در این مطلب به فصل دوم رساله عشق شیخ الرئیس ابو علی سینا می پردازیم.
فصل دوم
در بیان وجود عشق در بسایط غیر حیّه
موجودات بسیطه ای که دارای حیات نیستند بر سه قسم هستند:
اول: هیولای(۱) حقیقی.
دوم: آن صورتی که به تنهایی قائم به ذات نیست.
سوم: اعراض؛ و فرق میان اعراض و صورت آن است که صورت، مقوّم جواهر و جزء جواهر قائم به ذات است، به خلاف اعراض. به همین ملاحظه است که حکماء اوائل آن را از جمله جواهر محسوب داشته اند و به واسطه امتناع وجودش به تنهایی، از نام جوهریت محروم نفرموده اند.
گر چه جوهر هیولا هم بدین روش است ولکن مزیت صورت بر هیولا از جهت جوهریت آن است که هر زمان صورت یافت شود، جوهری به واسطه وجود او جوهر بالفعل می شود. از این جهت است که گفته اند: صورت، یک نوع جوهر بالفعل است و اما هیولا جوهریت در او بالقوه است زیرا که از او جوهر بالفعل موجود نمی شود.
حال که حقیقت صورت آشکارا شد دانسته شود که اطلاق این حقیقت بر اعراض جایز نیست زیرا که اعراض نه مقوم جوهرند و نه در اعداد جواهر محسوب می شوند. اکنون می خواهیم ثابت کنیم که هیچ یک از این جواهر بسیطه غیر حیه، از عشق غریزی خالی نیستند بلکه همیشه اوقات هم آغوش آن هستند. همین مقارنت و دارا بودن عشق فطری، سبب بقاء وجود آنهاست.
اما هیولا، نظر به آن حرص و آزی که نسبت به صورت دارد، همیشه اوقات مقارن و ملازم با اوست و اگر وقتی مفارقت و جدایی میان او و صورت دست دهد از ترس نیستی فورا به صورت دیگر متمسک و متشبث می گردد و هیولا چون زن زشت صورت قبیح المنظری است که هرگاه بخواهند حجاب آن را برطرف نمایند. از خوف آن که زشتی صوتش نمایان نشود با آستین روی خود را می پوشاند تا قبح منظرش نمایان نشود. آن عشق فطری هیولا همین است.
و اما عشق غریزی صورت، از دو وجه ثابت می شود: یکی آن است که همیشه اوقات ملازم با موضوع و مقارن با اوست و هیچ وقت انفکاک و جدایی برای آن نیست. دوم؛ ملازم بودن کمالات و مواضع طبیعی خود را اگر در مکان اصلی برقرار باشد و اشتیاق طلب کردن آن مکان اگر به عنف و قهر از آن خارج شود؛ مثال کلیه صور اجسام بسیطه و مرکبه.
و اما وجود عشق در اعراض هم به واسطه همان ملازم و مقارن بودن با موضوع است. چه اگر موضوعی نباشد اصلا عرض وجود خارجی ندارد. پس معلوم شد که هیچ یک از بسائط از عشق غریزی فطری خالی نیستند.
۱- در علم فلسفه مبرهن شده است که موجودات ممکنه بر دو قسم هستند: یا موجودی است که اگر در خارج پدید آید قائم است به ذات خود و یا موجودی است که وجودش در خارج مربوط به وجود غیر است. اول را جوهر گویند و ثانی را عرض. جواهر بر پنج قسم است: هیولا، صورت، جسم که مرکب است از هیولا و صورت، نفس و عقل. اعراض هم بر نه قسم است: کم، کیف، اضافه، أین، متی، وضع، ملک یا جده، أن یفعل و أن ینفعل و مجموع را مقولات عشر می نامند.
بیشتر بخوانید
رساله عشق شیخ الرئیس ابو علی سینا (مقدمه)
رساله عشق شیخ الرئیس ابو علی سینا (فصل اول)
در مطلب بعد به فصل سوم ( در بیان وجود عشق در نفوس و صور نباتات ) از رساله عشق ابو علی سینا می پردازیم.
در این سلسله نوشته ها به رساله عشق ابن سینا با ترجمه ضیاء الدین دری توجه شده است.
مجله اینترنتی تحلیلک