نقد و بررسی سریال قورباغه
بعد از مدت ها باز در ایران یک سریال خوب ساخته شده است که حرفی برای گفتن دارد.
اگر به گذشته و سابقه سریال سازی در ایران نگاه کنیم می توان به سریال های موفق و درخشانی مثل هزاردستان کار مرحوم علی حاتمی / در چشم باد کاری از مسعود جعفری جوزانی / مدار صفر درجه کاری از حسن فتحی / شب های برره کاری از مهران مدیری و… اشاره کرد.
اما این روزها که بازار فیلم و سریال های تجاری رونق پیدا کرده و زیاد شده است و فیلم و سریال های بی محتوا و بسیار ضعیف ساخته می شود، سریالی در حال پخش است که می تواند مخاطب را با خود همراه کند.
سریال قورباغه
سریال قورباغه کاری از هومن سیدی است که بعد از تجربه های خوب گذشته خود یعنی مغزهای کوچک زنگ زده، خشم و هیاهو، سیزده و… حالا به سراغ سریال سازی رفته و موفق هم بوده است.
هومن سیدی در صفحه شخصی خود اعلام کرد که نزدیک به سه سال برای ساخت سریال قورباغه زمان و انرژی گذاشته است و به خوبی می توان احترام به مخاطب را در اثر او دید.
حاشیه های سریال قورباغه
سریال قورباغه با حاشیه های بسیاری کار خود را شروع کرد. چندین بار پخش آن به تعویق افتاد و حتی در زمانی اعلام شد که این سریال نیاز به اعمال سانسور دارد که در نهایت با تعیین درجه سنی مثبت ۱۸ و بعد از تعویق های چندباره به پخش رسید. در طرف دیگر نیز عده ای معتقد هستند که این بازی ها بیشتر سوار شدن بر یک موج و برای سر زبان افتادن سریال بوده که هرچند در کشور ما از این اتفاقات کم نیفتاده است اما با توجه به تیم سازنده و بازیگران سریال و داستان و… بعید به نظر می رسد که این نظر درست باشد.
یکی دیگر از این حاشیه ها ادعای فساد مالی صورت گرفته و ابهاماتی درباره منشأ مالی تأمینکننده اعتبارات این سریال بود.
و اما به سریال قورباغه می پردازم.
نقد و بررسی سریال قورباغه
طبق صحبت های هومن سیدی سریال قورباغه ۱۶ قسمت خواهد داشت که تا حالا ۱۱ قسمت آن منتشر شده است.
قورباغه شروع بسیار خوبی داشت و توانست با نوع روایت و ریتم خوب و رعایت تک تک المان های مورد نیاز، مخاطب را با خود همراه کند و توقع مخاطب را هم بالا ببرد.
در همان قسمت اول که در شهرک اکباتان میگذرد، باز به لوکیشن پر استفاده و مورد علاقه هومن سیدی می رویم. جایی که سیدی از امکانات و فضاهای موجود آن درست استفاده کرده است.
اگر سریال را ندیده اید، شاید بخش هایی از مقاله داستان را لو دهد، پس اگر برایتان مهم است که قبل از دیدن سریال از داستان و اتفاقات آن بی خبر باشید، مطلع باشید که بخش هایی از این مقاله حاوی اسپویل است.
بررسی سریال قورباغه
این سریال که به نوعی در سبک سورئال است، در لایه های زیرین خود به مسائل مختلفی می پردازد که یکی از آنها بحث اختلاف طبقاتی است.
رامین (با بازی صابر ابر) و نوری (با بازی نوید محمدزاده) بسیار به هم شبیه بودند حتی در خود سریال هم به شباهت این دو کاراکتر اشاره شده است، جایی که در یکی از سکانس ها کاراکتر آباد به نوری می گوید که تو با ما فرق داری و بیشتر شبیه این پسر (رامین) هستی!
و همان طور که می دانید آن ها همکلاسی بودند و شرایط یکسانی داشتند و حتی نوری کسی بوده که در کودکی به شدت مورد تمسخر بقیه قرار می گرفته اما یک اتفاق در زندگی، روند زندگی این دو نفر را کاملا متفاوت کرده است و با کنار هم گذاشتن زندگی این دو کاراکتر این قضیه اختلاف طبقاتی را به خوبی نشان داده است.
بازیگران سریال قورباغه
انتخاب بازیگران سریال قورباغه بسیار خوب بوده و بازی گرفتن از بازیگران نیز در حد خیلی خوبی اتفاق افتاده است. حتی شاید بتوان گفت که بازی بعضی از بازیگران فرعی جزو بهترین بازی های این سریال به شمار می رود. اما حالا که بحث بازیگری شد، بهتر است این را هم اضافه کنم که صابر ابر یکی از بهترین بازی های خود را انجام داده و در مقابل نوید محمدزاده بازی درخشان و یکدستی ندارد. بازی نوید محمدزاده در نقش نوری با نوسان بسیاری همراه است و در اکثر مواقع سرد و یکنواخت است اما نمی توان از حق گذشت و به این نکته اشاره نکرد که تفاوت های شخصیتی که نوری در حال و گذشته دارد را به خوبی به نمایش گذاشته است؛ از رفتار و حالات فیزیکی تا تکلم و… و در بعضی سکانس ها نیز همان نوید درخشان است.
اما قطعا تا به اینجای سریال غافل گیری بزرگ همه در خصوص بازیگری، بازی درخشان مهران غفوریان در یک نقش کاملا متفاوت بوده است. مهران غفوریان در قسمت دهم و در یک نقش کاملا متفاوت ظاهر می شود و انقدر خوب از پس این نقش جذاب بر می آید که جا دارد یک اسپین آف درباره این کاراکتر ساخته شود.
تدوین و فیلمبرداری سریال قورباغه
تدوین سریال یکی از مهم ترین نکات مثبت سریال است که به نوع روایت، ریتم مورد نظر هومن سیدی و قصه پردازی او بسیار کمک کرده است.
فیلمبرداری پیمان شادمانفر نیز بسیار چشم نواز است و رنگ بندی های سکانس ها هم قابل اعتناست. به عنوان مثال به سکانسی از قسمت پنجم توجه کنید. جایی که رامین و فرانک (با بازی سحر دولتشاهی) در تقابل با هم قرار دارند. نور قرمز در تمام فضا وجود دارد. حالا به مفاهیم رنگ قرمز توجه کنید؛ عشق، خشم، عصبانیت و… چیزهایی که دقیقا فرانک در مقابله با رامین دارد.
شخصیت پردازی
در شخصیت پردازی کاراکترها نیز نکات قابل توجهی وجود دارد که اشاره به آنها بسیار مهم است.
هر دو کاراکتر اصلی ما یعنی رامین (صابر ابر) و نوری (نوید محمدزاده) از شخصیت پدر خود بسیار وام گرفته اند. برای پی بردن به دلیل بعضی از کارهایی که شاید در وهله اول از نظر مخاطب اصلا متناسب با رامین نیست، کافیست به قسمت چهارم که فلش بک زده می شود و به گذشته می رویم، رجوع کنید. قسمتی که اتفاقا رنگ و لعابی به سریال می بخشد.
نوری هم از پدر خود تاثیر بسیاری گرفته و شاید دلیل و یا جرقه خشم و عقده و… او رفتار پدرش باشد، به یاد بیاورید که کار برای او به جایی رسید که دیدیم با چه شکلی پدر خود را کشت.
بیشتر بخوانید: نفس شیطان چیست؟
ایده و شهامت پرداختن به این داستان و نوع روایت آن بسیار قابل اعتنا و حتی شایسته تقدیر است اما قطعا در فیلمنامه ایرادهایی وجود دارد.
البته شاید بذری باشند که در قسمت های آینده قرار است از آنها برداشتی شود، اما در نگاه موردی و مصداقی ایراد به حساب می آیند اما در مجموع و با در نظر گرفتن تمام ابعاد و مسائل سریال این ایرادها قابل چشم پوشی هستند.
و در آخر با توجه به پخش بخش کوتاهی از قسمت دوازدهم و حضور لیلا (با بازی فرشته حسینی) در زندان و اعلام اینکه همسر شمس آبادی (با بازی هومن سیدی) است و همچنین عکس هایی که نشان از حضور لیلا و شمس آبادی در کنار هم دارد و البته برشی از فیلم که نشان می دهد لیلا در بیمارستان و پشت سر شمس آبادی است که بچه ای را در آغوش دارد، آیا لیلا به نوری یعنی برادر خود خیانت کرده است؟
و باز با استناد به تکه هایی از تریلرهای پخش شده، آیا لیلا همان کسی نیست که همسر و بچه شمس آبادی را کشته است؟
مجله اینترنتی تحلیلک