معرفی کتاب بینوایان
درباره نویسنده کتاب بینوایان
ویکتور ماری هوگو شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی بود. او یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی است. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره کرده و بازگوینده تاریخ معاصر فرانسه است.
از برجستهترین آثار ویکتور هوگو می توان به کتاب بینوایان، گوژپشت نتردام و مردی که میخندد اشاره کرد. مشهورترین کارهای هوگو در خارج از فرانسه بینوایان و گوژپشت نتردام است و در فرانسه بیشتر وی را برای مجموعه اشعارش میشناسند.
بیشتر بخوانید: معرفی کتاب پدران و پسران نوشته ایوان تورگنیف
معرفی کتاب بینوایان
بینوایان Les Misérables رمانی نوشته ویکتور هوگو نویسنده سرشناس فرانسوی است. این کتاب اولین بار در سال ۱۸۶۲ منتشر شده و یکی از بزرگترین رمانهای قرن ۱۹ است.
بینوایان ویکتور هوگو به محبوبیت بزرگی بر روی صحنه نمایش و تلویزیون دست پیدا کرد. ازجمله فیلم هایی که براساس آن ساخته شده میتوان به فیلم Les Misérables 2012 اشاره کرد.
این رمان با بررسی ماهیت قانون و بخشش، تاریخ فرانسه، معماری و طراحی شهریِ پاریس، سیاستها، ضد اخلاقیات، قضاوتها، مذهب، ماهیت عشق را شرح میدهد.
بینوایان رمانیست که انساندوستی و عشق به فقرا در آن موج میزند.
به خاطر داستان گیرا، شخصیتهای گوناگون، صحنههای رنگارنگ و ارایه تصاویری واقعی از بیعدالتی و فقر شاید به قول هوگو: تا وقتی فقر در جهان است، هنوز میلیونها خواننده داشته باشد.
از لحاظ تجاری، این اثر یک موفقیت بزرگ در سطح جهان بود به طوری که حتی در کشورهای انگلیسی زبان، این رمان معمولاً با عنوان اصلیِ فرانسویِ خود نام برده میشود.
آپتن سینکلر رماننویس، روزنامهنگار، فعال سیاسی آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر رمان را به عنوان «یکی از شش رمان برتر جهان» معرفی میکند.
کتاب بینوایان که در دو جلد چاپ شده از پنج قسمت تشکیل شده است.
قسمت اول: فانتین
قسمت دوم: کوزت
قسمت سوم: ماریوس
قسمت چهارم: ترانه کوچه پلومه و حماسه کوچه سن دنی
قسمت پنجم: ژان والژان
یوسف اعتصامی ملقب به اعتصامالملک، پدر پروین اعتصامی، اولین مترجمی است که فقط یک جلد از رمان دو جلدی بینوایان را با عنوان تیرهبختان به فارسی برگردانده است.
این اثر بعدها مکرراً توسط دیگران ترجمه یا اقتباس شدهاست که از جمله آن ها می توان به حسینقلی مستعان، ذبیحالله منصوری و… اشاره کرد.
بیشتر بخوانید: معرفی کتاب بابا گوریو نوشته اونوره دو بالزاک
برشی از کتاب بینوایان
در یکی از نخستین روزهای ماه اکتبر ۱۸۱۵، تقریبا یک ساعت پیش از غروب آفتاب، مردی که پیاده سفر میکرد، داخل شهر کوچک دینی میشد. سکنه کمیابی که در آن لحظه جلو پنجرهشان، یا بر آستانه خانهشان بودند، این مسافر را با یک نوع اضطراب مینگریستند. مشکل بود که راهگذری با ظاهری فلاکتبارتر از این دیده شود. این مردی بود میانه بالا، چهارشانه، تنومند، در کمال سن.
ممکن بود چهل و شش یا چهل و هشت سال داشته باشد. کلاهی با آفتابگردان چرمی متمایل به پایین، قسمتی از چهره سوخته شده از تابش آفتاب و وزش باد و خیس شده از عرقش را میپوشاند. پیراهنش از متقال درشت زرد، بسته شده به گردنش با لنگر کوچکی از نقره، سینه پشمآلودش را نمایان میگذاشت. کراواتی داشت به شکل طناب، به گردن پیچیده؛ شلواری از کتان آبی مستعمل و از هم گسیخته، یک زانویش سفید، زانوی دیگرش سوراخ؛ نیمتنه کهنهای خاکستری رنگ و پاره پاره، وصله خورده به یک آرنج با ماهوت سبز دوخته شده با ریسمان؛ بر پشت یک توبره سربازی، کاملا انباشته، به خوبی مسدود، و بسیار نو؛ بر دست چوبدستی بزرگ گردهدار؛ پاها بیجوراب در کفشهایی نعلدار؛ سر چیده شده، و ریش، بلند.
امیدواریم از مطالعه کتاب بینوایان لذت ببرید و برای مطالعه سایر معرفی کتاب ها به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید.
مجله اینترنتی تحلیلک