نوشته بهرام بیضایی برای روز ملی سینما
حقیقت را نمیشود مصّور کرد؛ اخلاق را نمیشود کشید؛ نیکی به تصویر درنمیآید؛ مگر به هرکدام قالبی واقعی یا داستانی روزمره داده شود.
همهی سنتهای تصویری این مطلب ساده را دریافته بودند که امروزه اهل نظارت در نمییابند:”این دیگر مشکل شماست!” یعنی چه؟ این مشکل را شما ساختهاید نه ما. نمیتوانید ما را وسط اقیانوسی ول کنید و بگویید به ساحل رسیدنش مشکل خود شماست!
سینما و تیٔاتر ایران سالهاست وسط این اقیانوس است؛ و مسیٔولش ناهماهنگی دستورالعملهای مطلقنگر سنتی است با واقعیت روزمره. بهجای آنکه فکر کنند چگونه میشود دریچهها را گشود تا همهجا روشنتر بشود، در اندیشهی انداختن چند کلون تازه بر پشت درها و گِل گرفتن پنجرهها هستند.
نکتهی مهم این است که اینجا بالاخره نه عصر طلایی فرهنگ یونان رخ داد، و نه نوزایی فرهنگی پس از قرون وسطای فرنگ. و آنچه در این یکی دو قرن به شیوهی یک قدم به پیش سه قدم به پس در کشور ما اتفاق میافتد نهضتی عمیق، گسترده و ریشهای نیست.
هنوز اینجا وقت یادکردن از دانش، از غرور شیطانی حرف میزنند، و پای استدلالیان چوبین است. هنوز خنده از بیخردی خیزد؛ و کاف کفر از فای فلسفه خوشتر دارند. هنوز انسان محل معصیت است، و عشق را چنان میگیرند که فساد؛ و در مردم چنان مینگرند انگار گناهکار زاییده شدهاند. هنوز اینجا شادمانی بد است، و رنج و خودآزاری و مرگطلبی خوب است…
در صدمین سال سینما ما توانستهایم حیرتانگیزترین و فراگیرترین نظارت ممکن در سینما را به وجود بیاوریم که همهی خواص منفی پاکسازیها در حکومتهای متضاد را باهم دارد. ادارهی عریض و طویلی، که جای آنکه در خدمت سینما باشد خیال میکند سینما درخدمت اوست و فیلمسازان کارمندان بیجیره و مواجبش… این مرجع مرتّب امریه میدهد و کتابچهی ضوابط و مقررات در میآورد. دایٔم در حال اثبات وجود و حضور خودش است و به همین دلیل کمکم با همهچیز کار دارد: از نظارت بر مراحل فیلمنامه؛ منطبق کردنش تا سرحّدامکان بر موازین سنتی؛ تا اینکه فیلم چه بگوید و چه نگوید…
در صدمین سال سینما، که همهی جهان گنجینههای تاریخ سینمای ملّی خود را بیرون میکشند و ترمیم و چاپِ دوباره میکنند و با افتخار به نمایش میگذارند، سینمای ما با مسکوت گذاشتن و انکار سینمای متفکرانه و برتر گذشتهی خود، همچنان واگذاشت تا اگر چیزی از این گذشته تا امروز جان سالم به در بُرده، در بدترین شرایط نگهداری در انبارهایی ناشناس، خودبهخود در جعبههای خود بپوسد و بفرساید و تباه شود. هویّت ما همین است.
مجله اینترنتی تحلیلک