پنج‌شنبه/ 20 نوامبر / 2025
پریچهر

2019

پریچهر

داستان کوتاه پریچهر (قسمت نوزدهم)

داستان کوتاه پریچهر (قسمت نوزدهم)… شازده عزیز امروز به دیدن زیور رفتم. ساعت 3 راننده مرا به خانه او برد. بعد از چند هفته که دلتنگش بودم او را در آغوش گرفتم.

پریچهر

داستان کوتاه پریچهر (قسمت هفدهم)

داستان کوتاه پریچهر (قسمت هفدهم)… شازده عزیز امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم بود. فرخ بالاخره سر صحبت را باز کرد. فقط چند کلمه، فقط چند سوال از من پرسید.

پیمایش به بالا