
چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت اول از مقالت علم نجوم و غزارت منجم در آن علم
آورده اند که یمین الدّوله سلطان محمودبن ناصرالدّین بشهر غزنین بر بالای کوشکی در چهار دری نشسته بود بباغ هزار درخت، روی بابوریحان کرد و گفت: «من ازین چهار در از کدام در بیرون خواهم رفت؟ حکم کن و اختیار آن بر پاره کاغذ نویس و در زیر نهالی من نه!» و این چهار در، راه گذر داشت.