غلط ننویسیم قسمت چهارم
بیایید با هم درست نوشتن را تمرین کنیم و زبان فارسی را بدون غلط به کار ببریم.
۱. تاس یا طاس
این واژه فارسی است و طبعا املای آن باید تاس باشد، اما در متون قدیم غالبا معرب آن طاس آمده است. هر دو صورت صحیح است ولی امروزه بهتر است که به صورت تاس نوشته شود.
۲. تپانچه یا طپانچه
این واژه در قدیم به معنای سیلی و ضربه با کف دست بوده است و امروزه به معنای سلاح آتش کمری نیز به کار می رود.
املای صحیح آن تپانچه است.
بیشتر بخوانید: نمازگزار یا نمازگذار ؟ / ناهار یا نهار ؟
۳. تپیدن یا طپیدن
این واژه فارسی است و با حرف ت نوشته می شود و نه با ط و به صورت طپیدن.
بنابراین بهتر است که همه مشتقات و ترکیبات آن را نیز با ت بنویسیم: تپش، تپنده، تپاندن
۴. تراز یا طراز
تراز معانی متعدد دارد، از جمله میزان ارتفاع چیزی نسبت به سطح معینی، نیز آلتی که توسط آن بنایان افقی بودن سطحی را آزمایش می کنند.
تراز واژه ای فارسی است و طراز معرب آن است و از این رو در همه این معانی بهتر است که تراز و همه ترکیباتش با حرف ت نوشته شود: ترازنامه، همتراز، تراز کردن و…
بیشتر بخوانید: ملغمه یا ملقمه ؟ / مهجور یا محجور ؟
۵. تشت یا طشت
تشت واژه فارسی است و طبعا املای آن باید به همین صورت باشد، اما در متون قدیم غالبا به صورت معرب آن طشت آمده است.
البته هر دو صورت صحیح است ولی امروزه بهتر است که به صورت تشت نوشته شود.
۶. تهدید یا تحدید
تهدید یعنی ترساندن، بیم دادن.
تحدید یعنی حد و مرز جایی را مشخص کردن.
بیشتر بخوانید: گرایشات یا گرایش ها ؟ / قدر یا غدر ؟
۷. ثواب یا صواب
ثواب اسم است به معنای پاداش و علی الخصوص پاداشی که در آخرت به عوض کارهای نیک این جهان داده می شود.
صواب صفت است، به معنای درست، صحیح یا مناسب.
۸. جِغَه یا جقه
به کسر اول و تشدید دوم، به معنای تاج است.
این واژه فارسی است و غالبا آن را با حرف ق و به صورت جقه می نویسند، ولی املای صحیح آن جغه است.
بیشتر بخوانید: غلتک یا غلطک ؟ / فرمایشات یا فرمایش ها ؟
۹. حایل یا هایل
حایل اسم است به معنای آنچه میان دو چیز واقع شود و مانع اتصال آنها باشد.
هایل صفت است به معنای ترسناک، هولناک
بیشتر بخوانید: طوفان یا توفان ؟ / سفیر یا صفیر ؟
۱۰. حکم گذار یا حکم گزار
گذاشتن در معنای مجازی یعنی وضع کردن، بنیاد کردن. بنابراین حکم گذار به معنای واضع حکم و حکمران و مجازا به معنای سالار و سرور است.
اما حکم گزار به معنای اجرا کننده حکم و فرمانبر است.
بیشتر بخوانید
باجناغ یا باجناق ؟ / پایه گذار یا پایه گزار ؟
باتری یا باطری ؟ / امانت گزار یا امانت گذار ؟
آرایه یا پیرایه ؟ / آزوقه یا آذوقه ؟
خدمتگزار یا خدمتگذار ؟ / درب یا در ؟
در این نوشته به کتاب غلط ننویسیم ابوالحسن نجفی توجه شده است.
در این نوشته به ارایه غلط ننویسیم قسمت چهارم پرداختیم و در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
مجله اینترنتی تحلیلک
