این مطلب به مجلس یازدهم از کتاب حضور و مراقبت استاد صمدی آملی اختصاص دارد. کتاب حضور و مراقبت استاد صمدی آملی مجموعه سخنرانی های ایشان در مشهد مقدس و در محضر امام رضا علیه السلام در سال ۱۳۷۸ است. عنوان این مجلس اقسام کسب در بیانات استاد صمدی آملی است.
حضور و مراقبت استاد صمدی آملی
اقسام کسب
رعایت احکام شرعیه
… عزیزان ما، سرورانم و همه خواهران گرامی! اولین اصلی که باید در تمام امور زندگی خود در نظر داشته باشید اصل رعایت اصول مقدس شرعیه الهی و احکام شریعت حقه جعفری علیه السلام است که بدون شرع مقدس نمیشود از عالم طبیعت به ماورای طبیعت، آن طور که حقیقت عالم خواهان طی آن طریق است، دست یافت.
نفس انسان طوری ساخته شده که حتی اگر از راهی غیر از راه ریاضت شرعیه چند روزی زحمت بکشد، روزه بگیرد، گرسنگی بکشد و کارهای ریاضت نفس را انجام دهد خبرهایی برایش پیش می آید و چه بسا از حالات افراد، از زندگی دیگران و امور زندگی آنان اطلاعات پیدا می کند؛ درست مثل خیلی از مرتاضان هند و پاکستان و کشورهای دیگر که هر که را پیش آنها ببرند، بدون آنکه از قبل با آنها آشنایی داشته باشند از چندین پشت آنها می گویند و از حالاتشان خبرهای غیبی می دهند. اما اینطور نیست که راه هر کسی که از چند خبر غیبی آگاه شود و از چند واقعه اخبار کند و احیاناً خبرهایی از غیب برایش پیش آید، درست باشد.
ما ریاضتهای عارفان و تصوف صوفیه را بر مسیر شریعت مقدس اسلامیمان در نشئه طبیعت میدانیم که باید احکام هر مرتبه در خصوص همان مرتبه پیاده شود و در عالم طبیعت نیز باید احکام شرعیه الهیه پیاده شود.
انبیایی که از راه نبوت انبائی اخبار غیب فرمودهاند و اینهمه آیات و روایات مربوط به قیامت را آوردهاند که اگر همه مرتاضان عالم هم جمع شوند نمیتوانند این اخبار قیامت را که به افراد، اشخاص و حالات و وضعیت حال و آینده آنها مربوط می شود بیاورند و نمیتوانند اصول کلیه ای را ترسیم کنند که افراد پس از انتقال از نشئه طبیعت به آن اشکال تمثل پیدا کنند تمامی این اخبار به غیب ها و روایاتی که در باب قیامت وارد است به برکت آن است که انبیا و ائمه علیهمالسلام از کانال تشریع بالا آمدهاند؛ شما در هیچیک از جوامع کتب روایی، در سیره ها و زندگینامه اهلبیت و انبیا، ندارید که ایشان حتی یک بار نمازشان قضا شده باشد، چه رسد به اینکه نماز نخوانند یا احکام شرعی را در جایگاه خودش پیاده نکنند.
فقط دو مورد پیش آمد که حضرت امیر علیهالسلام نماز عصر را به جای ایستاده نشسته با اشاره رکوع و سجود خوانده بودند بدین ترتیب که حضرت نماز ظهر را در هنگام ظهر خواندند و خواستند نماز عصر را هنگام عصر بخوانند. اما در هنگام عصر جناب رسولالله صلی الله علیه و آله سر بر روی زانوی امیرالمؤمنین علیهالسلام نهاده بودند و در حال نزول وحی از طرف جبرئیل بودند. اینجا بود که حضرت نماز عصر را نشسته با اشاره رکوع و سجود انجام دادند و طبق روایات که شیخ مفید در ارشاد نقل کرد، وقتی حضرت سر مبارک خود را برداشتند آفتاب غروب کرده بود. پیغمبر فرمودند آیا نماز شما قضا شد؟ امیرالمؤمنین عرض کردند آقا من نماز را از روی اضطرار خواندم، زیرا دلم نیامد سر مبارکتان را از روی زانویم بلند کنم و ایستاده نماز بخوانم. آنگاه جناب رسولالله به امیرالمؤمنین دستور ردالشمس فرمودند که بدین ترتیب آفتاب در نقطه نماز عصر، طبق وقت قرار گرفت و حضرت نماز عصر را دوبار خواندند و قضیه ردالشمس در تاریخ مشهور شد.
اقسام کسب
اما اینکه بحث علمی این قضیه چگونه باید حل شود و در مبحث عرفان این قضیه چگونه باید تحلیل شود مطلب دیگری است.
غرض اینکه ما قائل به عصمت اهلبیت و انبیا علیهمالسلام هستیم. در مسئله عصمت آنچنان اعتدال مزاج بر بدن مبارکشان حاکم است که در امور تلقی وحی و حفظ و ابلاغ آن و در همه شئون خَلقی و خُلقی از خطا و گناه مصون اند و از قوه نوری ملکوتی که او را از همه رذایل نفسانی حفظ میکند برخوردارند که در امور یاد شده حتی ترک اولی و یا مکروه از وجود مبارکشان صادر نمیشود و اگر در کتابهایی چنین عبارتهایی خواندید، باید توجه داشته باشید که مطلب برای نویسنده کتاب خوب حل نشد و بحث عصمت را آنطور که باید پیاده نکرد و دست به قلم کرد و ندانسته به پیغمبری نسبت کراهت و یا نعوذبالله به امام و یا پیغمبری اسناد گناه داده است.
هیچ انسان عارف، هیچ انسان حکیم و هیچ مؤمن و مسلمانی نمیتواند خود را از دستورات شرعیه مستغنی کند، لذا بارها به عزیزان و سروران ما این تذکر را عرض کردهام که اساس کار علمی و عملی و اولین مرتبه را بر انجام واجبات، ترک محرمات و کسب حلال بگذارید و بر این پایه مباحثه کنید، معرفت نفس بخوانید، استاد داشته باشید و سیر علمی خود را ادامه دهید تا انشاءالله کمکم به سیره عملی راه پیدا کنید، اذکار داشته باشید، چهله ها بگیرید و خلوت ها برایتان پیش بیاید.
انجام واجبات، ترک محرمات و کسب حلال سه اصلی است که همه چیز باید بر آن استوار شود. در واجبات، اینطور نیست که مثلاً رساله را باز کنید و از هزار امر واجب در رساله، همه به شما مربوط شود. چهبسا در طول عمرتان بیش از دوسوم این واجبات هم برایتان پیش نیاید. مثلاً طلبهای که کارش تدریس و تعلیم و خواندن و نوشتن است و اصلاً در طول عمر خود شاید یک تجارت هم نداشته و شاید از ده ها امر واجب در تجارت بیخبر باشد.
شما هم شاید از چند واجب و حرام مطلع باشید که در محدوده شغلی شما در اجتماع اند و از خیلی از واجب و حرام ها هم خبر نداشته باشید؛ چون نیازی به آن امور ندارید و احیاناً اگر موارد استثنایی پیش آید سوال میکنید.
اقسام کسب
غرض اینکه انجام واجبات و ترک محرمات به این معنی نیست که مثلاً دو هزار حکم وجوب و حرام، همه مربوط به شما باشد. اگر دانشجو یا معلم، کارمند، بازاری و یا کارگر هستید و هر شغل مبارکی که دارید باید ببینید در محدوده شما چند واجب و حرام مطرح است، همان را مراعات کنید. این عمل برای شما نور می آورد و آرامآرام برایتان جا میافتد و در شما پیاده می شود. اینها که عرض میکنیم تجربیات بیش از بیست و پنج سال درس و بحث و حرف شنیدن محضر بزرگان است تا به یقین برسید که هر مقدار واجبات را درست انجام دهید و حرامها را ترک کنید و کسب حلال داشته باشید، در کارتان موفق میشوید و این اعمال در ادامه دروس و تحصیل به شما نور میدهد و کل عالم با شما هماهنگ می شود.
اگر شما در شغلی باشید که خیلیها در آن شغل اهل حرام اند و شما یک نفر طالب حلال باشید، بدانید که با کلّ عالم هماهنگید و به اندازه نظام هستی طرفدار دارید. نگویید من که خلاف نمیکنم تک و تنهایم؛ اتفاقاً آنها تنهایند و شما جمع هستید. شما با نظام هستی و تمام عوالم وجودی و با تمام انبیا و ائمه علیهمالسلام هماهنگید که نمیخواهید خلاف کنید.
اقسام کسب
راجعبه مسئله کسب، اصلی را از جناب خواجه طوسی و حضرت علامه حلی از کتاب شریف کشف المراد به عرض مبارکتان میرسانم:
کسب را بر چهار محور قرار دهید
اقسام کسب
کسب واجب
کسب بهاندازه ضرورت زندگی و رفع نیاز برای زن و فرزند و شوهر دادن و عروس گرفتن برای بچهها واجب است؛ پس یکی از واجبات کسب حلال است، آن هم با توجه بهعنوان کسب و اکتسابی که در بحثهای قبلی در رساله انسان در عرف عرفان به عرض مبارکتان رساندیم.
کسی که پنج یا ده فرزند دارد، یقیناً ضرورت زندگی او نسبت به کسی که یک فرزند دارد، بیشتر است. ضرورت این است که انسان هر وقت گرسنه باشد به اندازهای که سیر شود غذا داشته باشد. ضرورتی نیست که انسان همه جور خورشت بخورد. گاه انسان با نان و پنیر میسازد، اما یک وقت هم به غذای مقوی تری نیاز دارد و باید چند روز یکبار نان و کباب بخورد. در هرحال، بر مرد واجب است که نفقه زن و فرزندانش را بدهد و ضرورت زندگی را برآورده کند
اقسام کسب
کسب مستحب
گاهی اوقات هم اسباب ضرورت زندگی فراهم است اما مرد میخواهد اسباب گشایش زندگی را هم برای خانوادهاش فراهم کند. مثلاً در قدیم پدران ما با فرزندان، عروسها و نوههای خود در یک یا دو اتاق گِلی زندگی میکردند، اما اگر امروز مردی دو یا سه فرزند دارد، یک یا دو اتاق و یک آشپزخانه را کم میدانند و برای انبساط زن و فرزند خود و برای اینکه در زندگی خسته نشود و خدای ناکرده دختر و پسر به خیابان نروند و بهدنبال بچههای مردم راه نیفتند و گرفتاریهای اجتماعی دامنگیر آنها نشود، به فکر وسیعتر کردن خانه میافتد و یا به این فکر میافتد که سالانه آنها را یکی دو بار به سفر زیارتی یا تفریحی ببرد. ایجاد گشایش بیشتر در زندگی را کسب میگویند که به دست آوردن آن واجب نیست اما فراهم کردن آن برای خانواده مستحب است. عقل، خودش در اینگونه امور حکمفرماست و ضرورت را از گشایش تشخیص میدهد.
خیلی از عزیزان در درس و بحثها به مبحث طهارت رسیده اند و در بحث طهارت، بهخصوص مبحث کسب حلال، اینگونه سوالها برایشان پیشآمده است و ما بههمین دلیل، این حرف جناب خواجه را مطرح کردیم تا به منزله تکمله برای مباحث طهارت باشد. پس کسب مستحب، فراهم کردن زندگی بهتر و وسعت دادن رزق برای زن و فرزندان است؛ به تعبیری دیگر توسعه دادن زندگی به بیشاز حد ضروریات زندگی را کسب مستحب نامند.
اقسام کسب
کسب مباح
اما کسبی که دائماً به فکر آن است که چندین برابر بیش از حقوق متعارف اجتماع، درآمد داشته باشد و برای بدست آوردن آن مقدار مازاد، شبانه روز کار کند و دائماً خانهسازی کند و درآمد خود را توسعه دهد، این توسعه بیش از حد، نه واجب است و نه مستحب.
کسی که شبانه روز وقتش را برای درآمد و کسب زیاد میگذارد، اگر حواسش جمع باشد، خمس و زکات مال خود را بپردازد، واجبات را انجام دهد و محرمات را ترک کند، کسبش حلال است و میتواند این راه را ادامه بدهد و پولدار شود و بانکها را پر کند. او میتواند سنگها را بر روی سنگها بگذارد، خانهها بخرد، ماشینها خرید و فروش کند و تا هر کجا میخواهد برود. از جنبه شرعی هم راه باز است و تا کجا برنمیدارد.
نمیگویم اینها حرام است و یا شرع مقدس مانع میشود بلکه مباح است. اما گشایش تا آنجا خوب است که عقل شما اجازه میدهد، از آن به بعد دیگر وقت نگیرید. از اینجا وارد مسائل اخلاقی و عرفانی میشویم، لذا دنبال مباح نروید که وقتگیر است و عمر به هدر دادن است؛ زیرا کسی که زن و فرزندانش در گشایش اند، چرا باید سنگ روی سنگ بچیند تا برای آینده فرزندانش خانه درست کند؟ اینها دیگر هوس است. از اینجا به بعد شیطان میآید تا انسان را به گناه بیندازد.
همیشه ضرورت ندارد که هوای نفسانی انسان را بسوی حرام ببرد یا واجب را از دست انسان بگیرد. گاهی میبیند نمیتواند واجب را از دست انسان بگیرد و حرام را بر او تحمیل کند لذا از راه کسب حلالش عمرش را از او میگیرد. چنین کسی شرعاً در قیامت مواخذه نمیشود چون خلاف شرع مرتکب نشده است، اما وقتی به آنجا وارد میشود و مقامات انسانی را ملاحظه میکند و میبیند در پایینترین مراتب انسانی قرار گرفته، میسوزد که چرا وقتش را در آنجا صرف کرده است.
اقسام کسب
پیشنهاد اخلاقی
برای این مطلب نکتهای داخل پرانتز عرض میکنم. اگر در یک خانواده، پدر، مادر، فرزند، عروس، داماد و دختر، دستهجمعی راهی را انتخاب کنند و بگویند به همین اندازه که محتاج دیگران و گدای این و آن نباشیم برای ما کافی است، دیگر چه معنی دارد بگوییم گشایش در زندگی مستحب است؟ اینها میتوانند بگویند به همین مقدار که میخوریم و میپوشیم و سرپناه داریم، حتی دنبال آن مقدار مستحب هم نمیرویم و این مرتبه عمرمان را برای بدست آوردن مراتب بالاتر صرف میکنیم.
در اینجا، وقتی همه اتفاق نظر دارند که میتوانند با همین مقدار خانه و چند تا پتو به سر ببرند، چه ضرورت دارد به دنبال مستحب باشند؟
به مستحب عمل کردن زمانی خوب است که مرد ببیند زن و فرزندانش دوست دارند گشایش مادی داشته باشند، اما وقتی آنها بگویند ما از خیر گشایش مادی گذشتیم، بیاییم با هم تصمیم بگیریم که راه علم و عمل را طی کنیم تا جانمان شرح شود و فتح نوری پیدا کنیم، میتوانیم از مقدار مستحب هم چشمپوشی کنید و به دنبال کمالات معنوی و علمی تان بروید تا انشاءالله روح و جانتان گشایش ابدی بدست آورد؛ چرا که گشایش مالی ابدی نیست و تنها مربوط به امور دنیاست؛ البته خلاف هم نیست، اما اگر نظر کل خانواده این باشد که فقط به همان مقدار کسب واجب اکتفا کنند، میتوانید به دنبال مستحب هایی بروید که استحباب شان قویتر است و به اتفاقنظر اهل خانواده، آن را به احسن تبدیل کنید.
اگر اتفاق نظر در این باره وجود ندارد و خانم منزل میگوید این مقدار زندگی کم است و ما از این خانه خسته شدهایم، نباید دلش را بشکنید، زن و فرزند، بندگان خدا هستند، خانم شما خلق خداست و شما مالک اصلی او نیستید. شما دلشان را بدست آورید و زندگی را بیشتر گشایش دهید که آنها چند روزی امانت خدا نزد شما هستند، اما کسب شما طوری نباشد که شما را از مراعات حلال و حرام بازدارد و شما واجبات را ترک کنید و به حرام بیفتید، به طوری که مثلاً نخواندن نماز ظهر و عصر برای شما عیبی نداشته باشد و نپرداختن خمس و زکات برایتان مسئله نباشد و اگر چنین باشد، آن کسب حرام است و به تعبیر دیگر اصلا کسب نیست، بلکه اکتساب است.
متأسفانه به همین دلیل است که جامعه ما تعدیل نشده است. اگر خانوادههایی باشند که کسب حلال روزی شان نشده، یعنی به دنبال کسب حلال رفتند اما نتوانستند و مجبور شدند مال حرام به دست آورند تا قوت لایَموت خود را تهیه کنند یا آن که به هر کار که دست میزنند شکست میخورند، میتوان از نظر مسائل شرعی حتی از بیتالمال و یا خمس و زکات نیز آنها را تامین کرد و کسانی که سیّدند میتوانند از سهم سادات استفاده کنند.
حضرت علی علیهالسلام درباره آنهایی هم که سیّد نیستند و به این مشکلات دچار شدهاند میفرماید اینها رعیت من هستند، از سهم من یا بیتالمال به آنها بدهید. بنابراین، کسی که کسب حلال پیدا نکرد، یا کسی که کسب حلال دارد، اما بدشانس است و به هرچه روی میآورد شکست میخورد و بالاخره کسی که کسب حلالش مستلزم ترک واجب است، براساس مسائل فقه میتواند از بیتالمال پول دریافت کند.
خیلیها در ماه رمضان از ما میپرسند، فرزند ما اگر روزه بگیرد، نمیتواند کنکور قبول شود. بعضیها هم بعد از اینکه روزه خوردند و بعد از ماه رمضان از ما سوال کردند و گفتند پدر و مادر به ما گفتند باید دانشگاه قبول شوید و ما مجبور شدیم برای قبولی در کنکور، روز امتحان روزه نگیریم! چه کسی گفته که برای رفتن به دانشگاه میتوان روزه ماه رمضان را باطل کرد؟ چه کسی مجوز داده که برای کاری، میتوان واجبی را ترک کرد؟ اینها راه ندارد. حتی کسی که برای ضرورت زندگی میخواهد کسب حلال داشته باشد و این کار مستلزم ترک واجب است، اجازه ندارد واجب را ترک کند و بهدنبال کسب حلال برود. اینجا دیگر وظیفه حاکم است که خرج او را بدهد و سهم امام به این افراد تعلق میگیرد.
اقسام کسب
انشاءالله در بین ما از این کم شانس ها نباشند. بعضیها طوری هستند که به هر چه روی میآورند شکست میخورند. بعضی از اینها به من مراجعه کردند و گفتند هر کار حلال که در پیش میگیریم شکست میخوریم. اینجا دیگر اشکال کار از خود شخص نیست. در بحث علم کلام داریم که گاه خداوند صحنههایی پیش میآورد تا عِوض دهد.
خداوند بهخصوص به کسانی که در منزل پیر دارند عِوَض میدهد؛ چون گاهی بعضی از پیرها اعصاب خردکن میشوند و تحمل زیادی باید کرد تا آنها اداره شوند. گاه کسی در خانه پیری دارد و بهخاطر او دست از ادامه تحصیل در حوزه یا دانشگاه میکشد یا از کسب و کارش دست برمیدارد تا او را اداره کند. گاه کسی که پیری دارد، نهتنها دعا نمیکند که خدا او را از وی بگیرد، بلکه دعا میکند خداوند او را نگیرد و میگوید من میتوانم او را اداره کنم و هر چه او را خدمت میکنم خداوند در ازایش به من عطا خواهد کرد، در اینصورت اگر خداوند چند روزی زودتر آن پیر را از دنیا ببرد، اجر آن چند روز خدمتی که شخص از آن محروم شده نیز به او عطا میکند.
اقسام کسب
اینها مباحثی مربوط به عدالت الهی است که از اصول عقاید پنجگانه شیعه برشمرده میشود. بدانید که عدالت فقط به همین اندازه نیست که آن را به تقسیم یکسان بیتالمال منحصر کنیم. عادل یکی از اسماء حسنای الهی است. در نظام هستی، عادل محض حاکم است و هیچ ذرهای به کسی ظلم نمیکند. “اِنَّ الله لیس بِظَلّامٍ لِلعَبید”
در بحثهای کلامی، بحث عِوَض، بحثی است که در عدالت حق متعال در نظام هستی مطرح میشود. اگر خواستید این بحث را بهطور مبسوط دنبال کنید، لطفاً نوارهای کشف المعاد از مقصد سوم به بعد را گوش کنید. این بحثها خیلی برای شما خوب است و به شما دید وسیعی میدهد و در خیلی جاها، مشکلات علمی شما را حل میکند. غرض؛ کسب یا واجب است و یا مستحب، یا مباح است و یا حرام.
اقسام کسب
کسب حرام
آن کسبی است که انسان را از انجام واجب بازدارد و عبارت علامه حلی در کشف المراد این است:
“فَالسَّعی فی طَلَب الرِّزق قَد یَجب مَع الحاجَهَ، و قَد یُستحبُ اذا طلب التوسعه علیه و علی عیاله، و قد یباح مع الغِنی عنه، و قد یحرم مع منعه عن الواجب”
عزیزان من! الان که به این جمع نگاه میکنم، دوست دارم در کل کشور با یک برنامهریزی همه گویندگان و روحانیون، مستمعین مثل شما داشته باشند که همه یکپارچه در سکوت محض، یکرنگی، یکدلی و صفا و صمیمیت باشند. امیدوارم تمام شما عزیزان با اجازه پدر و مادرتان آمده باشید. اینها تاکید دائمی من است. خدای نکرده، یک وقت سرکش نشوید. یقیناً خانمهایی که تشریففرما شدید با اجازه پدر و مادر و یا شوهرتان آمدید. اگر هم با هم تشریففرما شدید که قدمتان روی چشم ما. امیدواریم خداوند به ما توفیق مهمانداری مرحمت بفرماید.
اقسام کسب
توصیه به دو اصل مهم
خواهرانی که در این مجلس حاضر شدهاید، به دو قضیه خیلی توجه کنید: یکی اینکه بدانید چادر در بین زنها، یادگاری از قرآن و روایات اهلبیت است و دیگر اینکه عقل را در امور زندگی به کار آورید. خیلی عذر میخواهم، مثالی که میزنم از باب تشبیه است. در اجتماع میبینیم که انسان محل رفع حاجت خود را کاشیکاری میکند و آن را به بهترین وجه تنظیم مینماید، اما نمیدانم چه شده که وقتی به بحث حجاب رسیدیم، میگوییم مانتو هم حجاب است. نمیدانم چه دسیسهای در کار است؟ چطور است وقتی میخواهیم یک خیابان بسازیم، باید چندین مهندس بنشینند و نظر دهند؟ چطور برای خیابانسازی بهترین نقشه را میخواهیم، ولی در احکام الهی، بهجای آنکه از سراسر کشور صدا بلند شود که بهترین حجاب چادر است، اینطور حرف میزنیم که مانتو کافی است؟
حقیقت آن است که “چادر” را حجاب اسلامی و قرآنی میدانیم و بی چادری را بیحجابی
در بین اعراب رسم است که چادرشان کمی بلند است و روی سرشان میکشند و در ایران کیفیت کار به گونه دیگر است. این مقدار مهم نیست، مهم نفس چادر است. از نظر فقهی هم چادری که الان در بین جامعه متداول است و از سر تا به پا با یک پارچه کشیده میشود حجاب قرآنی است. انشاءالله راه رفتن شما، مسیر شما، همدلی و یکرنگی شما منطقه را متحول کند و خداوند وجود مبارک حضرت آقا را برایمان حفظ بفرماید.
و الحمدلله ربالعالمین
مطالعه مجلس دهم کتاب حضور و مراقبت استاد صمدی آملی
مطالعه مجلس دوازدهم کتاب حضور و مراقبت استاد صمدی آملی
مجله اینترنتی تحلیلک