اما شب هنگام انزوای از خلق و انقطاع از مشاغل روز است که انسان را به خلوت و وحدت می کشاند و خلوت و وحدت به توحد می رسانند، و تا انسان به توحد نرسیده است به اداراکات عقلی و سیر انفسی نائل نمی گردد که تعلّق با تعقّل جمع نمی شود.
۸-شب است که اهل الله را اویس قرنی مشهد می سازد که گاهی در سجده اند و گاهی در رکوع، و گاهی در قیام اند و گاهی در قعود و گویند ایکاش از اول تا آخر عالم یک شب بود و ما آن یک شب را در سجده بودیم «اَمّن هو قانت اناء اللیل ساجداً و قائماً یحذر الآخره».
۹-شب را زمان معراج زمان قرار داده اند که تا عبد در عوالم وجودی بی انتها به سیر و سفر بپردازد که «سبحان الذی بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الأقصی» در این سیرش به هر آنچه که مقصود وی است بدان دست یابد.
۱۰-شب وقت مواعده ی حق با کلیمی مشربان است که «واذ واعدنا موسی اربعین لیلاً» در میقات شب، عاشقان، لباس احرام بر تن کنند و لبیک گویان «ربّ ارنی انظر الیک» را نغمه شبآهنگ خویش قرار دهند و با دو بال علم و عمل تا بر دوست پرواز کنند.
۱۱-شب سکوت آورد که سکوت از سفره ی رحمت رحیمیه حق محسوب می گردد.
۱۲-شب، تنزل ملائکه الله و بلکه قرآن را در پی دارد که «إنّا انزلناه فی لیله القدر».
۱۳-شب، درد صاحبان دل را ظهور می دهد و آنان را به نعمت عظمای اسم اعظم «آه آه آه» مترنم می کند که آنان را جز آه در بساط نیست لذا گویند: الهی از من آهی و از تو نگاهی.
۱۴-در شب درهای رحمت الهی را باز کنند و همگان را باز کنند و همگان را به ارتزاق از نعمت حضور و مجالست با ربّ ودود دعوت نمایند.
بالاخره آنکه انسانیت را طالب است دست طلب بر دامن شب است تا خویش را ببیند و به تماشای آنچه که در خود کاشته است بپردازد. و شب بود که پسر عامری را مجنون کرد، و نجم آملی را عاشق لیلی آفرین قرار داد. فتدبر.
شرح دفتر دل علامه حسن زاده آملی از استاد صمدی آملی
مجله اینترنتی تحلیلک