سر بی صاحب تراشیدن
سر بی صاحب تراشیدن به معنی کار بیهوده کردن است. در مطلب بعد به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
سر بی صاحب تراشیدن به معنی کار بیهوده کردن است. در مطلب بعد به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
زبان کسی مو درآوردن یعنی بارها و بارها تکرار کردن و نتیجه نگرفتن، از شدت تکرار کردن یا بسیار گفتن به جان آمدن.
زبان خوش سرش نمی شود به معنی این است که با او باید با خشونت رفتار کرد. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
زبان به کام گرفتن به معنی ساکت شدن است. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که چه ایده کسب و کاری با ۱۰۰ میلیون خوب است؟ اگر شما ۱۰۰ میلیون سرمایه داشته باشید در چه زمینه ای سرمایه گذاری می کنید؟
حد سود و ضرر در بورس چیست و چرا ما در بورس ضرر می کنیم؟ این سوال و سوال هایی در این زمینه در صورتی که تازه وارد بازار سرمایه شده باشید ممکن است تا به حال ذهن شما را درگیر کرده باشد…با ما همراه باشید تا به جواب سوال های بالا برسید.
روی یخ نوشتن و توی آفتاب گذاشتن به معنی قطع امید کردن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
ریخت کسی از دنیا برگشتن یعنی بسیار بد شکل و بدقواره شدن، کریه المنظر شدن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
ریش خود را به دست کسی دادن یعنی اختیار خود را به کسی سپردن، کار خود را به کسی واگذار کردن.
ریگ انداختن توی کفش کسی یعنی کسی را تحریک به مشاجره و دعوا کردن، اختلاف انداختن میان کسانی.