اما شب هنگام انزوای از خلق و انقطاع از مشاغل روز است که انسان را به خلوت و وحدت می کشاند و خلوت و وحدت به توحد می رسانند، و تا انسان به توحد نرسیده است به اداراکات عقلی و سیر انفسی نائل نمی گردد که تعلّق با تعقّل جمع نمی شود.
برکات در تاریکی دل شب
- به آب حیات انسانی که علم و ادراک حقائق آنسویی است دسترسی پیدا می شود.
- در شب می شود با قرآن حشر خاص پیدا شود تا این حقیقت غیر متناهی، مطابق با شأنیت هر خواننده ای خود را به او نشان دهد و بر او متجلی گردد.
- در شب می توان سیر صعودی انسانی نمود که بر قدم ابراهیم قرار گرفته و از رؤیت ملکوت سماوات و ارض راه یافت که «و إذ نری ابراهیم ملکوت السموات والارض».
- با تجهد شبانه می شود به مقام شامخ «محمود» راه یافت که «و من اللیل فتهجد به نافله لک عسی أن یبعثک ربک مقاماً محموداً»
- شب، وقت تجلی آیات الهی است که هر بیدار دلی را به تفکر و تعقل وا می دارد که فکر و ذکر را در آن ظهوری تام است «الذین یذکرونَ الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکّرون فی خلق السموات و الارض ربّنا ما خلقتَ هذا باطلاً سبحانک فقِتا عذاب النار».
- شب برای آرامش و سکونت است «الله الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه» و آن را که سکونت است صعود است.
- شب وقت شناگری در دریای بیکران وجود است که «و من اللیل فسبّحه و ادبار السجود» صاحبان سجده های طولانی را در شب پروازها است که در ابیات تبری مولایم آمده است:
نصفِ شو که پُرسُمه گیرمه خومّه نماز
کمُه چی پروازها با اینکه بی پر هسمه
شرح دفتر دل علامه حسن زاده آملی از استاد صمدی آملی
مجله اینترنتی تحلیلک