مجله اینترنتی تحلیلک

چهارشنبه/ 5 اردیبهشت / 1403
Search
Close this search box.
شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

در ادامه قسمت دوم، قرار است شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام که توسط ایشان ایراد شده را بیان کرده و شرح آن را خدمتتان تقدیم کنیم.

در ادامه قسمت دوم، قرار است شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام که توسط ایشان ایراد شده را بیان کرده و شرح آن را خدمتتان تقدیم کنیم.

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

قَالَ: أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) حِینَ دَعَا النَّصَارَى مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ إِلَى الْمُبَاهَلَهِ لَمْ یَأْتِ إِلَّا بِهِ وَ بِصَاحِبَتِهِ وَ ابْنَیْهِ قَالُوا: اللَّهُمَّ نَعَمْ

شما را به خدا آیا می‌دانید که رسول خدا صلی‌الله و علیه و آله آنگاه که مسیحیان نجران را به مباهله فراخوان برای نفرین آنان کسی را با خود نیاورد مگر علی علیه‌السلام و همسرش و دو فرزند او را؟ جواب دادند خدا گواه است که درست است.

در واقع حضرت سید الشهداء علیه السّلام در این فراز سخنرانی خود از حاضران برای بالاترین فضیلت حضرت امیرالمومنین علیه السّلام اقرار می گیرند که در جریان مباهله مطرح گردید و ایشان نفس پیامبر صلّى اللَّه علیه و اله و سلم معرفی شدند. در آیه ۶۱ سوره مبارکه آل عمران که درباره این واقعه نازل شده است: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ‏» منظور از «أَنْفُسَنا» وجود نازنین حضرت امیرالمومنین علیه السّلام است که به عنوان جان پیامبر صلی الله علیه وآله یاد شده است

بنابر اعتقادات شیعی، جریان مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله نه تنها نشانگر حقانیت اصل دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله است، بلکه بر فضیلت همراهان او (حضرت علی، فاطمه و حسنین) در این ماجرا دلالت می‌کند. شیعیان بر این اساس، معتقدند امام علی علیه السلام بر اساس آیه مباهله، به منزلۀ نَفْس و جان پیامبر است.

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

شرح واقعه مباهله
شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام
شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

مُباهَلَه، درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت است و بین دو طرفی رخ می‌دهد که هر کدام ادعای حقانیت دارند.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هم‎زمان با مکاتبه با سران حکومت‌های جهان و مراکز مذهبی، نامه‌ای به اسقف نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام را بپذیرند. مسیحیان تصمیم گرفتند که گروهی را به نمایندگی از خود به مدینه بفرستند تا با پیامبر سخن بگویند و سخنان او را بررسی کنند.

هیأت نجران که شامل بیش از ده نفر از بزرگان آنان بود، به ریاست و سرپرستی سه نفر به نام‌های عاقب، سید و ابوحارثه به مدینه آمدند. هیأت نمایندگان در مسجد مدینه با پیامبر اسلام گفتگو کردند. پس از اصرار دو طرف بر حقانیت عقاید خود، تصمیم بر این شد که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد، از این رو قرار شد که فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در دامنۀ صحرا برای مباهله آماده شوند.

بامداد روز مباهله، حضرت رسول صلی الله علیه و آله به خانه حضرت علی علیه السلام آمد. دست امام حسن علیه السلام را گرفته و امام حسین علیه السلام را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها برای مباهله، از مدینه بیرون آمد. چون نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که این‌ها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید:

آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست

پیامبر صلی الله علیه و آله برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود با عزیز‌ترین افرادش نمی‌آمد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.

در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود برکَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

عقب‌نشستن نجرانیان

سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با یمن روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر صلی الله علیه و آله ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشته‌شدن صلح نامه آنان برگشتند‎.

پیامبر بعدها فرمود: سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست، که هلاکت اهل نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله می‌کردند هر آینه همگی به میمون و خوک مسخ می‌شدند و هر آینه تمام این وادی برایشان آتش می‌شد و می‌سوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود می‌کرد و حتی پرنده بر سر درختان ایشان نمی‌ماند و همه نصاری پیش از سال می‌مردند.

پس از برگشتن نصارا به نجران طولی نکشید که سید و عاقب، با آوردن هدایایی، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمده، مسلمان شدند.

در کتاب احقاق الحق حدود شصت منبع از منابع اهل سنت ذکر شده‏‌اند که تصریح نموده‏‌اند آیه مباهله درباره این افراد نازل شده است. (رجوع کنید: مرعشى، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ص۴۶-۷۲)

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

قَالَ: أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ دَفَعَ إِلَیْهِ اللِّوَاءَ یَوْمَ خَیْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَأَدْفَعُهُ‏ إِلَى رَجُلٍ یُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ یُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ کَرَّارٌ غَیْرُ فَرَّارٍ یَفْتَحُهَا اللَّهُ عَلَى یَدَیْهِ قَالُوا: اللَّهُمَّ نَعَمْ

شما را به خدا آیا می‌دانید که رسول خدا صلی‌الله و علیه و آله در جنگ خیبر پرچم اسلام را به دست علی علیه‌السلام داد آنگاه فرمود اینک پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش او را و او خدا و رسولش را دوست می‌دارند بسیار حمله می‌برد و هیچ نمی‌گریزید و خداوند قلعه خیبر را به دست او می‌گشاید جواب دادند خدا شاهد است که درست است.

غزوه خَیْبَر از غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برابر یهودیان منطقه خیبر که در ماه محرم سال ۷ هجری قمری آغاز شد و در ماه صفر با پیروزی مسلمانان پایان یافت.

شکل‌گیری این جنگ به این سبب بود که یهودیان خیبر به یهودیان اخراج‌ شده از مدینه پناه دادند و برخی از قبایل عرب را برای جنگ با مسلمانان تحریک کردند. مسلمانان در این جنگ پیروز شدند و بنابر صلحنامه‌ای قرار شد جنگجویان یهودی با زن و فرزند منطقه خیبر را ترک کنند. اما به درخواست دوباره یهودیان، پیامبر به آنان اجازه داد در منطقه خیبر بمانند و زراعت کنند و نیمی از محصول را بردارند. رشادت‌های حضرت علی علیه السلام در فتح برخی قلعه‌های خیبر، از نکات مهم این غزوه است.

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

حدیث رایَت درباره شجاعت امام علی علیه السلام و فتح خیبر توسط او در غزوه خیبر است. حضرت محمد صلی الله علیه و آله بعد از اینکه پرچم سپاه اسلام را به ابوبکر و عمر بن خطاب داد و آنها نتوانستند خیبر را فتح کنند، فرمود روز بعد پرچم (رایت) را به فرد شجاعی می‌دهم که خیبر را فتح خواهد کرد و خدا و پیامبر او را دوست دارند.

حدیث رایت در بسیاری از کتاب‌های حدیثی و تاریخی شیعی و سنی به صورت تواتر ذکر شده است. (زرکلی، الاعلام، دار العلم للملایین، ج‌۵، ص۲۰۳.) متکلمان شیعه از این حدیث برای اثبات برتری علی علیه السلام بر سایر اصحاب استفاده کرده‌اند. (امین عاملی، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج‌۱، ص۳۳۷ به بعد)

ابو رافع خادم رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره فتح خیبر این چنین می‏‌گوید:

با علی بن ابی طالب علیه السلام در حالی که رایت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در دست داشت به سوی یکی از قلعه‌‏های خیبر رفتیم. همین که علی علیه السلام نزدیک قلعه رسید اهل آن بیرون آمدند و به جنگ پرداختند. در گیراگیر نبرد یکی از جهودان ضربتی بر او وارد آورد که سپر از دستش بیفتاد. علی علیه السلام در قلعه را از جای کند و چون سپری در پشت آن به جنگ پرداخت و آن قدر کوشید تا خدای قلعه را بر او فتح کرد. (ذهبی، میزان الاعتدال، دار المعرفه، ج۲، ص۲۱۸؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، دار المعرفه، ج۹، ص۱۸)

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

نکات هشت خصلت اول امیرالمؤمنین علیه‌السلام

موج بیداری در خطبه منا از تشیع شروع شد. سیدالشهداء علیه‌السلام به شیخ‌ها روحانیون پیرمردها و تمام کسانی که صحابه پیامبر بودند ابتدا یادآوری می‌کند که شما شیعه هستید سپس در مورد یزید و معاویه و… صحبت می‌کنند. ما نیز باید دائماً به خود یادآوری کنیم که چرا شیعه هستیم بنابراین دلایل اعتقاد به تشیع و بررسی موارد سن‌ و سال نمی‌شناسد و باید حتی گاهی پیران و علما و متدینین را نیز به خودشان یادآوری کنند.

قطعا هرکس ادعای تشیع کرد شیعه اعتقادی محسوب نمی‌شود زیرا چه‌بسا مثل کوفیان شیعه سیاسی باشد که فقط امام حسین علیه السلام  را به‌خاطر تحولات سیاسی‌اش می‌خواهد بسیاری از افراد شیفته امام حسین علیه‌السلام هستند اما شیعه ایشان محسوب نمی‌شود لذا در فتنه ها ابتدا باید تشیع خود را زنده و بیدار کنیم تا بعد بتوانیم مؤثر باشیم.

از نظر منطقی نسبت بین شیعه و شیفته عموم و خصوص مطلق است چون هر شیعه‌ای شیفته‌ است ولی هر شیفته‌ای ضرورتاً شیعه محسوب نمی‌شود. همانگونه که در ایام محرم در کشور ما مجالس زیادی از سوی یهودی‌ها مسیحی‌ها و سنی‌ها به نام سیدالشهدا علیه السلام برگزار می‌گردد این افراد محبت سیدالشهداء علیه‌السلام را در دل دارند و شیفته ایشان هستند اما شیعه محسوب نمی‌شوند ما باید در همین شب‌های محرم تکلیف خودمان را روشن کنیم که شیعه هستیم یا شیفته؟

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

اگر کسی بتواند حداقل یک دلیل بیاورد که شیعه است ثابت می‌شود که شیفته‌ام هست اما اگر شخصی ده‌ها و صدها دلیل بیاورد که شیفته است ضرورتاً ثابت نمی‌شود که شیعه هم هست. متأسفانه بعضی از کسانی که کل زندگی‌شان شعار مدارانه رفتار می‌کنند شیعه نیستند بلکه شیفته هستند. بسیاری از کسانی که در قیام توابین و قیام مختار شرکت کردند روز شیفتگان محسوب می‌شدند چون زمانی‌که سیدالشهدا علیه‌السلام ندای هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی سر داده بود به ایشان پاسخ ندادند. جالب است بدانید تعداد شرکت‌کننده ایام تواب این هفت هزار نفر در قیام مختار یازده هزار نفر بودند یعنی تقریباً تا نه سال بعد از شام امام حسین علیه‌السلام نظیر بیست هزار نفر قطعه‌ قطعه شدند و حتی بدن‌ها در گورهای جمعی دفن شدند اما به سه دلیل هیچ نام برجسته آن‌ها در تاریخ نیست و نام و یادشان ماننده شهدای کربلا تاثیرگذار نبوده‌است:

الف) سر وقت تصمیم نگرفتند. این اشخاص بعد از قیام و شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام تصمیم گرفتند توبه کنند و در رکاب ایشان باشند اگر ماه‌های محرم و صفر در زندگی ما بیایند و بروند ولی ما موقعیت‌شناس و وقت‌شناس نشویم اگر خیلی هنر کنیم که در لشکر یزید نباشیم نهایتاً در لشکر مختار و تواب قرار می‌گیریم.

ب) ایمانشان از سر شور و احساس بود و عقلانیت در آن بسیار کم بود. ایمانی که عقلانیت در آن نباشد مانند میوه‌ای است که ظاهرش خوب و سالم است اما درونش کرم‌خورده و خراب است.

ج) دین را برای خودشان می‌خواستند. دین را برای خود خواستن یعنی تا جایی با دین باشی که به نفعت است. تا جایی تقوا را رعایت کنی که برایت سخت نگذرد. تا جایی با دین در جامعه سیاست کنی که نام‌های دینی و قالب‌های دینی است و محو نشود و غیره و این می‌شود بنام دین نان خوردن.

طبق فرمایش امام حسین علیه‌السلام اعمال و مناسک عبادی را ممکن است هر کسی به هر غرضی انجام دهد اما شیعه و همسو و هم‌سفر امام حسین علیه‌السلام تنها کسانی هستند که اهل فدا کردن جان در راه خدا باشند و از دست داد و از دست‌ و پا زدن در خونشان نترسند و شوق دیدار الهی در دلشان باشد.

ادامه دارد…

برای مطالعه قسمت چهارم شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام اینجا را کلیک کنید.

شرح واقعه مباهله و جنگ خیبر در خطبه منا امام حسین علیه السلام

همراهان همیشگی مجله اینترنتی تحلیلک؛ به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، ماه اشک و ماتم اهل بیت علیهم السلام، باز هم با سلسله مطالبی درباره امام حسین علیه السلام در خدمتتان هستیم. امید که مورد قبول افتد و همگان بتوانیم از آن امام بزرگ و چراغ هدایت برای فهم هدف زندگی و درست زندگی کردن یاری بجوییم.

در سال گذشته هم به بهانه ورود به ماه محرم، سلسله مطالبی با عنوان چهل حدیث کتاب نفس المهموم در باب عزاداری بر امام حسین علیه السلام منتشر شد که برای استفاده از آن مطالب می توانید بر روی عکس زیر کلیک کنید.

حدیث اول نفس المهموم 1

منبع:کتاب شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام / محمدرضا حدادپور جهرمی

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x