معرفی کتاب «راهبی که فراری اش را فروخت»
درباره نویسنده
رابین شارما نویسندهای شناخته شده در سطح بین المللی است که یازده کتاب درباره اصول مدیریت تألیف کرده است. کتابهایش در بیش از شصت کشور دنیا و حدوداً به هفتاد زبان مختلف به چاپ رسیدهاند.
او شهرتش را مرهون کتاب «راهبی که فراری اش را فروخت» است. این اثر در سطح بین المللی، در فهرست کتابهای پرفروش بوده و میلیونها نسخه از آن به فروش رسیده است.
رابین قبلاً وکیل مدافع بوده و بنیانگذار مؤسسه بین المللی مدیریت شارماست.
درباره کتاب
در این کتاب، رابین شارما سعی دارد دریچهای از بُعد برتر وجودمان را برایمان بشکافد، دریچهای که در ۲۴ ساعت شبانه روز یا حتی شاید در همه عمر، لحظهای هم به آن توجه نداشته باشیم، غافل از اینکه فقط اوست که میماند.
این کتاب اکنون به هفتاد زبان منتشر شده و از پرفروشترین کتابهای بینالمللی است.
پیام این کتاب در سراسر جهان پخش شد، پیامی ساده و در عین حال قدرتمند که حاوی امید، الهام و موفقیتی اصیل است.
این داستان الهامبخش آرام آرام پاسخ بزرگترین سوالات زندگی را در اختیارتان قرار میدهد، درست مانند فرآیندی عملی که در ایجاد خوشبختی، سرزندگی، شادی و آرامش درونی به شما کمک میکند تا در انتهای عمر، به زندگیتان افتخار کنید.
برش هایی از کتاب «راهبی که فراری اش را فروخت»
درست در وسط دادگاهی مملو از جمعیت بر زمین افتاد. یکی از برجستهترین وکلای مدافع این کشور بود. همچنین مردی بود که نه فقط به خاطر ظاهر آراستهاش در آن کت و شلوار ایتالیایی سه هزار دلاری بلکه همچنین به واسطه پیروزیهای پی درپی حقوقیاش معروف بود.
به آرامی آنجا ایستاده بودم و به خاطر شوک حاصله از صحنهای که اندکی پیش شاهد آن بودم دست و پایم کرخت شده بود.
جولیان منتل بزرگ هم اکنون مانند یک قربانی به نظر میرسید که همچون کودکی درمانده بر روی زمین به خود میپیچید، میلرزید، اندامش به رعشه افتاده بود و مانند یک بیمار روانی عرق میریخت.
از آن لحظه به بعد، همه چیز با حرکت آهسته به نظر میرسید. مشاور حقوقی او جیغ کشید: «وای! جولیان غش کرده!» و با احساسی فراوان، تصویری شفاف از آن چه مشهود بود، به ما ارایه داد.
قاضی ظاهراً دستپاچه بود و فوراً با تلفن محرمانهای که برای مواقع اضطراری در کنار میزش نصب شده بود، زیر لب چیزی زمزمه کرد.
من هم فقط آنجا ایستاده بودم، خیره و گیج. ای پیرمرد احمق، خواهش میکنم نمیر، برای تو مردن خیلی زود است، تو مستحق اینگونه مردن نیستی…
امیدواریم از خواندن کتاب «راهبی که فراری اش را فروخت» لذت ببرید و برای خواندن معرفی کتاب های دیگر به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید.
جملات برگزیده کتاب راهبی که فراری اش را فروخت:
– انسانهای خوب دایم خود را قوی میکنند.
– زمانی که به درستی سازمان مییابد، نشانه قطعی ذهنی سازمان یافته است.
– مبارزه خود را در برابر افکار ضعیفی آغاز کن که مخفیانه وارد قصر ذهنت شدهاند.
– همه ما به علت خاصی اینجا هستیم. زندانی گذشتهات نباش. معمار آیندهات باش.
– نابترین کاری که میتوانی انجام دهی، بخشش به دیگران است. روی هدف برترت تمرکز کن.
– راز شادی ساده است: کاری را که عاشق انجام دادنش هستی پیدا کن و سپس همه انرژیات را صرف آن کن.
مجله اینترنتی تحلیلک