زندگینامه چگوارا
ارنستو چگوارا پزشک، چریک، سیاست مدار، نظریه پرداز جنگی و انقلابی مارکسیست و یکی از شخصیت های اصلی انقلابی کشور کوبا بود. وی مبارزی سرسخت و مردم گرا بود که آوازه او از آمریکای لاتین فراتر رفت و به آفریقا و آسیا نیز رسید.
چهره و ظاهر این شخصیت مبارز به طور فراگیر به عنوان یکی از نمادهای انقلابی بشر دوستانه و به عنوان یک نشان جهانی شناخته شده در فرهنگ عامه بدل گشته است.
او حتی در ایران و در سال های قبل از انقلاب به عنوان نماد و الگوی مبارزه تبدیل شد و سال ها تصویرش بر روی لباس ها، قاب ها و … خودنمایی می کرد.
نام ارنست چگوارا همیشه به عنوان یکی از صد شخصیت تاثیرگذار قرن بیستم می درخشد.
با ما باشید؛ زندگینامه چگوارا نویسنده و آزادی خواه قرن بیستم
زندگینامه چگوارا
دوران کودکی ارنست چگوارا
ارنست چگوارا در ۱۴ ژوئن سال ۱۹۲۸ در روزاریو آراژانتین در خانواده ای اشرافی با تبار ایرلندی و باسک به دنیا آمد. او فرزند اول خانواده بود و بعدها صاحب ۴ خواهر و برادر شد. جد پدری او جزو ثروتمندترین مردان آمریکای جنوبی بود و جد مادری او نیز خوزه ده لاسرنا ای هینوخوسا آخرین فرماندار اسپانیایی پرو بود.
ارنستو چگوارا دارای شخصیت پر جنب و جوشی بود به طوری که پدرش همواره بیان می کرد که آنچه در رگ های وی جریان دارد خون شورشیان ایرلندی است.
او در خانواده ای با گرایش های چپ پرورش یافت و از این رو در سنین کم با دیدگاه های مختلف سیاسی آشنا شد. از آنجایی که پدرش از طرفداران جمهوری خواهان در جنگ داخلی اسپانیا بود آنها اغلب به سربازان آسیب دیده در جنگ پناه می دادند و از آنها در خانه مراقب می کردند. او شخصا از دوران کودکی به فقرا توجه زیادی داشت.
چگوارا در تمام دوران زندگی با بیماری فلج کننده ای مانند آسم حاد دست و پنجه نرم می کرد و از همین رو همواره ضعیف بود و این ضعف باعث شد تا به جای مدرسه رفتن در خانه بماند و مادرش آموزش های لازم را به او بدهد.
اما با این حال جزو ورزشکاران سرآمد در زمینه گلف، شنا، فوتبال، تیراندازی و دوچرخه سواری بود. در پست فلای هاف راگبی دانشگاه بوئنس آیرس نیز بازی کرده بود که به دلیل سبک بازی خشنش به او عنوان فوسر را لقب داده بودند. ضمنا از سنین پایین شطرنج را نیز از پدرش آموخت و در مسابقات محلی نیز شرکت می کرد.
گرایش های ادبی و فکری چگوارا
در خانه پدری چگوارا کتابخانه ای با بیش از سه هزار جلد کتاب وجود داشت که به او این امکان را می داد تا با توجه به علاقه ای که به مطالعه داشت با آثار و افکار نویسندگان مختلف آشنا شود.
چگوارا به اشعار و آثار نویسندگانی چون پابلو نرودا، گابریلا میسترال، فدریکو گارسیا لورکا، آلبرکامو، کافکا، ژولورن علاقه زیادی داشت.
عقاید چگورا در زمینه عشق و میهن پرستی، عقاید اجتماعی و عقاید او درباره مرگ از مطالعه کتاب های برتراندر راسل، آثار جک لندن و فرد ریش نیچه نشات می گرفت.
شکل گرفتن مبارزه طلبی و ایدئولوژی های سیاسی در چگوارا
چگوارا در سال ۱۹۸۴ به دانشگاه بوئنوس وارد و در رشته پزشکی به تحصیل مشغول شد. او در زمان ورود به دانشگاه به سیاست علاقه ای نداشت و به عنوان یک توریست بدون علاقه به مسائل سیاسی برای آشنایی با قبایل و فرهنگ های مختلف به سیر و سفر در آمریکای لاتین می پرداخت.
به طوری که یکسال را در طی دوره تحصیل خود مرخصی گرفت تا به همراه دوستش با موتور به قسمت های مختلف آمریکای لاتین سفر کنند.
سفر به شمال آرژانتین و گشت و گذار در بین قبایل سرخپوست تحول شگرفی در طرز فکر و شخصیت وی ایجاد نمود. بعد از مشاهده فقر و تنگدستی مردم آمریکای جنوبی روحیه مبارزه طلبی در وی بیدار شد. او دلیل فقر و بدبختی مردم را نظام ظالم می دانست و بنابر تفکرات مارکسیستی خویش تنها راه رهایی از این شرایط را انقلاب مسلحانه می دید.
تمایل چگوارا برای کمک به از بین بردن استثمار سرمایه های آمریکای لاتین توسط ایالات متحده آمریکا موجب شد تا در اصلاحات اجتماعی گواتمالا تحت ریاست جمهوری خاکوآربنز شرکت کند. اما بعد از گذشت مدت زمان بسیار کوتاهی او از طرف سازمان سیا مجبور به کناره گیری شد و همین جریان منجر به شکل گیری ایدئولوژی های سیاسی او گشت.
او علت عقب ماندگی جهان سوم را ناشی از رویکرد امپریالیسم، استعمار نو و نظام سرمایه داری میدانست و راه رهایی از این عقب ماندگی را حرکت به سوی پرولتاریا انترناسیونالیسم و انقلاب جهانی می دانست.
چگوارا و جنبش فیدل کاسترو
اوایل سپتامبر ۱۹۵۴ چگوارا به مکزیک رفت و با تبعیدشدگان ۲۶ جولای در گواتمالا ارتباط برقرار کرد. نیکو لوپز جزو این تبعیدی ها بود که زمینه آشنایی چگوارا با فیدل کاسترو را فراهم کرد.
فیدل کاسترو رهبر جنبش ۲۶ جولای گواتمالا بود که در مکزیک فکر براندازی نظام دیکتاتوری باتیستا را در سر داشت. چگوارا نیز به حمایت از جنبش فیدل کاسترو در براندازی نظام دیکتاتوری برخواست. او پزشک و یکی از بهترین چریکهای این جنبش بود.
فیدل کاسترو در روز ۲۵ نوامبر ۱۹۶۵ از مکزیک به کوبا حرکت کرد تا اولین عملیات انقلابی خود را با همکاری رزم ناو قدیمی به نام مادربزرگ انجام دهد. اما ارتش مورد حمله قرار گرفت و تعداد زیادی از نظامیان کشته و تبعید شدند. چگوارا در این جنگ پزشکی را کنار گذاشت و از جسد یکی از مجروحان سلاح برداشت و به مبارزه پرداخت.
بیشتر بخوانید: شاهزاده پاپ اندی وارهول (Andy Warhol)
عده کمی از آن ها که زنده مانده بودند به عنوان یک گروه انقلابی فروپاشیده به کوه ها پناه آوردند و توسط گروه چریکی فرانک پایس و نهادهای مردم حمایت شدند. کوه نشینی و کمبود مهمات در آن دوره باعث شد تا چگوارا از آن دوره به عنوان سخت ترین روزهای زندگی خود یاد کند.
چگوارا و انقلاب کوبا
چگوارا از سوی فیدل کاسترو به عنوان رهبر هنگ دوم لشکر انتخاب شد. اولین حرکت او حمله به یک پادگان در بیکیتو بود که نیروهای وی به درستی در آن عمل نکردند و در زمان مناسب حاضر نشدند.
بنابراین چگوارا به تنهایی به جنگ پرداخت. از آن به بعد وی تصمیم گرفت نسبت به نیروهای خود سختگیرانه تر عمل کند. هرکس که از گروه او فرار میکرد به عنوان خائن شناخته می شد و عدهای برای پیدا کردن و کشتن آن فرد اقدام میکردند. بنابراین نیروها همواره از بی رحمی و خشونت او میترسیدند.
در فوریه ۱۹۵۸ چگوارا با ایده گرفتن از فعالیت های رادیویی سیا برای براندازی دولت آربنز در گواتمالا، برای گروه خود رادیوی شورشی را مخفیانه راه اندازی کرد. از طریق این رادیو گروه میتوانست برای مردم کوبا اعلامیه منتشر کند و افراد جدید را که خواستار پیوستن به گروه بودند را به عضویت بپذیرد.
چگوارا در نبرد لاس مرسدس در اواخر جولای ۱۹۵۸، ۱۵۰۰ نفر از نیروهای باتیستا که قصد سرنگونی جنبش و کاسترو را داشتند دستگیر کرد.
در ادامه جنگ چگوارا رهبری هنگ دیگری را نیز برعهده گرفت و آن را به غرب اعزام کرد تا به هاوانا حمله کند. در اواخر دسامبر ۱۹۵۸ با دستور چگوارا سانتا کلارا را مورد حمله قرار داده و تصرف کردند. باتیستا، رئیس جمهور وقت کوبا، با دیدن این وضعیت در اولین روز سال ۱۹۵۹ از کوبا فرار کرد و در این روز نظام کنونی کوبا بنیان گذاری شد.
پس از آن چگوارا به عنوان وزیر صنایع، سفیر و رئیس بانک مرکزی انتخاب شد و در سفر به جماهیر شوروی در سال ۱۹۶۲ به عنوان رئیس هیئت اقتصادی بود.
در سال ۱۹۶۳ به نمایندگی از کوبا در کنفرانس اقتصادی در الجزایر حضور داشت و در سال ۱۹۶۴ در کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد در ژنو حضور پیدا کرد. برای سومین بار در نوامبر ۱۹۶۴ به جماهیر شوروی سفر کرد.
در نهایت چگوارا به عنوان رئیس دادگاه تجدید نظر در محاکمه زندانیان لا کابانا انتخاب شد. مستنداتی وجود دارد که نشان میدهد در ماه های اولیه پیروزی انقلاب کوبا چگوارا مجوز اعدام تعداد زیادی را صادر کرد.
چگوارا در دفتر خاطرات خود نیز به افرادی که به دست خود آنها را کشته اشاره کرده است که یکی از آنها یوتیمو گوئرا بود که مشکوک به خبرچینی بود و به همین دلیل او را به قتل رساند.
ارنستو چگوارا در سازمان ملل متحد
ارنستو چگوارا در سال ۱۹۶۴ به عنوان نماینده کوبا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک حاضر شد و سخنرانی کرد. بخشی از متن سخنرانی او به شرح زیر است.
متن سخنرانی چگوارا در سازمان ملل متحد
عرصه سیاست در دنیا بسیار توسعه یافته است اما امپریالیسم آمریکا تلاش دارد تا به مردم جهان تلقین کند که همزیستی مسالمت آمیز فقط حق انحصاری ملل قدرتمند جهان است. ایالات متحده همواره در امور آمریکای لاتین به بهانه دفاع از آزادی دخالت میکند.
کوبا بدون هیچ وابستگی و بدون نیاز به سرمایه گذاران خارجی، آزادانه برای خودش سیاست تعیین میکند که بتواند در این مجمع سرافراز بایستد. روزی این مجمع به درجهای میرسد تا حقوق برابر برای سیاه پوستان و مردم آمریکای لاتین که در این کشور زندگی میکنند را طلب کند. بله ما در کوبا عدهای را اعدام کردیم و به اعدام کردن تا زمانی که لازم باشد ادامه میدهیم.
جنگ ما، جنگ تا مرگ است. یک چیز در کار ما کاملاً واضح است اینکه ما به هیچ وجه دست به ترور نمیزنیم مثل اتفاقاتی که در حال حاضر توسط پلیس ونزوئلا در حال رخ دادن است.
نیروی پلیس دست به یکسری اعمال وحشیانه میزند مانند اعدامهایی که ترور خوانده میشود. نماینده پاناما آنقدر با من صمیمی شد که مانند سایر کوباییها من را چه خطاب کرد. ایشان به صحبت در مورد انقلاب مکزیک پرداختند در حالی که کوبا نگران قتل عام پاناما توسط آمریکای شمالی است.
چگوارا در طی این سخنرانی چند نکته را جهت حفظ صلح در دریای کارائیب مطرح کرد از جمله پایان فشارهای اجتماعی و اقتصادی که از طرف ایالات متحده بر تمامی کشورهای دنیا وارد شده است، پایان دادن به فعالیت های خرابکارانه مانند عملیات تروریستی که به وسیله ایالت متحده صورت میگیرد و مسلح کردن سازمان های جاسوسی و همچنین خاتمه دادن به حملاتی مشابه به حملات دزدان دریایی که از آمریکا نشأت میگیرد.
ارنستو چگوارا در کنگو و بولیوی
چگوارا با هدف گسترش انقلاب کوبا به کنگو و بعد از آن به بولیوی سفر کرد که کنگو ناموفق بود و مجبور به ترک آنجا شد. در بولیوی تصمیم داشت که با کمک مردم و آزادی خواهان آن کشور، حکومت دیکتاتوری موجود را سرنگون کند. هدفی که هرچند برای تحقق آن تلاش های بسیاری کرد و مبارزات فراوانی انجام داد ولی در نهایت موفق نشد.
بیشتر بخوانید: زندگینامه ناتالی پورتمن بازیگر با استعداد هالیوودی
ارنستو چگوارا پس از سفر مخفیانه اش به بولیوی با تعداد معدودی از یارانش به مقابله و جنگ با دشمنان پرداخت، اما نیروهای دشمن که از ورزیده ترین نیروهای آمریکانی بودند، نتوانستند او و یارانش را از پای در آورند. اما چگوارا در کتاب خاطرات روزمره اش از این جنگ به عنوان یکی از شکست هایش یاد کرده است و بر این عقیده بود که اگر نیروهای آمریکایی وارد میدان نمی شدند، شاید ماجرا جور دیگری رقم می خورد.
همسر و فرزندان ارنستو چگوارا
چگوارا ۲ بار ازدواج کرد. او ابتدا در گواتمالا، با یک اقتصاددان پرویی به نام او هیلدا گادئا اکوستا ( ۱۹۵۵-۱۹۵۹) که فردی با تفکرات مارکسیستی بود، آشنا شد. هیلدا به تدریج زمینه آشنایی وی با نیکو لوپس و فیدل کاسترو را فراهم کرد. او مدتی بعد و پیش از انقلاب کوبا چگوارا با هیلدا ازدواج کرد.
و ازدواج دوم او با آلیدا مارس (۱۹۶۷–۱۹۵۹) بود.
چگوارا صاحب ۵ فرزند به نام های هیلدا (۱۹۵۶–۱۹۹۵)، آلیدا (زاده ۱۹۶۰)، کامیلو (زاده ۱۹۶۲)، سلیا (زاده ۱۹۶۳) و ارنستو (زاده ۱۹۶۵) بود.
قتل و اعدام چگوارا
مرگ او به عنوان یکی از غم انگیزترین مرگ های جهان یاد شده است. او و یارانش در ۸ اکتبر ۱۹۶۸ در محاصره بولبوی قرار گرفتند و بعد از یک روز مقاومت یعنی ۹ اکتبر ۱۹۶۷ به طرز فجیعی توسط سربازی با شلیک گلوله اعدام شد.
آخرین کلمات وی خطاب به سربازانی که لوله تفنگ هایشان را برابرش گرفته بودند این بود:
حواستان را خوب جمع کنید و خوب نشانه گیری کنید که دارید یک مرد را میکشید.
تا سالیان سال از محل دفن چگوارا هیچ اطلاعی به دست جهانیان نرسید تا این که در سال ۱۹۹۵ یکی از ژنرال های ارتش بولیوی محل دقیق دفن او را که در نزدیکی باند یک فرودگاه بود، افشا کرد.
پس از آن یکی از مأمورین پیشین سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) فاش کرد که قاتلان ارنستو چگوارا پس از قتل وی، میخواستند سر از تن او جدا کنند اما با دستور ژنرال آنها دو دست او را برای اثبات کشته شدنش قطع کردند.
در سال ۱۹۹۷ بقایای جسد او به کوبا انتقال پیدا کرد و به مناسبت پیروزی های زیادی که چگوارا در جریان جنگ های انقلابی کوبا کسب کرده بود در سانتا کلارا به خاک سپرده شد و مقبرهای به یاد او ساخته شد.
چگوارا بعد از مرگ به عنوان یک متخصص در فنون جنگی و قهرمان جنبش های انقلابی سوسیالیستی در کل دنیا شناخته شد.
پس از مرگ او بزرگان زیادی از او یاد کردند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
ژان پل سارتر: چگوارا از نظر من نمونه کامل یک انسان روشن فکر و کامل است.
نلسون ماندلا: او یک قهرمان و الهام دهنده آزادی برای کسانی است که به آزادی علاقه دارند.
فیدل کاسترو: در زندگی ام تنها از شنیدن دو خبر به شدت ناراحت و افسرده شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چگوارا. او در زندگی به من و تمام مردم کوبا درس آزادی، قدرت و شجاعت داد.
کتاب های ارنستو چگوارا
از کتاب های چگوارا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- راهنمای جنگ چریکی
- خاطرات موتور سیکلت
- خاطرات بولیوی
- آن سوی شمایل
- انسان و سوسیالیسم در کوبا
- خاطره های جنگ انقلابی کوبا
حقایق جالب در مورد ارنستو چگوارا
- نام مستعار او در مدرسه «چانچو» به معنای خوک بود. نامی که به علت شلختگی و بی میلی او به شستشو به وی داده بودند.
- اگر چه او را به خاطر فعالیت های انقلابی اش در کوبا میشناسند، اما چگوارا در یک خانواده آرژانتینی متمول به دنیا آمده و هیچ گاه شهروند کوبا نشد.
- پس از اعدام، دستانش توسط یک پزشک جراحی برداشته و برای شناسایی اثر انگشت به بوئنوس آیرس فرستاده شد.
- او تحصیلات پزشکی خود را در سال ۱۹۵۳ به پایان رساند و علاقه بسیاری به درمان بیماری جزام داشت.
- چگوارا یک مسافر تمام عیار بود، او از مصر، مراکش، برمه، تایلند، سودان، سریلانکا، پاکستان، هند، اندونزی، ژاپن، هنگ کنگ، چین، یونان، یوگسلاویا، چکسلواکی، اتحاد جماهیر شوروی، کره شمالی، آلمان شرقی، مجارستان، فرانسه، تانزانیا، الجزایر، غنا، مالزی، داهومی، گینه، کنگو و سراسر آمریکا بازدید کرده بود.
- او یکی از قدرت های برجسته شرکت میوه در آمریکای مرکزی بود.
- پیش از سال ۱۹۵۹، میزان سواد در کوبا حدود ۶۰ درصد بود، زمانی که چه درخواست داد تا افرادی را برای ساخت مدرسه و آموزش معلمان قرار دهند، میزان سواد تا ۹۶ درصد افزایش یافت.
- مؤسسه هنری مریلند، در سال ۱۹۶۰ عکسی از چگوارا منتشر کرد که روی میلیون ها تی شرت در سراسر جهان به عنوان معروف ترین عکس تاریخ مورد استفاده قرار گرفت.
- او پیش از سفر بزرگ و مهم خود با موتور سیکلت، در سال ۱۹۵۰ اولین سفر خود را به استان های شمالی آرژانتین با دوچرخه انجام داد.
شعری از گابریل گارسیا مارکز برای چگوارا (ترجمه احمد شاملو)
و مرد افتاده بود.
یکی آواز داد: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
دو تن آواز دادند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
دهها تن و صدها تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
هزاران تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
تمامی آن سرزمینیان گرد آمده اشکریزان خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد بهپای برخاست
نخستین کس را بوسه ایی داد
و گام در راه نهاد….
مجله اینترنتی تحلیلک