شاهزاده پاپ اندی وارهول (Andy Warhol)
اندی وارهول در ۶ آگوست ۱۹۲۸ در پیتسبورگ پنسیلوانیا به دنیا آمد. او چهارمین فرزند اوندرا وارهولا بود.
اندی وارهول که بود؟
والدین وارهول مهاجرانی از طبقه کارگر لمکو از میکو، اتریش-مجارستان بودند که اکنون Miková نامیده می شود، واقع در شمال شرقی اسلواکی امروزی. پدر وارهول در سال ۱۹۱۴ به ایالات متحده مهاجرت کرد و مادرش در سال ۱۹۲۱، پس از مرگ پدربزرگ و مادربزرگ وارهول به او پیوست. پدر وارهول در یک معدن زغال سنگ کار می کرد. این خانواده کاتولیک روتنی بودند و در کلیسای کاتولیک بیزانس سنت جان کریستوست حضور داشتند. پسر پاول، جیمز وارهولا، به عنوان یک تصویرگر موفق در زمینه کتاب کودکان درآمد.
بیشتر بخوانید: آنالیز و بررسی رنگ فیلم مکس دیوانه جاده خشم (Mad Max: Fury Road)
در کلاس سوم، وارهول دچار ورم سیدنهم شد که به آن رقص سنت ویتوس نیز می گفتند، بیماری سیستم عصبی است که باعث حرکات غیر ارادی اندام ها می شود که گمان می رود عارضه تب قرمز باشد و باعث لکه دار شدن رنگدانه های پوست می شود.
زمانی که در اتاق حبس می شد، نقاشی می کشید، به رادیو گوش می داد و تصاویر ستاره های سینما را در اطراف تخت خود جمع می کرد. بعدا وارهول این دوره را در رشد شخصیت، مهارت و تنظیمات خود بسیار مهم توصیف کرد. وقتی وارهول ۱۳ ساله بود، پدرش در یک تصادف درگذشت.
وارهول در دوران نوجوانی از دبیرستان شنلی در سال ۱۹۴۵ فارغ التحصیل شد. همچنین در دوران نوجوانی، وارهول برنده جایزه هنر و نویسندگی اسکولاستیک شد.
پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، قصد وی از تحصیل در رشته هنر دانشگاه پیتسبورگ به امید معلمی هنر بود اما برنامه های وی تغییر کرد و در انستیتوی فناوری کارنگی (اکنون دانشگاه کارنگی ملون در پیتسبورگ) ثبت نام کرد، جایی که هنر بازرگانی را در آنجا گذراند.
در زمان حضور خود، وارهول به دانشگاه رقص مدرن و انجمن هنرهای زیبا پیوست. وی همچنین به عنوان مدیر هنری مجله هنر دانشجویی کانو خدمت کرد و در سال ۱۹۴۸ و سال ۱۹۴۹ یک تصویر داخلی مجله را به تصویر کشید، این دو اثر هنری منتشر شده اول warhol است. وارهول در سال ۱۹۴۹ لیسانس هنرهای زیبا را در زمینه طراحی تصویر به دست آورد. بعداً در همان سال او به شهر نیویورک نقل مکان کرد و کار خود را در زمینه تصویرگری و تبلیغ مجله آغاز کرد.
بیشتر بخوانید: آنالیز و بررسی رنگ فیلم گتسبی بزرگ (Great Gatsby)
شاهزاده پاپ اندی وارهول / دهه ۱۹۵۰
اندی وارهول در ابتدا به هنرهای تجاری و تبلیغاتی علاقه داشت و تخصص او در این زمینه بود. اولین کمیسیون او کشیدن کفش برای مجله Glamour در اواخر دهه ۴۰ بود. در دهه ۱۹۵۰، وارهول به عنوان یک طراح در تولید کننده کفش Israel Miller کار کرد. جان کپلانز، عکاس آمریکایی، این مسئله را به ثبت رساند.
هیچ کس به روش اندی کفش نکشید. او به نوعی به هر کفش خصوصیت خاصی می داد، نوع ظرافت، نوع تولوز-لوترک، که این ظرافت و فرم مختص خود warhol بود و سبک او همیشه در جای مناسبی بود. بچه های آپارتمان که اندی در نیویورک به اشتراک گذاشت از یادداشت کوپلانز متوجه شدند که وامپ های موجود در نقاشی های کفش اندی بیشتر و بیشتر می شوند اما میلر با این مخالفت نمی کند. میلر آنها را دوست داشت.
نقاشی های “عجیب” جوهر وارهول از تبلیغات کفش در اولین نمایش های او در گالری Bodley در نیویورک دیده می شود.
شاهزاده پاپ اندی وارهول (Andy Warhol)
وارهول از مراحل چاپ روی صفحه ابریشم به عنوان تکنیکی برای ساختن نقاشی استفاده می کرد. ماکس آرتور کوهن در تجارت هنرهای گرافیکی خود در منهتن، به وارهول جوان این تکنیک های چاپ را در صفحه ابریشمی آموزش داد.
وارهول در حالی که در صنعت کفش کار می کرد، تکنیک “blotted line” خود را توسعه داد و جوهر را روی کاغذ قرار داد و سپس جوهر را در حالی که هنوز مرطوب بود، چاپ کرد که یک فرآیند چاپ ابتدایی بود. استفاده وی از ردیابی کاغذ و جوهر به وی امکان تکرار تصویر اصلی و همچنین ایجاد تغییرات بی پایان در موضوع را داد، روشی که بوم صفحه ابریشم دهه ۱۹۶۰ او را ترسیم می کند.
وارهول در کتاب Popism: The Warhol Sixties می نویسد: “وقتی کاری را اشتباه انجام می دهید، همیشه چیز جدیدی را پیدا می کنید.”
بیشتر بخوانید: کتاب به هنر فکر نکن انجامش بده نوشته اندی وارهول
وارهول به طور معمول از رد کاغذ برای عکس های پیش بینی شده با اپیداسکوپ استفاده می کرد. با استفاده از چاپ های ادوارد والوویچ، عکس ها روی کاغذ با سایه های خاص، دچار تغییر شکل ظریفی می شوند.
وارهول برای طرحی از جلد کتابی که وی برای سیمان و شوستر برای رمان پالپ “جاویدان” والتر راس به “سیمون” و “شوستر” ارسال کرد، از عکس “مرد جوان در حال سیگار کشیدن” (۱۹۵۶) از والوویچ استفاده کرد و بعداً از آنها برای سری اسکناس های دلار خود و قوطی سوپ بزرگ کمپبل با قوطی باز کن (سبزیجات)، در سال ۱۹۶۲ که پایدارترین نقش Warhol بودند، آغاز کرد.
با گسترش سریع صنعت ضبط RCA Records برای طراحی جلد آلبوم ها و مواد تبلیغاتی، وارهول را به همراه یک هنرمند مستقل دیگر به نام Sid Maurer استخدام کرد.
او نمایشگاه خود را از دهه ۱۹۵۰ آغاز کرد. او نمایشگاه هایی را در گالری هوگو و گالری بودلی در شهر نیویورک برگزار کرد. در کالیفرنیا، اولین نمایشگاه گالری ساحل غربی در ۹ ژوئیه ۱۹۶۲ در گالری Ferus لس آنجلس با قوطی های سوپ کمپبل بود. این نمایشگاه اولین هنر پاپ وی در ساحل غربی را رقم زد. اولین نمایشگاه هنر پاپ اندی وارهول در نیویورک در ۶ تا ۲۴ نوامبر ۱۹۶۲ در گالری پایدار Eleanor Ward برگزار شد. نمایشگاه شامل آثار مرلین دیپیچ، ۱۰۰ قوطی سوپ، ۱۰۰ بطری کوکاکولا و اسکناس ۱۰۰ دلاری.
در نمایشگاه گالری پایدار، این هنرمند برای اولین بار با شاعر جان گیورنو دیدار کرد که در اولین فیلم وارهول، خواب در سال ۱۹۶۳ بازی می کند.
در دهه ۱۹۶۰ بود که وارهول شروع به ساختن نقاشی هایی از آیکون های برجسته آمریکایی مانند اسکناس های دلار، ابرهای قارچ، صندلی های برقی، قوطی های سوپ کمپبل، بطری های کوکاکولا و همچنین افراد مشهوری مانند مرلین مونرو، الویس پریسلی، مارلون براندو، تروی دوناهو، محمد علی و الیزابت تیلور و همچنین تیتر روزنامه ها یا عکس هایی از حمله سگ های پلیس به معترضان آفریقایی-آمریکایی در جریان کارزار بیرمنگام در جنبش حقوق مدنی کرد.
در طول این سال ها او استودیوی خود “کارخانه” را تأسیس کرد و طیف گسترده ای از هنرمندان، نویسندگان، نوازندگان و مشاهیر زیرزمینی را در آنجا جمع کرد. کارهای او محبوب و جنجالی شد. وارهول در مورد کوکاکولا این حرف را زد:
آنچه در این کشور جالب است این است که آمریکا سنتی را آغاز کرد که ثروتمندترین مصرف کنندگان اساساً همان اقلام فقیر را خریداری می کنند. شما می توانید در حال تماشای تلویزیون و دیدن کوکاکولا باشید و می دانید که رئیس جمهور کوکاکولا می نوشد، لیز تیلور کوکاکولا می نوشد و فقط فکر کنید که می توانید کوکاکولا بنوشید.
کوکاکولا یک نوشیدنی است و هیچ کس نمی تواند نوشابه بهتری از نوشابه ای که همه میخواهند بنوشند تولید کند. همه نوشابه ها یکسان هستند و همه آن ها خوب هستند. لیز تیلور آن را می شناسد، رئیس جمهور آن را می نوشد، آدم احمق هم همینطور و شما نیز آن را می شناسید.
شاهزاده پاپ اندی وارهول (Andy Warhol)
موزه هنرهای مدرن شهر نیویورک در دسامبر ۱۹۶۲ سمپوزیومی درباره هنر پاپ برگزار کرد که طی آن هنرمندانی مانند وارهول به دلیل “تسلیم” در برابر مصرف گرایی مورد حمله قرار گرفتند. منتقدان در آغوش باز وارهول از فرهنگ بازار رسوا شدند. این سمپوزیوم لحن پذیرایی وارهول را تعیین کرد.
یک رویداد مهم، نمایشگاه سوپرمارکت آمریکایی در سال ۱۹۶۴ بود. نمایشی که در گالری Upper East Side پل Bianchini برگزار شد.
این نمایش به عنوان یک محیط سوپرمارکت کوچک آمریکایی ارائه شد، با این تفاوت که همه چیز در آن از محصولات، کنسرو، گوشت، پوسترهای روی دیوار و … توسط شش هنرمند برجسته پاپ در آن زمان ساخته شده بود، از جمله های بحث برانگیز بیلی اپل، مری اینمن و رابرت واتس.
نقاشی وارهول از یک قوطی سوپ کمپبل ۱۵۰۰ دلار هزینه داشت در حالی که هر قوطی با قیمت ۶ دلار فروخته شد. این نمایشگاه یکی از اولین رویدادهای دسته جمعی بود که مستقیماً عموم مردم را با هنر پاپ و پرسش همیشگی اینکه هنر چیست مواجه کرد.
شاهزاده پاپ اندی وارهول، بین سال های ۱۹۶۶ و ۱۹۷۷
وارهول به عنوان تصویرگر تبلیغات در دهه ۱۹۵۰، از دستیارانش برای افزایش بهره وری خود استفاده کرد. همکاری جنبه تعیین کننده روش های کار warhol در طول زندگی حرفه ای اش خواهد بود. این امر به ویژه در دهه ۱۹۶۰ حقیقت داشت.
یکی از مهمترین همکاران در این دوره جرارد مالانگا بود. مالانگا در زمینه تولید ابریشم، فیلم، مجسمه سازی و کارهای دیگر در “The Factory” استودیوی ساخته شده از ورق آلومینیوم و نقره وارهول در خیابان ۴۷ که بعداً به برادوی نقل مکان کرد، به این هنرمند کمک کرد.
از دیگر اعضای جمعیت کارخانه وارهول می توان به فردی هرکو، اوندین، رونالد تاول، مری وورونف، بیلی نام و بریجید برلین (که ظاهراً وی ایده ضبط مکالمات تلفنی خود را از آنها گرفت) اشاره کرد.
در طول دهه ۱۹۶۰، وارهول مجموعه ای از افراد عجیب و غریب بوهمی و ضد فرهنگ را جمع کرد و به آنها جایزه “سوپراستارها” را اعطا کرد و از جمله آنها نیکو، جو دالساندرو، ادی سدویک، ویوا، فوق العاده بنفش، هالی وودلاون، جکی کرتیس و کندی دارلینگ بودند. این افراد همه در Factory شرکت کردند و برخی – مانند برلین – تا زمان مرگ با وارهول دوست بودند.
رئیس جمهور جیمی کارتر و وارهول در سال ۱۹۷۷
در مقایسه با موفقیت و رسوایی کار وارهول در دهه ۱۹۶۰، دهه ۱۹۷۰ دهه کارآمدتری بود، زیرا او کارآفرین تر شد. به گفته باب کولاسلو، وارهول بیشتر وقت خود را صرف جمع آوری مشتریان جدید و ثروتمند و کمیسیون های پرتره کرد.
از جمله شاه ایران محمدرضا پهلوی، همسرش ملکه فرح پهلوی، خواهرش شاهزاده اشرف پهلوی، میک جاگر، لیزا مینلی، جان لنون، دیانا راس و بریژیت باردو.
پرتره مشهور وارهول از رهبر کمونیست چین، مائو تسه تونگ در سال ۱۹۷۳ ایجاد شد. وی همچنین مجله مصاحبه را با جرارد مالانگا تأسیس کرد و فلسفه اندی وارهول را در سال (۱۹۷۵) منتشر کرد. ایده ای که در کتاب بیان شده است: “کسب درآمد هنر، کار هنری است و تجارت خوب بهترین هنر است.”
شاهزاده پاپ اندی وارهول (Andy Warhol)
وارهول در نقاط مختلف شب در شهر نیویورک، از جمله کانزاس سیتی مکس و بعداً در دهه ۱۹۷۰، استودیو ۵۴ معاشرت داشت. او معمولاً کم حرف، خجالتی و ناظری دقیق قلمداد می شد. رابرت هیوز منتقد هنری او را “خال سفید میدان اتحادیه” خواند.
در سال ۱۹۷۹، وارهول به همراه دوست دیرینه خود استوارت پیوار، آکادمی هنر نیویورک را تأسیس کرد.
بیشتر بخوانید: آنالیز و بررسی رنگ فیلم پدرخوانده (The GodFather)
دهه ۱۹۸۰
وارهول در دهه ۱۹۸۰ تا حدودی به دلیل وابستگی و دوستی وی با تعدادی از هنرمندان جوان که در “بازار گاو” دهه ۱۹۸۰ هنر نیویورک تسلط داشتند: ژان میشل باسکویات، جولیان شنابل، دیوید سال و سایر افراد به اصطلاح نئو اکسپرسیونیست ها و همچنین اعضای جنبش Transavantgarde در اروپا از جمله فرانچسکو کلمنته و انزو کوچی مجدداً به موفقیت های انتقادی و مالی دست یافت.
قبل از بازی های المپیک زمستانی ۱۹۸۴ سارایوو، او با ۱۵ هنرمند دیگر از جمله دیوید هاکنی و سای تومبلی همکاری کرد و به چاپ سرعت اسکیت باز در مجموعه هنر و ورزش کمک کرد. Speed Skater برای پوستر رسمی بازی های المپیک زمستانی سارایوو استفاده شد.
در این زمان، هنرمند نقاشی دیواری Fab Five Freddy برای ادای احترام به وارهول یک قطار کامل را با قوطی های سوپ کمپبل نقاشی کرد. او در پیوستن یک نفر در صحنه هنری زیرزمینی NYC و تبدیل شدن به یک شرکت وابسته به Basquiat نقش مهمی داشت.
در این دوره وارهول مورد انتقاد قرار گرفت که فقط “یک هنرمند تجاری” شده است.
در سال ۱۹۷۹ بازرسان از نمایش های پرتره شخصیت ها و افراد مشهور دهه ۱۹۷۰ بیزار بودند و آنها را سطحی، آسان و تجاری می نامیدند، بدون اینکه عمق و نشانه ای از اهمیت موضوعات داشته باشد.
آنها همچنین از نمایش ۱۰ پرتره warhol در ۱۹۸۰ در موزه یهودیان در منهتن، تحت عنوان نوابغ یهودی که وارهول – علاقه ای به یهودیت و یهودیان نداشت – در دفتر خاطرات خود به عنوان “آنها قصد فروش دارند” انتقاد کردند. با این وجود برخی منتقدین سطح و بازرگانی وارهول را “درخشان ترین آینه عصر ما” می دانند و ادعا می کنند که “وارهول در دهه ۱۹۷۰، چیزی غیرقابل مقاومت در مورد ستیزه جوئی فرهنگ آمریکا به دست آورده بود.”
وارهول همچنین از جذابیت شدید هالیوود قدردانی کرد. او یک بار گفت: “من لس آنجلس را دوست دارم. من هالیوود را دوست دارم. آنها بسیار زیبا هستند. همه چیز پلاستیکی است، حتی من پلاستیک را دوست دارم. من می خواهم پلاستیک شوم.”
در سال ۱۹۸۴، Vanity Fair برای همراهی مقاله ای که موفقیت باران بنفش و فیلم همراه آن را جشن می گرفت، warhol را به تهیه پرتره از پرنس سفارش داد.
پرنس (۱۹۸۴) با مراجعه به بسیاری از پرتره های مشاهیر تولید شده توسط وارهول در طول زندگی حرفه ای خود، با استفاده از ترکیبی مشابه با مجموعه “طعم ها” و مرلین از سال ۱۹۶۲، در میان اولین پرتره های مشهور وارهول جای گرفت. پرنس در یک پالت رنگ پاپ که معمولاً وارهول از آن استفاده می کرد، به رنگ نارنجی روشن و برجستگی های سبز روشن و آبی به تصویر کشیده شده است. ویژگی های صورت و موها روی صفحه سیاه و سفید روی زمینه نارنجی چاپ شده است.
شاهزاده پاپ اندی وارهول (Andy Warhol)
در خاطرات اندی وارهول، او از دیدن پرنس و بیلی ایدول در یک مهمانی در اواسط دهه ۱۹۸۰ هیجان زده بود و آنها را با ستارگان فیلم های هالیوود دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ که پرتره آن ها را نیز کشیده بود، مقایسه کرد.
“با دیدن این دو پسر پر زرق و برق، فهمید پسران جدید مانند دختران هالیوودی پر زرق و برق هستند، مانند ژان هارلو و مرلین مونرو”
اندی وارهول و مرگ
وارهول در ساعت ۶:۳۲ بامداد ۲۲ فوریه ۱۹۸۷، در سن ۵۸ سالگی در منهتن درگذشت.
بر اساس گزارش های خبری، warhol قبل از مرگ، بعد از عمل جراحی کیسه صفرا در بیمارستان نیویورک دچار تپش قلب شده بود. قبل از تشخیص و عمل، وارهول معاینه مشکلات تکراری کیسه صفرا را به تأخیر انداخت، زیرا از ورود به بیمارستان ها و مراجعه به پزشکان می ترسید.
خانواده او از بیمارستان به دلیل عدم مراقبت کافی شکایت کردند و گفتند که آریتمی ناشی از مراقبت های نامناسب و مسمومیت با آب است. پرونده قصور به سرعت خارج از دادگاه حل و فصل شد و خانواده وارهول هم مبلغی نامشخص دریافت کردند.
اندکی قبل از مرگ وارهول، پزشکان انتظار داشتند که او از عمل جراحی جان سالم به در ببرد، اگرچه ارزیابی مجدد این پرونده حدود سی سال پس از مرگ warhol، نشانه های بسیاری از جراحی وارهول را در واقع خطرناک تر از آنچه در ابتدا تصور می شد، نشان داد.
در آن زمان به طور گسترده ای گزارش شده بود که وارهول در اثر جراحی “روتین” درگذشت، اگرچه هنگام بررسی عواملی مانند سن، سابقه خانوادگی مشکلات کیسه صفرا، زخم گلوله و وضعیت پزشکی اش در هفته های قبل از عمل، به نظر می رسد خطر احتمالی مرگ پس از جراحی بوده باشد.
برادران وارهول جسد او را به پیتسبورگ بردند؛ به خانه تشییع جنازه توماس پی. تابوت برنز جامد دارای ریل های روکش طلا و روفرشی سفید بود.
وارهول کت و شلوار ترمه مشکی، کراوات بیسلی، کلاه گیس پلاتین و عینک آفتابی پوشیده بود. همچنین یک کتاب دعای کوچک و یک گل سرخ داشت.
مراسم تشییع جنازه در کلیسای کاتولیک بیزانس روح القدس در شمال ساحل پیتسبورگ برگزار شد. دعا توسط مسیگنور پیتر تای انجام شد.
یوکو اونو و جان ریچاردسون سخنران بودند. روی تابوت از گل رز سفید و سرخس مارچوبه پوشانده شده بود. پس از مراسم مذهبی، تابوت به قبرستان کاتولیک های بیزانس سنت جان باپتیست در پارک بیتل، حومه جنوبی پیتسبورگ منتقل شد.
مراسم یادبودی در منهتن برای وارهول در تاریخ ۱ آوریل ۱۹۸۷، در کلیسای جامع سنت پاتریک نیویورک برگزار شد.
دیگر آثار مهم شاهزاده پاپ اندی وارهول
مجله اینترنتی تحلیلک