که از اسرار مردم می بیند فاش نکند. لذا باز شدن چشم دل را مشکل قرار داده اند و هر کسی نمی تواند به آن راه یابد. انسان ابتدا باید مظهر «ستّار العیوب» حق گردد تا بعد از آن به او این مقام عطا شود. و برای رسیدن به این مقام باید شبانه‌ روز دعا کند و خدا را به نام «ستّار العیوب» صدا بزند و آنقدر بر روی عیب دیگران سرپوش گذارد تا کم کم این اسم شریف بر او دمیده شود و البته راه سرپوش گذاری عیب دیگران و ندیدن و توجه نکردن به آنها همان است که از روایت به عرضتان رساندیم.

علامه سید مرتضی و علامه سید رضی -صاحب نهج البلاغه-  با هم برادر و از شاگردان شیخ مفید بودند. هر دو مجتهد مسلّم و صاحب کمال بودند. سید مرتضی در مسجدی امام جماعت بود و برادرش سید رضی هم می آمد و در آنجا به او اقتدا می کرد. روزی سید مرتضی در راهی که برای نماز به مسجد می‌ آمد به خانمی رسید که آن زن سوالی در مورد عادت زنانگی از ایشان کرد. سید مرتضی به او گفت: اکنون من جواب را حاضر ندارم، اجازه دهید تا شب مراجعه ای به رساله بکنم و فردا جوابتان را بگویم. بعد به مسجد آمد و شروع به خواندن نماز جماعت کرد. در بین نماز حواسش به جواب آن سوال مشغول شد. در این هنگام چشم دل سید رضی باز شد و دید برادرش در محرابِ غرق خون، مشغول نماز خواندن است. لذا سریع نماز خود را رها کرد و از مسجد خارج شد. این نمونه ای بود از تطهیر قوه خیال، که اگر این قوه درست تطهیر شود هم از حال مردم آگاه می شود و هم مجاز است در مواردی باذن الله از گذشته و یا آینده آنها اخبار دهد. این مختصری از مطالب موجود در بحث قوه خیال بود که –ان شاء الله- در جلسات بعدی ادامه آن را به عرضتان می رسانیم. لازم به ذکر است که مباحث مربوط به تمثلات ماورای طبیعت، تنزل قرآن، تنزل وحی و نزول ملائکه به یک معنی باید با همین مبحث حل شود.

 «و الحمدلله ربّ العالمین»

مطالعه مجلس هفتم کتاب شرح مراتب طهارت استاد صمدی آملی

مطالعه مجلس نهم کتاب شرح مراتب طهارت استاد صمدی آملی

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x