
من از بهر حسین در اضطرابم تو از عباس می گویی جوابم؟
من از بهر حسین در اضطرابم تو از عباس می گویی جوابم؟ یعنی پاسخی که داده ای به سوال من مربوط نیست.

من از بهر حسین در اضطرابم تو از عباس می گویی جوابم؟ یعنی پاسخی که داده ای به سوال من مربوط نیست.

شیر بی یال و دم و اشکم یعنی هر چیز فاقد اجزای اصلی و اساسی. هر چیزی که از آن تنها نامش باقی مانده باشد.

به اشتهای دیگران نان خوردن یعنی با امکانات دیگران کاری را انجام دادن. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

تو اسمش را بگذار تا من صداش کنم را در مورد امری می گویند که انجام دادن آن مستلزم اقدامی دیگر است که باید قبل تر انجام شود.

تا کور اسلحه کند جنگ تمام شده را درباره مردم نا زرنگ و آهسته کار می گویند. در مطلب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

از ته سوزن رد شدن از در دروازه رد نشدن یعنی گاهی مشکلات بزرگ را آسان گرفتن و گاهی مسایل آسان را بزرگ و مشکل حساب کردن.

زمین که سخت شد گاو از چشم گاو می بیند یعنی هنگامی که کار به اشکال می انجامد، هر کسی علت را در تساهل همکار خویش می جوید.

از دنده چپ پا شدن یعنی سخت عبوس و ترشروی و کم حوصله بودن. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

از ریش برداشتن رو سبیل گذاشتن یعنی عملی بی نتیجه و بی منطق انجام دادن. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

روز از نو روزی از نو یعنی همه چیز را یک بار دیگر از نو تکرار باید کرد. در مطلب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.