شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
مصیبت نامه

در محضر عطار نیشابوری / ذکر حکایتی از مصیبت نامه

در محضر عطار نیشابوری؛ ذکر حکایتی از مصیبت نامه ... عمر درازی کرده ام و هرگز مرا عشقی نبوده. امام، مرد خر گم کرده را گفت؛ افساری بیاور و این مرد را ببر.

واعظی در شهر غزنین بر منبر سخن عشق می گفت.

درپایان، واعظ اعلام کرد هرکس هرچیزی گم کرده است درمیان این انبوه جمعیت آن را بجوید.

مردی خرش را گم کرده بود، بانگ برآورد که ای مسلمانان خر من را که دیده است؟

هیچ کس از خر نشان نداد.

مرد بیچاره نا آرام و غمگین به انتظار نشسته بود. امام از عشق سخن می گفت و وصف عاشقان می کرد.

پرسید درمیان شما کسی هست که تا به حال عاشق نشده باشد؟

سلیم غافلی که می پنداشت عاشق نبودن مهم و نیک است برخاست و گفت: عمر درازی کرده ام و هرگز مرا عشقی نبوده.

امام، مرد خر گم کرده را گفت؛ افساری بیاور و این مرد را ببر که آنچه در جستجویش بودی اینجا یافتی.

 

مرد را بی عشق کاری چون بود

این چنین خر بی فساری چون بود

 

هر که عاشق نیست او را خر شمر

خر بسی باشد ز خر کمتر شمر

 

 

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x