یکشنبه/ 28 اردیبهشت / 1404
آفتاب ندیده

آفتاب ندیده

آفتاب ندیده یعنی نازپرورده، سایه پرورده که به دور از نگاه و مزاحمت بیگانگان به بار آمده باشد.

آشی برای کسی پختن

آشی برای کسی پختن

آشی برای کسی پختن به معنی توطئه چیدن برای کسی، نقشه کشیدن بر ضد کسی است.

آسمان و ریسمان به هم بافتن

آسمان و ریسمان به هم بافتن

آسمان و ریسمان به هم بافتن به معنی حرف های بی ربط و پراکنده زدن است. در مطلب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

آرواره کسی لق بودن

آرواره کسی لق بودن

آرواره کسی لق بودن به معنی پرگویی کردن، وراجی کردن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

آتش کسی تیز شدن

آتش کسی تیز شدن

آتش کسی تیز شدن یعنی شدیدا به شور و هیجان آمدن، با جوش و خروش سخن گفتن یا عملی انجام دادن.

آبستن کسی بودن

آبستن کسی بودن

آبستن کسی بودن یعنی مخفیانه از کسی رشوه گرفتن و بنابراین مرهون و مطیع او بودن.

آبی از کسی گرم نشدن

آبی از کسی گرم نشدن

آبی از کسی گرم نشدن یعنی کمکی از دست کسی برنیامدن. سودی یا نتیجه ای حاصل نشدن از کسی.