چهارشنبه/ 7 آذر / 1403
Search
Close this search box.
آب حمام سر کسی ریختن

1400

آب حمام سر کسی ریختن

آب حمام سر کسی ریختن

آب حمام سر کسی ریختن یعنی بدون خرج کردن یا زحمت کشیدن نظر کسی را به خود جلب کردن یا منتی بر او گذاشتن.

آب پاکی را روی دست کسی ریختن

آب پاکی را روی دست کسی ریختن

آب پاکی را روی دست کسی ریختن یعنی از سخن ناگوار و غیرمنتظری را به صراحت به کسی گفتن. امید کسی را مبدل به یاس کردن.

آب به دست شمر افتادن

آب به دست شمر افتادن

آب به دست شمر افتادن کنایه از اختیار امر را شخص ظالم یا ناصالح به دست گرفتن است.

آب روی آتش ریختن

آب روی آتش ریختن

آب روی آتش ریختن کنایه از فرونشاندن خشم یا اندوه کسی و آرام کردن او است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

آب به کوزه کسی نکردن

آب به کوزه کسی نکردن

آب به کوزه کسی نکردن کنایه از اهمیت ندادن و ارزش چندان قایل نشدن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

آبغوره گرفتن

آبغوره گرفتن

آبغوره گرفتن (به لحن تحقیر یا ریشخند) کنایه از گریه فراوان کردن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

آب از دست کسی نچکیدن

آب از دست کسی نچکیدن

آب از دست کسی نچکیدن کنایه از بسیار خسیس و لئیم بودن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

آب از آب تکان نخوردن

آب از آب تکان نخوردن

آب از آب تکان نخوردن کنایه از آرامش کامل برقرار بودن است. یعنی رخ ندادن آشوبی که احتمال وقوع آن در میان بوده باشد.

آب نکشیده

آب نکشیده

آب نکشیده کنایه از خشن و رکیک و اهانت آمیز است. در مطلب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.