زندگی نامه افراد موفق
بیژن پاکزاد طراح و تولید کننده لباس و عطر
بیژن پاکزاد از ثروتمندان ایرانی و موفق در طراحی و تولید لباس های مردانه، عطر و ادکلن و یکی از عرضه کنندگان گران ترین اقلام و سفارشات، برای پولدارترین افراد از ملیت های مختلف بوده است.
نام تجاری محصولاتش بیژن است، او برنده جوایز برترین های جهان در عرصه عطر و ادکلن و مدولباس برای طبقات مرفه بوده است.
اوایل زندگی:
بیژن پاکزاد در ۱۵ فروردین ۱۳۲۳ در تهران و در خانواده ای فوق العاده ثروتمند (که به قول خودش فرهنگ پولسازی و پولآفرینی در آن نهادینه شده بود) متولد شد. خانواده بیژن جهت تحصیل او را به مدرسه ثروتمندان سوئیسی، یعنی “Le Rosey ” فرستادند و او در آن جا با شاهزاده های بزرگ مانند “پرنس ریتر” همکلاسی شد.
درحقیقت تعداد زیادی از مشتریان سال های بعد بیژن در همان مدرسه سوئیسی شناسایی و شکار شدند. بیژن همان جا دریافت که سلیقه ی آدم های پولدار چگونه است و به چه شکلی می توان نظر آنها را برای خرید و سفارش اجناس به سوی خود جلب کرد.
بیژن در سن ۱۸ سالگی تصمیم گرفت به ادامه تحصیل در دانشگاه در رشته مهندسی شیمی بپردازد. او پس از پایان این دوره مهندسی، به تحصیل در رشته طراحی لباس در دانشگاه میلز در شهر سنت گال پرداخت و بعد از آن یک گالری در اطراف شهر میلان راه اندازی کرد. تحصیل در رشته بازاریابی آخرین حلقه زنجیر تحصیلات او بود.
آغاز موفقیت ها:
بیژن طراحی را در آلمان آموخت و در بازگشت به ایران اولین بوتیک مدرن و به قول خودش اولین بوتیک خارج از خرازی را به نام “پلنگ صورتی” در تهران تأسیس کرد، او سپس بوتیک دیگری به نام “سسیل جی” یا “نیکولا بلازی” را راه اندازی کرد که اختصاصی ترین بوتیک تهران و محل خرید اعضای خانواده سلطنتی، دولتمردان و ثروتمندان ایران بود.
بیژن در سن ۲۹ سالگی به آمریکا مهاجرت کرد و ۳ سال بعد بوتیک مشهور خود را افتتاح نمود. این بوتیک که در واقع یک کاخ به سبک مدیترانه اى است، کمی بعدتر گرانترین فروشگاه دنیا نام گرفت.
بیژن در این فروشگاه که طراحی محصولات آن را شخصاً برعهده داشت، عمدتاً لباس، عطر و ادکلن به مشتریان سرشناس خود ارایه می کرد. تحصیلات او در کنار تجارب ارزشمندش از شناخت علائق و سبک زندگی ثروتمندان و نیز خلاقیت منحصر به فردش، منجر به تولید محصولات جذابی شد که به زودی شهرت او را دو چندان ساخت.
طراحی های منحصر به فرد بیژن نه تنها برایش جوایز متعددی به ارمغان آورد بلکه بسیاری از مردان مشهور جهان را مشتری همیشگی او ساخت.
کسانی مانند باراک اوباما، جورج دبلیو بوش، رونالد ریگان، سلطان ثروتمند برونئی، آرنولد شوارتزینگر، ولادمیر پوتین، تونی بلر، آنتونی هاپکینز، تام کروز و … . مجله Vanity Fair در سال ۱۹۸۹ نام بیژن را در لیست شیکپوشترینهای (خوش پوشترینها)جهان خود قرار داد.
کلکسیون اتومبیل های بیژن هم در نوع خود بی نظیرند. یک Bentley Azure زرد رنگ با طراحی داخلی تماما سیاه، یک Ferrari 430Spider زرد رنگ، یک Mercedes Benz SLR McLaren سیاه رنگ با نقوش عجیب، یک Rolls Royce زرد رنگ و یک Bugatti Veyron که همگی آنها در مقابل بوتیک بیژن در بورلی هیلز پارک شده اند.
خصوصیت های شغلی و شخصیتی
بیژن انسانی بسیار باهوش و فرصت شناس بود. او برای هر کسی که سراغش میرفت عطر خاص با رایحه متفاوت تولید می کرد. عطرهای بیژن، هم به دلیل رایحه شرقی شان و هم بسته بندی های متفاوتشان از شهرتی جهانی برخوردار هستند.
بیژن عاشق غذاهای ایرانی بود. به دلیل ثروت زیاد، زندگی لوکس و متفاوتی داشت اما همیشه اصالت و سادگی را مدنظر قرار می داد. برخلاف ثروتمندان جهان هیچوقت برای خودش بادیگارد استخدام نکرد و می گفت جایگاه من بین مردم است نمی خواهم از آنها جدا باشم.
او در صنایع دیگر مانند اسلحه سازی و اتومبیل فعالیت داشت؛ کلت کمری با قاب چرمی تولید کرد که پادشاه عربستان ۶عدد از آن را خرید. همچنین تخته نردهایی از جنس سنگ مرمر اعلا به سلطان برونئی فروخت. او یک بار یک نوار الماس نشان به قیمت ۲۰ میلیون دلار براى کار گذاشتن در میان موهاى خانم “درک” بازیگر و مدل معروف آمریکایى براى حضور در یک کمپین تبلیغاتى عطر را طراحى کرد. سال ۱۳۸۹، رولز رویس از همکارى Bijan در طراحى یک خودروى کوپه به تعداد محدود به قیمت یک میلیون دلار خبر داد.
ازدواج و فرزندان
بیژن ۲بار ازدواج کرد. از همسر اولش یک دختر به نام دانیلا دارد که در حال حاضر یکی از طراحان مشهور است و کار پدر را دنبال می کند. از همسر دوم نیز یک دختر به نام الکساندرا و یک پسر به نام نیکلاس دارد.
نکاتی از زندگی بیژن پاکزاد:
بدون شک جهانی شدن و داشتن مشتریان بین المللی و یا محبوبیت جهانی، یکی از علایم موفقیت است اما این موضوع الزاماً به داشتن ثروت زیاد مربوط نمی شود. در تحلیلک، شما می توانید داستان زندگی برخی افراد موفقی را که از محرومیت آغاز کرده اند و جهانی شده اند، بیابید.
داستان موفقیت عباس برزگر، روستایی ایرانی، “بن کاردول”، کارگر ساده پمپ بنزین و عبدالمحمد شعرانی معلم کوچکترین مدرسه دنیا، نمونه هایی از این دست هستند. اما آنچه کار بیژن پاکزاد را متمایز می سازد، شناخت جایگاه خود در اجتماع و رضایت ندادن به کمتر از آن است. در واقع، بیژن و خانواده او با درک صحیح از جایگاه اجتماعی خود و توانمندیشان، تلاش موفقی را در کسب آنچه شایسته آن بودند آغاز کردند و توانستند پله های موفقیت را یک به یک بپیمایند و باعث افتخار خود و ایران باشند.
مهمترین عوامل موفقیت بیژن عبارتست از:
- آگاهی نسبت به توانمندیهای خود: بیژن پاکزاد شناخت دقیقی از خویش داشت و جوهره وجودی خویش را درک کرده بود، او به این پی برده بود که فردی با قدرت ارتباطات بالا با انسانهای معروف است و در این مسیر گام برداشت. او انسانی برونگرا و فعال حرکتی بود.
- سرمایهگذاری روی دانایی خویش: بیژن فقط به ذات و جوهره خویش بسنده نکرد، بلکه با تحصیل در رشتههای فنی مورد نیاز کسبوکار خویش نظیر شیمی و سپس تحصیل در رشته بازاریابی برای پی بردن به رمز و راز شناسایی، شناساندن و کسب رضایت در طبقه مخاطبان هدف خویش در راستای عالم بودن خویش گامهای محکمی برداشت. او هیچگاه از یادگیری دست برنداشت و فقط به تحصیلات آکادمیک اکتفا نکرد و یادگیری او از دانشگاه بازار، دائمی بود.
- نقش خانواده: بیژن اذعان میدارد که از خانوادهای مرفه (پدر و مادر) برخوردار بوده است، اما میگوید بیشتر از آنکه ثروت خانواده در موفقیت من نقش داشته باشد، من از آن ها خلاقیت و نوآوری را آموختم و این نشان از درک بالای والدین او از نهادینه کردن نبوغ به معنای دیدن روابط نامشهود بین پدیدهها، در وجود فرزند خویش است. بیژن میگوید من از خانواده، فرهنگ پولسازی و پولآفرینی را آموختم.
- داشتن اهداف بزرگ: بیژن اهداف بزرگی در سر داشت و به اهداف کوچک و متوسط راضی نبود، او از شکست نمیترسید. بهرغم اینکه از جوایز متعددی در عرصه بینالمللی بهرهمند شده بود، ولی تا آخرین لحظه دست از آفرینش و پیشرفت برنداشت.
- توجه به تحقیقات بازاریابی: بیژن میگوید وقتی میخواستم عطر مردانهای بیافرینم که متفاوت باشد، سالهای زیادی وقت صرف کردم و با مخاطبان هدف بسیاری مصاحبه کردم و نهایتا موفق شدم عطری بسازم که جایزه اسکار نیویورک را دریافت کند. در واقع، بیژن حدسیات سازمان نیافته خود را بهجای تحقیقات سازمان یافته از بازار قرار نمی داد و با تحقیقات بازاریابی ریسک تصمیمگیری خود را به نحو چشمگیری پایین آورده بود. از این رو توانست با تکیه بر تحقیقات بازاریابی محصولاتی متمایز بیافریند.
- توجه به کیفیت: اهمیت به کیفیت آنقدر در تفکرات بیژن به عنوان اصل پایه و اساسی در نیازهای مشتریان مهم شده است که یکی از تبلیغات او چنین است. «یکی بود یکی نبود، در سرزمین دور، جوانی زندگی میکرد که به کیفیت عشق میورزید.» او پارچههای لباسهای مشتریانش را با دقت و وسواس زیادی انتخاب میکرد و اول خودش آنها را امتحان میکرد و وقتی از همه ابعاد کیفیت آنها مطمئن میشد، آنگاه برای مشتریانش اقدام میکرد.
- توجه به مدیریت ارتباط با مشتریان: مشتری برای او از اهمیت خاصی برخوردار بود. بیژن تکتک مشتریانش را به نام میشناخت و هدف او، شناختن مشتری و توقعات او بود. او به تفاوت بین مشتریان خویش احترام میگذاشت و محصولات متناسب با میل و خواست و موقعیت آنها طراحی میکرد و اگر مشتری میخواست که بیژن به منزل یا محل کار او برود بیژن قبول میکرد.
- عشق به کار: انسانهای موفق کار نمیکنند که درآمد داشته باشند تا زندگی کنند، بلکه کار میکنند که زندگی با لذت داشته باشند. بیژن میگوید من به کار کردن هفت روز هفته نیاز ندارم. اما این کار را انجام میدهم چون به کارم عشق میورزم.
- تعیین بازار هدف: بازار هدف اصلی بیژن همان طبقات مرفه بودند که وبلن نظریه مصرف نمایشی را برای آنان مطرح میکند هرچند بیژن پاکزاد برای طبقات متوسط نیز محصولاتی طراحی کرده بود، اما تمرکز او بر طبقات مرفه بود او آنها را به خوبی هدف گرفته بود و در راستای رضایت مشتریانش اقدام میکرد.
بیژن پاکزاد سرانجام در روز ۲۶ فروردین۱۳۹۰ (۱۶ آپریل ۲۰۱۱) در سن ۷۱ سالگی در محل کارش در خیابان رودئو در بورلی هیلز دچار سکته مغزی شد و در گذشت و مراسم بزرگداشت وی در دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس برگزار شد.
پس از مرگ وی اداره کمپانی بیژن به عهده فرزندانش، دانیلا، الکساندرا و نیکلاس می باشد. دارایی خالص بیژن در زمان مرگ معادل ۵۰میلیون دلار بود.
مجله اینترنتی تحلیلک