«زندگینامه ویل دورانت»
ویلیام جیمز دورانت نویسنده و تاریخ نگار مشهور، زیست شناس و فیلسوف آمریکایی است که با سبک نگارش بی نظیر خود در کتاب “تاریخ تمدن” روش جدیدی در نگارش تاریخ ایجاد کرده است. ویل دورانت فلسفه را به عنوان پرسپکتیو در نظر می گرفت و هدف او این بود که پیکره وسیع دانش تاریخی را یکپارچه کرده و جنبه انسانی به آن ببخشد. از همین رو کتاب ۱۱ جلدی تاریخ تمدن او که به کمک همسرش آریل دورانت نوشته شده با نگاهی تحلیلی تاریخ تمدن بشری را مورد بررسی قرار داده است.
با ما باشید؛ زندگینامه ویل دورانت
بیشتر بخوانید: زندگینامه نجیب محفوظ نویسنده مصری و برنده جایزه نوبل
زندگینامه ویل دورانت
ویل دورانت در ۵ نوامبر سال ۱۸۸۵ در نورث آدامز منطقه ای در ماساچوست متولد شد. او از دوران کودکی انسانی پرکار و سخت کوش بود و مانند برخی از همسالان خود کاهلی و تنبلی از خود نشان نمی داد. به گفته پدرش صبح ها هنگامی که همه در خواب بودند به سرکار می رفت و شب ها نیز هنگامی که همه در خواب بودند به خانه باز می گشت.
ویل دورانت با اینکه در ابتدا قصد داشت کشیش شود اما در رشته های فلسفه، زیست شناسی و تعلیم و تربیت و در دانشگاه های مختلف تحصیل علم کرد و سرانجام پس از خواندن کتاب “اخلاق” اسپینوزا به سراغ فلسفه رفت و سرانجام در سال ۱۹۱۷ از دانشگاه کلمبیا دکترای فلسفه گرفت و یک سال در همان دانشگاه ماند و فلسفه تدریس کرد و کتاب های فلسفی زیادی را تألیف کرد.
انجام این کارها در زمینه فلسفه سبب خوشحالی و رضایت ویل دورانت نبود از همین رو زمانی که در سیتون هال زبان لاتین و فلسفه را یاد میگرفت از روی کنجکاوی به سمت مطالعه تاریخ روی آورد و عاشق تاریخ شد. او از آغاز تمدن بشر تا زمان خودش را مورد مطالعه قرار داد و جالب است بدانید با اینکه بزرگترین تاریخ دان زمان خودش بود اما هرگز در رشته تاریخ دکترا نگرفت.
ویل دورانت در زمان تدریسش به یکی از شاگردان باهوش خود به نام آریل علاقه مند شد و سپس با او ازدواج کرد و تا پایان عمر زندگی عاشقانه آن ها ادامه داشت. ویل دورانت در ابتدای کار، مدیر دانشگاه لبورتمپل در نیویورک بود و در بخش فلسفه، استاد دانشگاه کالیفرنیا بود و همان زمان کتابی با عنوان تاریخ فلسفه نوشت. هنری توماس در کتاب بزرگان فلسفه یک فصل را به او اختصاص داده است و در بخشی آنجا نوشته:
«بزرگ ترین کار ویل دورانت در فلسفه این بود که افکار پیچیده فلسفی را به زبان ساده بیان کرد. او فلسفه را، که دور از دسترس مردم عادی بود، به خانه های آن ها برد و آن را برای همه قابل فهم کرد.»
ویل دورانت و نگارش تاریخ تمدن
ویل دورانت در سال ۱۹۲۷ به کمک همسرش آریل تصمیم به نگارش تاریخ تمدن گرفت. آن ها به قدری نوشتن این کتاب را جدی گرفته بودند که برای نگارش هر جلد آن با توجه به موضوع و نقطه جغرافیایی به آن منطقه سفر می کردند.
آنها به همراه فرزندانشان سفر دور دنیای خود را در سال ۱۹۳۰ آغاز کردند. آن ها در این سفر مصر، خاور نزدیک، هندوستان، ژاپن و سایر سرزمین های خاور دور را از نزدیک دیدند و در سفر دوم خود در سال ۱۹۳۲ به بازدید از ژاپن و منچوری، سیبری، روسیه، لهستان پرداختند. سفر به این مناطق جغرافیایی کمک زیادی به نگارش کتاب تاریخ تمدن کرد. پس از نگارش اولین جلد یعنی کتاب مشرق زمین، گاهواره تمدن که در سال ۱۹۳۵ منتشر شد آن ها عازم سفر به اروپا و خاور دور شدند و از تابستان سال ۱۹۴۸ به مدت شش ماه در ترکیه، عراق، ایران و اروپای شرقی مسافرت کردند. سفرهای آنها به مدت ۵۰ سال به طول انجامید و در نهایت در سال ۱۹۷۵ نگارش تمامی سی جلد کتاب و همچنین سفرهایش به پایان رسید.
ویل دورانت در آغاز کتاب تاریخ تمدن خود که از شرق باستان آغاز می شود و سرانجام با عصر ناپلئون به پایان میرسد، مینویسد:
«می خواهم تاریخی پیرامون تمدن بنویسم و با کمترین جا، بیشترین مطلب را درباره سهم نبوغ و کار مردان بزرگ به میراث فرهنگی بشر بیان کنم.»
بیشتر بخوانید: زندگینامه ارنست همینگوی خالق پیرمرد و دریا
تاریخ تمدن، مجموعهای ۱۱ جلدی است که ویل دورانت آن را با کمک همسرش، آریل دورانت، نوشت. دورانت در این مجموعه و با کمک پژوهش های خود و استفاده از منابعی چون تاریخ هرودوت و تاریخ توین بی، سبک جدیدی از تاریخ نگاری را به مرحلۀ نگارش درآورد، سبکی که بر پایهها و عوامل تمدنساز در طول تاریخ تمرکز کرده بود. برخلاف دیگر تاریخنگاران که تنها تمرکزشان بر رویدادهای تاریخی و سیر تمدن بشری بود، وی در اثر خود به عوامل تمدن ساز در طول تاریخ نیز توجه بسیاری داشته است. ویل دورانت در این ارتباط بیان داشت:
“تمدن رودی است با دو ساحل، اما بیشتر تاریخ نگاران تنها به خود رود توجه دارند.”
این نقل قول به این مساله اشاره دارد که تاریخ نگاران در بیشتر موارد، نهایت توجه و دقت خود را صرف رودخانه در جریان تاریخ نموده اند که به طور معمول، پرآشوب و پرهیاهوست و اجازه برداشت ها و تفسیرهای درست را نمی دهد. در مقابل، او دیدگاه دیگری را مطرح میکند که در آن حواشی تاریخ و تمدن (ساحل ها)، می توانند به اندازه خود متن تاریخ مهم باشند. به نظر او، همه مردمانی که در طول تاریخ، خانه و مجسمه ساخته یا شعر سراییده اند نیز در شکل گیری تمدن نقش داشته اند
ویل دورانت در اصل به تاریخ به عنوان یک علم مجرد نگاه نمیکرد، بلکه تاریخ را همواره با تأثیر عاملهای دیگر بر روی آن در نظر میگرفت. ویل دورانت در کتابی با عنوان درسهای تاریخ که در سالهای پایانی زندگی خود و پس از پایان یازده جلد کتاب تاریخ تمدن تألیف کرد، تأکید میکند که تاریخ ملت ها باید با توجه به پدیدههای علمی جدید مانند زیست شناسی و همچنین نژاد، اخلاق، اقتصاد، فلسفه، شیوه حکومت، مفهوم پیشرفت، جغرافیا و عنصرهای دیگری که در ساختار تاریخ بشریت مؤثرند، به نگارش درآید.
“مشرق زمین”، “گاهواره زمین”، “یونان باستان”، “قیصر و مسیح”، “عصر ایمان”، “رنسانس”، “اصلاح دینی”، “آغاز عصر خرد”، “عصر لویی چهاردهم”، “عصر ولتر”، “روسو و انقلاب” و “عصر ناپلئون” نام کتاب های ۱۱ جلد کتاب تاریخ تمدن است.
بیشتر بخوانید: زندگینامه آنتوان چخوف پدر داستان کوتاه جهان
درگذشت ویل دورانت
ویل دورانت در طول زندگی اش همواره اعتراف کرده است که بدون حضور همسرش آریل دورانت قادر به نوشتن تاریخ تمدن چندین جلدی خود نمی شد که کار تحریر آن نیم قرن طول کشید و علاقه این زن و شوهر به هم به قدری زیاد بود که در سال ۱۹۸۱ پس از انتقال دورانت به بیمارستان، آریل از لحظه ای که از دکتر شنید شانس زنده ماندن شوهرش اندک است دیگر لب به غذا نزد تا قبل از ویل دورانت درگذشت.
قلب ویل دورانت نیز پس از شنیدن خبر فوت آریل پس از ۹۶ سال از حرکت باز ماند و به او پیوست و زن و شوهر هر دو در هفتم نوامبر سال ۱۹۸۱ در کنار هم دفن شدند.
بیشتر بخوانید: زندگینامه ژان پل سارتر نویسنده و فیلسوف قرن بیستم
آثار ویل دورانت
- تاریخ تمدن
- تاریخ ادبیات انگلیسی_ ۱۹۰۴
- تاریخ فلسفه _ ۱۹۲۶
جملاتی زیبا از ویل دورانت
- هر علمی به عنوان فلسفه آغاز و به عنوان هنر پایان می یابد.
- نگفتن هیچ چیز، به ویژه هنگام صحبت کردن، نیمی از هنر دیپلماسی است.
- مشکل بیشتر مردم این است که با امیدها یا ترس ها یا آرزوهایشان فکر می کنند، نه با ذهن خود.
- مادرانی که از رفتار فرزندانشان خسته شدهاند، در مییابند که یک سیلی میتواند خیلی سریعتر از استدلال، در ذهن فرزندانشان رسوخ کند.
- تنها ۲۶۸ سال از ۳۴۲۱ سال گذشته بدون جنگ بوده است.
- تمدن با نظم آغاز می شود، با آزادی ادامه پیدا می کند و با بی نظمی می میرد.
- معلومات، کشف تدریجی نادانی خودمان است.
- خانواده هستۀ اصلی تمدن است.
- بیشتر ما زمان بسیار زیادی را صرف بیست و چهار ساعت اخیر و زمان بسیار کمی را صرف شش هزار سال اخیر می کنیم.
- شاید درست باشد که شما نمی توانید همۀ مردم را همۀ اوقات فریب دهید، ولی میتوانید تعداد کافی از آنها را فریب دهید تا بر کشوری بزرگ حکومت کنید.
مجله اینترنتی تحلیلک