یادداشتی درباره نمایش «مخاطب» به قلم محمد زکی زاده
محمد زکی زاده نویسنده، بازیگر و سردبیر مجله در یادداشتی به نمایش «مخاطب» پرداخته است که در ادامه آن را می خوانیم:
«نمایش «مخاطب» به کارگردانی جابر رمضان و بازی نگار جواهریان، لیلی رشیدی، علی باقری و جابر رمضان در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میرود. اجرایی که بعد از وقفهای کوتاه که به خاطر توقیف نمایش اتفاق افتاد، مجدد اجراهای خود را از سر گرفته است.
«مخاطب» به قلم کیوان سررشته و جابر رمضان و وام گرفته از نمایشنامه «مولف» اثر تیم کرواچ است.
ابتدای نمایش یکی از اتفاقهای جذاب کل اجرا رقم میخورد؛ درست زمانی که مخاطب را در برابر مخاطب قرار میدهد؛ چشم در چشم و بعد از همان دیالوگهای ابتدایی لیلی رشیدی، هر کس به نوبه خود تلاش میکند که بقیه افرادی که در سالن حضور دارند را ببیند و این مواجهه و توجه هرچند کوتاه افراد به خود و سایر مخاطبان آن هم در ابتدای راه اتفاق خوشایندی است.
در ادامه مسیر سایر بازیگران نیز در میان تماشاگران قرار گرفته به شیوه تعاملی و با شکستن دیوار چهارم به اجرای خود میپردازند.
در طول اجرای نمایش «مخاطب» ارجاعهایی به نمایشهای دیگر رمضان از جمله «نمیتونیم راجع بهش حرف بزنیم» نیز میشود و بازیگران درباره آن به دیالوگ میپردازند.
اما نقطهای که به طور ویژه میخواهم درباره آن بگویم، جایی از اجراست که کاراکتر «روشنک» در اجرا نمود پیدا میکند.
این نمایش به تجاوز و برخی آسیبهای آن اشاره و تلاش میکند به این موضوع تلخ بپردازد اما به نظر نویسنده این یادداشت نقطه حضور «روشنک» جایی است که شاید میشد به طور جدیتر و عمیقتر به این موضوع تلخ اما موجود در جامعه پرداخت. جایی که میتوانست روند اجرا را به طور کامل عوض کند و قطعا میتوانست تاثیر بیشتری بر مخاطب خود بگذارد.
همچنین نمایش «مخاطب» در کنار بیان مساله تجاوز، با گفتگویی که بین بازیگران و به خصوص دیالوگهای یک بازیگر شکل میگیرد، به موضوع خشونت هم میپردازد و بیان میکند که یک فرد چطور تحت تاثیر محیط، خشن و حتی بی رحم میشود.
اما در هر دو موضوع یعنی بحث تجاوز و خشونتورزی کوبنده و صریح نیست.
این اجرا که از دکور خاصی بهره نمیبرد، چندبار استفاده درست و بهجا از نور میکند که با قطع شدن، کم شدن و رفت و برگشت سریع نور در راستای اجرا حرکت میکند.
از نکات منفی کار نیز میتوان به کشدار شدن برخی گفتگوهای بی مورد و لحن تصنعی دو بازیگر کار در برخی لحظات اشاره کرد.
در نهایت و برخلاف حاشیهسازیهای تند برخی از افراد که احتمالا نمایش را هم ندیده و درباره آن صحبت کردهاند، نمایش «مخاطب» اجرایی است که با درنظر گرفتن برخی نکات که چند مورد آن در این نوشته نیز ذکر شد، میتوانست به یکی از اجراهای تاثیرگذار که درباره موضوعی بسیار تلخ اما موجود در جامعه صحبت میکند، تبدیل شود اما این اتفاق نیفتاده و فقط در لحظاتی مخاطب را با خود درگیر و حتی اشک از چشمانشان جاری میکند.»
مجله اینترنتی تحلیلک