این رشته سر دراز دارد
این رشته سر دراز دارد یعنی این ماجرا به این زودی ها پایان نخواهد پذیرفت. این امر به درازا خواهد کشید.
این رشته سر دراز دارد یعنی این ماجرا به این زودی ها پایان نخواهد پذیرفت. این امر به درازا خواهد کشید.
اگر قدش چهار انگشت بلندتر بود ادعای خدایی می کرد یعنی اگر ادعاهای بزرگ نمی کند به جهت فراهم نبودن علل و اسباب کار است نه به سبب بی ادعایی او
اول رفیق دوم طریق یعنی پیش از اقدام به هر کاری باید همراه و هم قدم پیدا کرد. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
اندک دان بسیار گو است یعنی بسیارگویی و پر حرفی نشانه کم دانشی است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
برای یک شپش لحاف را بیرون انداختن به معنی اسرافی نا لازم و ابلهانه است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
از چنگ دزد در آوردن و به چنگ رمال انداختن یعنی یکی را از بدی رهانیدن و به بدتری دچار کردن.
دندانی را که درد می کند باید کند انداخت دور یعنی موجودی را، به هر اندازه که وجودش عزیز باشد، چون سبب آزار شخص شود، باید ترک کرد.
یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد تا عاقل نمی توانند بیرون بیاورند یعنی یکی از سر بی فکری و نادانی عملی می کند یا سخنی می گوید و آنگاه عاقلان در رفع و رجوع عواقب آن در می مانند.
امشب همه شب کمچه زدی حلوا کو؟ یعنی از آن همه تلاش و تقلا چه بهره ای برداشتی؟ و در ادامه مشابه این عبارت را نیز آورده ایم.
برف انبار کردن یعنی نزد خود به امید حساب های غیرقابل وصول دل خوش داشتن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.