شاید مهم‌ترین تصویری که خیام از مسألهٔ مرگ و زندگی، در شعرِ خویش عرضه کرده همان تصویر «کارگهِ کوزه‌گر» باشد.
شعر کودکانه باد میاد بارون میاد / باد میاد بارون میاد / آب از توی ناودون میاد / یخ می زنه رودخونه ها / سرما میاد تو خونه ها …
قصه کودکانه یک برج بلند … رضا آخرین آجر خانه‌سازی را روی برجش گذاشت، کمی عقب رفت و خوب نگاهش کرد؛ دست به سینه ایستاد، صدا زد: «مامانی بیا برجم رو ببین.»
دیباچه نوین شاهنامه، بهرام بیضایی؛ به بهانه بزرگداشت حکیم فردوسی… این شماره پهلوان که من کشتم پهلوانی نکشت. و با اینهمه دستم پاک تر است از تو بی آزرم که پنجه به خون هزاردلبند.
داستان کتاب قلعه حیوانات (مزرعه حیوانات) درباره‌ی گروهی از حیوانات اهلی مزرعه‌ای است که به امید برقرار کردن آزادی و برابری در برابر صاحب مزرعه شورش می‌کنند.
شعر کودکانه دویدم و دویدم به یک سؤال رسیدم / دویدم و دویدم / به یک سؤال رسیدم / کیه که توی دنیا / ماهی میده به دریا؟ …
قصه کودکانه دفتر نقاشی ناراحت … دفتر نقاشی از دست مینا دلخور بود. مینا خوب از او نگهداری نمی‌کرد. چند روز پیش عمه‌جان، او را به مینا هدیه داده بود.
در محضر حسین منزوی … مرا به گردش صد قصه میبرد چشمت / تو کیستی؟ ز پری های داستان هایی؟
شعر کودکانه کلاغ پر / زمستونا کلاغا / جیغ می زنن تو باغا / گنجشک پر / کفتر پر / گلهای باغچه پرپر / ابر سیاه آوردیم / ستاره ها رو بردیم..
داستان کوتاه کشاورز بازنده / فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟ !کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد. مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ها را آفت بزند.
