در ادامه قسمت چهارم، قرار است به بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام که توسط ایشان ایراد شده بپردازیم.
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
قال: أتعلمون ان رسول الله قال: أنا سید ولد آدم و اخی علی سید العرب و فاطمه سیده نساء أهل الجنه، و الحسن و الحسین ابنای سیدا شباب أهل الجنه؟ قالوا: اللهم نعم
آیا میدانید که رسول خدا فرمود من آقا و سرور همه فرزندان آدم برادرم علی سالار عرب و فاطمه بانوی زنان بهشت دو فرزندم حسن و حسین سید جوانان بهشتی اند؟ گفتند به خدا قسم که درست است.
قَالَ: أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَمَرَهُ بِغُسْلِهِ وَ أَخْبَرَهُ أَنَّ جَبْرَئِیلَ یُعِینُهُ عَلَیْهِ. قَالُوا: اللَّهُمَّ نَعَمْ
آیا میدانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام ماموریت داد تا بدن او را غسل دهد و فرمود در این کار جبرئیل یاور او خواهد بود؟ گفتند به خدا قسم که درست است.
واقعه رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در صحیح بخاری و صحیح مسلم
مطابق نقل صحیح بخاری از مهمترین کتابهای اهل سنت، در آخرین روزهای حیات رسول خدا، در حالی که جمعی از صحابه به عیادت ایشان رفته بودند فرمود: قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید. بعضی از حاضران گفتند: بیماری بر پیامبر صلی الله علیه و آله غلبه کرده (و هذیان میگوید) و ما قرآن را داریم و آن برای ما کافی است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضی میگفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و بعضی غیر از آن را میگفتند، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برخیزید و از نزد من بروید.
در صحیح مسلم که آن نیز از مهمترین کتاب های اهل سنت است، فردی که با سخن پیامبر مخالفت کرد؛ عمر بن خطاب معرفی شده است. در همان کتاب و همچنین صحیح بخاری آمده است که ابن عباس پیوسته بر این ماجرا افسوس میخورد و آن را مصیبتی بزرگ میشمرد. (صحیح مسلم، ج ۳، کتاب الوصیه، باب ۵، ص ۱۲۵۹، چاپ داراحیاء التراث العربی)
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
وفات پیامبر صلی الله علیه و آله در ۲۸ صفر سال ۱۱ قمری، یا به روایتی در ۱۲ ربیع الاول همان سال در ۶۳ سالگی روی داد. چنانکه در نهج البلاغه آمده است، هنگام جان دادن، سر پیامبر صلی الله علیه و آله میان سینه و گردن امام علی علیه السلام بوده است.
در آن وقت از فرزندان او جز حضرت فاطمه (س) کسی زنده نبود. دیگر فرزندانش از جمله ابراهیم که یکی دو سال پیش از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله به دنیا آمد، همگی درگذشته بودند. پیکر مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله را حضرت علی علیه السلام به یاری چند تن دیگر از خاندان او غسل داده و کفن کرد و در خانهاش که اینک داخل مسجد النبی است به خاک سپردند.
وکیع بن جرّاح و عبدالله بن نمیر از اسماعیل بن ابو خالد از عامر نقل می کنند که گفته است پیامبر صلی الله علیه و آله را علىّ بن ابى طالب علیه السلام و فضل بن عبّاس و اسامه ابن زید غسل دادند. على علیه السلام عهده دار غسل بود و می گفت: پدر و مادرم فداى تو باد که در مرگ و زندگى پاک و پاکیزه اى. فضل و اسامه پرده را نگه داشته بودند.
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
قَالَ: أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ فِی آخِرِ خُطْبَهٍ خَطَبَهَا [أَیُّهَا النَّاسُ] إِنِّی تَرَکْتُ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ أَهْلَ بَیْتِی فَتَمَسَّکُوا بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا. قَالُوا: اللَّهُمَّ نَعَمْ
آیا میدانید که رسول خدا در آخرین خطبهاش به مسلمانان فرمود من در میان شما دو امانت گرانبها میگذارم کتاب خدا و اهلبیتم به آن دو چنگ بزنید که هیچگاه گمراه نشوید؟ گفتند به خدا قسم درست است.
حَدیث ثَقَلَیْن یا ثِقْلَیْن درباره جایگاه هدایتگری قرآن کریم و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در دین اسلام و لزوم تمسک به آنها پس از درگذشت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله سخن میگوید و اینکه این دو، همواره در کنار یکدیگرند تا در کنار حوض کوثر به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ملحق شوند.
حدیث ثقلین که به عنوان حدیث صحیح و متواتر از درجه اعتبار آن یاد می شود یکی از مهمترین احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره سفارش مسلمانان به قرآن و عترت علیهم السّلام است.
صحّت انتساب این حدیث به پیامبر صلی الله علیه و آله را همه مسلمانان، شیعه و اهل سنت پذیرفتهاند. شیعیان با تکیه بر این حدیث، معتقد به لزوم امامت و عصمت امامان علیهم السلام و نیز دوام امامت در همه زمانها هستند.
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
[ثُمَّ نَاشَدَهُمْ] أَنَّهُمْ قَدْ سَمِعُوهُ صلی الله علیه و آله یَقُولُ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی وَ یُبْغِضُ عَلِیّاً فَقَدْ کَذَبَ لَیْسَ یُحِبُّنِی وَ هُوَ یُبْغِضُ عَلِیّاً فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ کَیْفَ ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ [مَنْ أَحَبَّهُ فَقَدْ أَحَبَّنِی] وَ مَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ [وَ مَنْ أَبْغَضَهُ فَقَدْ أَبْغَضَنِی] وَ مَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ فَقَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَدْ سَمِعْنَا وَ تَفَرَّقُوا عَلَى ذَلِکَ
شما را به خدا بگویید ببینم این را هم شنیدهاید که رسول خدا فرمود هر کس دوستی مرا ادعا کند درحالی که با علی دشمن باشد دروغ گفته است زیرا دوستی من با دشمنی علی در یک دل نمیگنجد در این هنگام شخصی پرسید یا رسولالله چگونه محبت طوبی دشمنی علی نمیسازد فرمود زیرا علی از من و من از علی هستم هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر کس علی را دشمن بدارد با من دشمنی کرده و هر کس با من دشمنی کند خدا را دشمن داشتهاست؟ گفتند به خدا قسم درست است.
سلیم بن قیس میگوید حسینبنعلی علیهالسلام غیر از اینها فضایل زیادی را که درباره علی و اهلبیت علیهمالسلام او در قرآن نازل یا از زبان رسول خدا شنیده شده بود برشمرد و حاضران آنان که از صحابه رسول خدا بودند میگفتند آری به خدا سوگند این را هم شنیدهایم و تابعین آنان که شخصی رسول خدا را ندیده بودند میگفتند ما همین فضیلت را از فلان صحابی مورد وثوق شنیدهایم.
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
برخی از پژوهشگران در شرح این خطبه گفته اند که حضرت امام حسین علیه السّلام فضایل حضرت امیرالمومنین علیه السّلام را بیان فرمودند. در صورتی که همانطور که طبرسی نیز خلاصه ای از این خطبه را در کتاب احتجاجات خود آورده است؛ در واقع حضرت سیدالشهداء علیه السّلام با احتجاج و دلیل آوردن برای حاجیان گرد آمده در سرزمین منی آنان را به ایمان دوباره و اعتقاد به امامت حضرت امیرالمومنین علیه السّلام فراخوانده است. این در حالی است که مسلمانان پس از گذشت چهل و هفت سال از عمل نکردن به مهمترین وصیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به گونه ای محسوس سلطه حکومت جور را دیده اند.
سیدالشهدا علیهالسلام نقطه آغازین قیامشان را شیعه شدن و یادآوری بر حق بودن تشیع قرار دادهاند تا مردم بیدار شوند و این بیداری تا قیامت ادامه خواهد داشت لذا بنا به تعریف نورانی امام حسین علیهالسلام باید در شیعه بودنمان تجدید نظر کنیم و معیارهای کلیشهای را کنار بگذاریم.
سید و سالار شهیدان علیهالسلام بس از بخشنامههای چهارگانه معاویه که در همه بلاد مسلمین پخش کرد و در واقع نوعی تشیع ستیزی بود تعداد قابل توجه صحابه را دور هم جمع کردند؛ البته قصد جمعآوری همه مردم هم نبود بلکه تعداد زیادی در خیمه سیدالشهداء علیهالسلام در منا دور هم جمع شده بودند. صحابه های پیامبر صلی الله علیه و آله عالمان آن زمان و کسانی بودند که در دین و جامعه صاحب منصب بودند.
اگر آنها حقی را بیان میکردند مردم میفهمیدند، اگر سکوت میکردن مردم هم سکوت میکردند، اگر حرف میزدند و قیام میکردند مردم به تبع آن ها همین کار را انجام دادند، فلذا زیاد دور از ذهن و خرد نیست که بگوییم این خطبه یک نقد کالبد شکافانه به جامعه روحانیت و تمام خواص جامعه است بنابراین هر کسی کوچکترین منصب سیاسی و یا دینی در جامعه دارد خطاب خطبه دامنگیر او خواهد شد.
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
اعْتَبِروُا ایّها النّاسُ بِما وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَوْلِیاءَهُ مِنْ سُوءِ ثَنائِهِ عَلَى الأَحبارِ اذْ یَقُولُ: «لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرّبّانِیّونَ وَ الأَحبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الإِثمَ» و قال: «لُعِنَ الّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ.» الى قوله: لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ
ای مردم از پندی که خدا به اولیا و دوستانش بهصورت نکوهش از علمای یهود داده عبرت بگیرید آنجا که میفرماید چرا علمای دین و احبار یهودیان را از سخنان گناه آمیز و خوردن حرام نهی جلوگیری نمیکنند و باز میفرماید آنها که از بنیاسراییل کافر شدن مورد لعن و نفرین قرار گرفتهاند تا آنجا که میفرماید آنها از اعمال زشتی که انجام میدادند یکدیگر را نهی نمیکردند و چه کار بدی را مرتکب میشدند.
امام علی علیهالسلام در اواخر خطبه صد و نود و دو نهجالبلاغه میفرماید خداوند عوام را بهخاطر ارتکاب معاصی و دانشمند را بهخاطر ترک نهیازمنکر لعنت کرد یعنی حتی اگر عالم روحانی و ذینفوذ باشد که حقالله و حقالناس گردنش نباشد اما سکوت کرده باشد در قعر جهنم است. منظور از ربانیون علمای مسیحی و منظور از احبار علمای یهود است. امام حسین علیهالسلام در جای دیگر دلیل سکوت علما را در دو چیز دانستند؛ طمع به منافع ستمگران و ترس از به خطر افتادن موقعیت.
امام حسین علیهالسلام بر سکوت در برابر مسئولیت برای همیشه مهر “باطل شد” زد و مسئولیت در برابر سکوت را در این خطبه مطرح نمودند. اگر محمد بن اشعث در کاخ عبیدالله سکوت نمیکرد و حداقل خودش را ناراحت نشان میداد چنان جسارتی به حضرت مسلم نمیشد یا در موردی دیگر حضرت زینب علیهاالسلام وقتی سکوت مرگبار کوفیان را در برابر استدلالهای خویش دید آنها را نفرین نمود یا در جایی دیگر وقتی لشکریان عمر سعد در حین سخنرانی امام حسین علیهالسلام سکوت حاضران را شکستند و سخن و نظر امام را ناقص گذاشتن امام آنها را نفرین نمود.
در نتیجه جامعه مسلمین چقدر میتواند بدبخت باشد و عالمان اسلام و خاندان پیامبر علیهالسلام چقدر مظلوم واقع شدند که سیدالشهداء علیهالسلام میفرماید از پندی که خدا به عالمان یهود میدهد درس بگیرید بعضی از علما و ذینفوذان در طول تاریخ با سکوت خود دنیا و برزخ و قیامت مسلمین را تباه کردند.
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
وَ إِنَّمَا عَابَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَهِ الَّذِینَ بَیْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِکَ رَغْبَهً فِیمَا کَانُوا یَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَهً مِمَّا یَحْذَرُونَ وَ اللَّهُ یَقُولُ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ
در حقیقت خداوند سکوت علما و دانشمندان را از آن جهت عیب میشمارد که آنان با چشم خود میدیدند که ستمکاران به زشتکاری و فساد پرداختهاند و باز منع ایشان نمیکردند و این سکوت بهخاطر علاقه به مال بود که از آنان دریافت میکردند و نیز به جهت ترسی بود که از آزار و تعقیب آنان به دل راه میدادند. در حالی که خدا میفرماید از مردم نترسید و از من بترسید. میفرماید مردان و زنان مؤمن بعضی از آنان دوستدار بعضی دیگرند که همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
سیدالشهداء علیهالسلام در این قسمت از خطبه میفرمایند خداوند سکوت علما و خواص جامعه را که شاهد و ناظر شیوع فسق و فجور در بین مردم هستند و از اتفاقات محیط اطرافشان آگاه هستند عیب و ننگ شمرده است. به عبارت دیگر خداوند سبحان سکوت آنان در برابر تکلیف نهیازمنکر را عیب و ننگ محسوب میکند و قطعا سکوت در برابر تکلیف تکلیف در برابر سکوت میآورد.
در نهی از منکر نکات بسیار ظریفی وجود دارد که در امر معروف وجود ندارد و در قرآن و روایات تاکید شدهاست که امر به معروف باید با لسان لین صورت بگیرد ولی نوع غالب روایات ما در مورد نهیازمنکر لسان لین را همراه با زبان و برخورد تند مطرح کردهاند.
امیرالمؤمنین میفرمایند: کمترین حد نهی از منکر آن است که با مردم گنهکار با چهرهای درهم کشیده و ترشرویی برخورد کنید.
بایدها را همه میدانند و در قالب سمینارها و همایشهایی که با هزینههای گزاف برگزار میگردد خواص جامعه فقط برای بیان بایدها دور هم جمع میشوند در حالی که متأسفانه در مملکت و جامعه ما نهی از منکر روی زمین مانده است و سمینار و همایشی که جملات سالبه و ناهیه به کار ببرند بسیار کم برگزار میشود. امربهمعروف کردن خوب است و هر که چنین کاری انجام میدهد یک چهره معنوی مقدسمآب به خودش میگیرد درحالیکه معروف را اکثر مردم میدانند متأسفانه در مملکت و جامعه ما منکر زیاد شده و نهی از آن صورت نمیگیرد. سیدالشهدا علیهالسلام فرمودند خداوند طبقه روشنفکر، نخبگان و کسانی را که خبره هستند در قیامت به دلیل ترک نهی از منکر بازخواست میکند.
سیدالشهداء علیهالسلام در این خطبه دلیل سکوت بعضی از نخبگان جامعه را ترس معرفی کردهاند و هر آنچه که موجب دلهره انسان میشود ترس نامیده میشود؛ خوف مطلق در روایت همان ترس است.
یکی از دلایل و در واقع توجیهاتی که روحانیت و قشر نخبگان مرتکب میشوند و در بین آنها رایج است این است که سکوت خود را که ناشی از ترس است توجیه میکنند تا عذاب وجدان هم نگیرند. مثلاً میگویند من روحانی و امام جماعت فلان مسجد هستم و یا در فلان منصب دولتی مشغول به خدمت هستم و چون صحبتها و موضعگیریهایم مطمئنا به مزاج بعضیها خوش نمیآید باعث تفرقه در بین مردم میشود بنابراین مصلحت این است که سکوت کنم. همانگونه که مولا علی علیهالسلام هم بیست و پنج سال سکوت کرد یا تقیه کنم. درحالیکه غافل از اینکه درحقیقت خودش را فریب میدهد و حکم تقیه برای خود صادر کردن فقط از روی ترس است. اگر قرار است همه اینطور فکر کنند باید بگوییم خدا شریح قاضی را رحمت کند که حکم قتل سیدالشهدا علیهالسلام را با سرافرازی در مکه و مدینه و بصره و کوفه صادر کرد و حداقل شجاعتش از کسانی که سکوتشان را توجیه میکنند بیشتر بود.
ادامه دارد…
برای مطالعه قسمت ششم شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام اینجا را کلیک کنید.
بررسی منابع اهل سنت و شیعه در شرح خطبه منا
همراهان همیشگی مجله اینترنتی تحلیلک؛ به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، ماه اشک و ماتم اهل بیت علیهم السلام، باز هم با سلسله مطالبی درباره امام حسین علیه السلام در خدمتتان هستیم. امید که مورد قبول افتد و همگان بتوانیم از آن امام بزرگ و چراغ هدایت برای فهم هدف زندگی و درست زندگی کردن یاری بجوییم.
در سال گذشته هم به بهانه ورود به ماه محرم، سلسله مطالبی با عنوان چهل حدیث کتاب نفس المهموم در باب عزاداری بر امام حسین علیه السلام منتشر شد که برای استفاده از آن مطالب می توانید بر روی عکس زیر کلیک کنید.
منبع:کتاب شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام / محمدرضا حدادپور جهرمی
مجله اینترنتی تحلیلک