«زندگینامه همفری بوگارت»
همفری بوگارت با نام مستعار بوگی هنرپیشه و تهیه کننده آمریکایی و ستاره ای است که همچنان در آسمان سینمای جهان می درخشد. او یکی از قهرمانان به نام سینمای کلاسیک بود که مردم بر قدرت قهرمانی اش مهر تایید زده اند. همفری بوگارت از معدود بازیگرانی بود و هست که مخاطبان بازی او در نقش منفی و مثبت را دوست داشته و دارند. چرا که برای تماشاگران بازی بوگارت مهم بود، نه نقشی که ایفا می کند.
فیلم خاطره انگیز و ماندگار «کازابلانکا» ساخته ارزشمند مایکل کورتیز که همواره به عنوان یکی از فیلم های شاخص سینما مطرح بوده و هست، مطمئنا بدون بازی همفری بوگارت، هرگز به این موفقیت دست پیدا نمی کرد.
در حالی که حدد ۶۰ سال از زمان مرگ او می گذرد، او همچنان یکی از برجسته ترین و درخشانترین ستاره های سینمای کشورش محسوب می شود و شهرت او روز به روز بیشتر و عظیم تر می شود.
بیشتر بخوانید: زندگینامه مارتین اسکورسیزی
زندگینامه همفری بوگارت
همفری دیفارست بوگارت در ۲۵ دسامبر ۱۸۹۹ در شهر نیویورک و در خانواده ای ثروتمند و برجسته متولد شد. پدرش، بلمانت دیفراست بوگارت جراحی محترم و موفق و مادرش مائود همفری، نقاش، مدیر هنری و طراح و تصویرگر آگهی های تجاری مد و یکی از طرفداران سرسخت حق رأی زنان بود.
شهرت همفری بوگارت در همان کودکی آغاز شد. یکی از نقاشی های مادرش از او در یک کمپین تبلیغاتی ملی برای غذای کودکان مورد استفاده قرار گرفت که با گذشت زمانی کوتاه همفری کوچک را تبدیل به ستاره مشهوری کرد. بعدها خود بوگارت از این تبلیغات اینگونه یاد میکرد:
«برههای در تاریخ آمریکا هست که هر مجلهای را که بر میداشتید و ورق میزدید، امکان نداشت دک و پوز مرا در آن نبینید.»
همفری بوگارت از همان کودکی با مادرش رابطه پیچیده ای داشت. با وجود اینکه مادرش بارها در دوران کودکی نقاشی هایی از او به تصویر کشید، اما چنان غرق کارش بود که هرگز توجه و علاقه ویژه ای به پسرش نشان نمی داد. آنطور که خود بوگارت میگوید:
«در بزرگسالی اگر زمانی برای مادرم پیام تبریک روز مادر یا دستهگل می فرستادم، او همه را پس می فرستاد.»
بیشتر بخوانید: زندگینامه مرلین مونرو ستاره فراموش نشدنی هالیوود
خانواده او صاحب ملکی در نزدیکی دریاچه کاناندیگوا، یکی از زیباترین دریاچههای شمال ایالت نیویورک بودند و او در آن جا بود که دوران کودکی شاد و سرخوشانه ای را سپری کرد و تابستان ها به بازی شطرنج و قایق رانی مشغول بود.
او ابتدا به مدرسه معتبر و مشهور ترینیتی در نیویورک رفت، جایی که در مقایسه با شاگردان دیگر فقیر و معمولی به حساب می آمد. دوران مدرسه برای همفری بوگارت خاطرات خوشی به همراه نداشت. نمرات پایین، اسم معمولی و لباس های تشریفاتی که مادرش مجبورش میکرد، بپوشد و همچنین بیاستعدادی اش در ورزش باعث شده بود که بوگارت مورد تمسخر و شوخی همکلاسی هایش باشد. یکی از دوستانش درباره آن دوران اینطور میگوید:
«بوگارت هیچ وقت در هیچ کاری شرکت نمیکرد. دانشآموز خیلی خوبی نبود… او در هیچ چیزی همکاری نمی کرد.»
بیشتر بخوانید: زندگینامه رابرت دنیرو اسطوره سینمای هالیوود
با وجود وضعیت تحصیلی نامناسب در مدرسه، پدر و مادرش در سال ۱۹۱۷ تصمیم گرفتند که او را به آکادمی فیلیپس در اندوور ماساچوست بفرستند که مدرسه شبانه روزی سختگیری بود و زمانی جان آدامز مدیرش بود. در نتیجه بوگارت نتوانست با استانداردهای بالای این مدرسه خودش را وفق دهد و سال بعد اخراج شد.
یکی از مهمترین رازهای زندگی همفری در جای زخمی بود که سمت راست لب بالایی اش باقی ماند و بعدها تبدیل به یکی از ویژگی های اصلی صورت مردانه و سرسخت او شد. با آنکه روایات مختلفی وجود دارد ولی مشهورترین داستانی که درباره این زخم شنیده شده این است که بوگارت این زخم را به هنگام اسکورت کردن یک اسیر در زمان خدمتش در نیروی دریایی برداشته است.
آغاز فعالیت هنری همفری بوگارت
همفری بوگارت از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۲ در کمپانی نمایش یکی از بستگانش (ویلیام برادی) به نام استودیوی فیلم برادی به عنوان مدیر صحنه فعالیت داشت. او برای اولین بار در سال ۱۹۲۱، روی صحنه تئاتر رفت و نقش یک گارسون ژاپنی را بازی کرد. تنها دیالوگی که او با لهجه ژاپنی ادا میکند این است: «نوشیدنی برای بانوی من و مهمانان بسیار گرامی او» که بسیار مورد تحسین پدرش قرار گرفت.
همین تجربه کوچک روی صحنه برای بوگارت کافی بود تا تصمیمش را بگیرد و مسیر زندگی اش را مشخص کند.
او درسال ۱۹۳۰ با کمپانی فاکس قراردادی بست و برای اولین بار در فیلم کوتاه ۱۰ دقیقه ای «آن طوریهای برادوی» با روس اتینگ و جان بلاندل همبازی شد. قرارداد او با فاکس تنها دو سال ادامه پیدا کرد و از آن پس تا ۵ سال در فیلم های نازلی ظاهر شد. تا اینکه در سال ۱۹۳۶ با فیلم جنگل سنگی خود را تثبیت کرد و این مقدمه همکاری نسبتاً طولانی مدت و موفقیت آمیز او و کمپانی برادران وارنر شد.
از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۰ در ۲۸ فیلم ظاهر شد که اکثر آنها گانگستری و تنها ۲ مورد در ژانر وسترن بود. حضور در فیلمهای شاهین مالت در نقش سام اسپید به کارگردانی جان هیوستون و کازابلانکا از مایکل کورتیز از جمله چشمگیرترین نقش آفرینی های بوگارت به حساب می آید.
بیشتر بخوانید: زندگینامه جانی دپ ستاره بی بدیل تاریخ هالیوود
فیلم های همفری بوگارت در دهه ۱۹۶۰ همواره مورد تحسین منتقدین قرار می گرفت و شخصیت او به شدت ستایش می شد. او به خاطر شوالیه گری ضد هالیوودی اش بود چنان محبوبیتی فراتر از دوران خود دارد که هیچ بازیگری تا به حال به این درجه دست پیدا نکرده است.
در سال ۱۹۹۷ بود که مجله انترتینمنت ویکلی همفری بوگارت را «افسانه شماره یک تمام دورانها» نامید و در سال ۱۹۹۹، موسسه فیلم آمریکا او را برجسته ترین و بزرگ ترین ستاره سینمایی تمام عصرها لقب نهاد.
ناتانیل بنچلی، حیات همفری بوگارت را این طور خلاصه کرد:
«بوگارت با کمال و پایبندی اش به آنچه فکر میکرد درست است، به این درجه رسید.»
همفری بوگارت و کازابلانکا
به یادماندنی ترین بازی همفری بوگارت در فیلم خاطره انگیز و ماندگار «کازابلانکا» ساخته ارزشمند مایکل کورتیز است. این فیلم که تا به امروز جذابیت خود را حفظ کرده است، یکی از فیلم های شاخص سینمای هالیوود است که بدون بازی همفری بوگارت به این شهرت نمی رسید. هر چند نباید بازی زیبای اینگرید برگمن، بازیگر افسانه ای و جذاب سینما هالیوود را در ماندگار شدن این فیلم نادیده گرفت.
بیشتر بخوانید: زندگینامه ناتالی پورتمن بازیگر با استعداد هالیوودی
همفری بوگارت در این فیلم نقش ریک بلین، یک مرد آمریکایی را بازی کرد که تلاش می کرد در بحبوحه جنگ جهانی دوم، رابطه اش را با عشق قدیمی اش (اینگرید برگمن) از نو شروع کند.
«کازابلانکا» سه مرتبه جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردان را از آن خود کرد و امروزه یکی از بهترین فیلم های تمام دورانها محسوب میشود.
یکی از نکات جالب این فیلم این است که بوگارت برای آنکه از اینگرید برگمن ستاره زن فیلم بلندتر نشان داده شود، کفش پاشنه بلند پوشیده می پوشید.
زندگی خصوصص همفری بوگارت
همفری بوگارت در طول عمر کوتاهی که داشت چهار بار ازدواج کرد.
ازدواج اول او در سال ۱۹۲۶ با شخصی به نام هلن منکن بود که عمر زیادی نداشت و پس از چند ماه به جدایی انجامید.
او در سال ۱۹۲۶ با یک هنرپیشه به نام مری فیلیپس ازدواج کرد. این ازدواج نیز با نقل مکان بوگارت از نیویورک به هالیوود مدت زیادی دوام نیاورد.
در سال ۱۹۳۸ برای سومین بار با مایو متوت ازدواج کرد. زندگی آنها همیشه آشفته و پر از پرتلاطم بود، از همین رو در هالیوود به عنوان «بوگارتهای جنگجو» معروف شده بودند تا آنکه در سال ۱۹۴۵ از هم جدا شدند.
بیشتر بخوانید: زندگینامه جیم کری یکی از بهترین بازیگران طنز هالیوود
کمتر از دو هفته پس از طلاق متوت، همفری با بتی پرسک (لورن باکال)، همبازی جوان و فوق العاده زیبایش در فیلم «داشتن و نداشتن» ازدواج کرد و تا لحظه مرگ بوگارت این ازدواج پایدار ماند. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های استیون و لسلی بود.
استیون در ۱۹۹۶ کتاب زندگینامه همفری بوگارت را با نام «بوگارت: در جستجوی پدرم» منتشر کرد.
درگذشت همفری بوگارت
در اواسط دهه ۵۰ میلادی اوضاع سلامتی بوگارت رو به وخامت گرایید و پس از امضای قرارداد طولانی مدت با کمپانی برادران وارنر به دلیل مصرف بیش از حد سیگار به سرطان مری دچار شد.
تا مدت ها بیماری خود را پنهان کرد و حرفی از آن نزد تا اینکه در سال ۱۹۵۶ در حالی که دیگر دیر شده بود، پروسه درمان را آغاز کرد. اما دیگر فایده ای نداشت چرا که بیماری تمام بدن او را فراگرفته بود و روز به روز وضعیت او بدتر می شد. تا اینکه در نهایت در ۱۴ ژانویه ۱۹۵۷ در حالی که مدت کمی از تولد ۵۷ سالگی او می گذشت دار فانی را وداع گفت.
بیشتر بخوانید: زندگینامه رابین ویلیامز بازیگر و کمدین معروف هالیوود
در مصاحبهای بعد از مرگ بوگارت کاترین هپبورن آخرین دیدار خود و اسپنسر تریسی با بوگارت را این گونه شرح داد: اسپنس دست روی شونه بوگی گذاشت و گفت: شب به خیر بوگی. بوگارت چشماش رو به سمت اسپنس برگردوند بوسه آرامی بر دست اسپنس زد و گفت: خداحافظ اسپنس. قلب اسپنس ایستاد. بالاخره فهمیده بود.
جوایز و افتخارات همفری بوگارت
همفری بوگارت در طول سال های فعالیتش سه بار برای فیلم های «کازابلانکا»، «ملکه آفریقایی» و «شورش کین» نامزد جایزه اسکار بازیگری شد و در نهایت در سال ۱۹۵۱ توانست برای فیلم «ملکه آفریقایی» که در آن با کاترین هپبورن همبازی بود جایزه اسکار را از آن خود کند.
بوگارت در طول دوران بازیگری اش به غیر از این جایزه اسکار، تنها یک جایزه معتبر سینمایی آنهم برای فیلم «داشتن و نداشتن» از سوی انجمن منتقدان ملی دریافت کرد.
بیشتر بخوانید: زندگینامه کریستوفر نولان کارگردان فیلم های خاص هالیوود
همفری بوگارت پس از دریافت جایزه اسکار گفت:
«بهترین راه برای زنده ماندن بعد از گرفتن یک اسکار این است که دیگر هرگز برای بردن اسکار دیگری تلاش نکنی. دیدید که برای برندههای این جایزه چه اتفاقی میافتد. آنها بقیه عمرشان را به رد کردن فیلمنامهها میگذرانند و دنبال نقشی عالی هستند تا اسکار دیگری ببرند. امیدوارم دیگر حتی نامزد جایزه اسکار نشوم. از این به بعد فقط میخواهم نقشهای معمولی بازی کنم.»
آثار همفری بوگارت
- The Dancing Town/ 1928
- Broadway’s Like That/ 1930
- بالای رودخانه/ ۱۹۳۰
- شیطان با زنان/ ۱۹۳۰
- جسم و روح/ ۱۹۳۱
- خواهر خبیث/ ۱۹۳۱
- یک ترور مقدس/ ۱۹۳۱
- زنان همه ملتها/ ۱۹۳۱
- ماجرای عشقی/ ۱۹۳۲
- نغمههای شهر بزرگ/ ۱۹۳۲
- سه نفر در یک مسابقه/ ۱۹۳۲
- نیمهشب/ ۱۹۳۴
- جنگل سنگی/ ۱۹۳۶
- گلولهها یا قرعهها/ ۱۹۳۶
- دو نفر علیه دنیا/ ۱۹۳۶
- چاینا کلیپر/ ۱۹۳۶
- جزیره خشم/ ۱۹۳۶
- لژیون سیاه/ ۱۹۳۷
- اومالی کبیر/ ۱۹۳۷
- زن بدنام/ ۱۹۳۷
- کید گالاهاد/ ۱۹۳۷
- سن کوئنتین/ ۱۹۳۷
بیشتر بخوانید: زندگینامه آدری هپبورن ستاره فراموش نشدنی تاریخ هالیوود
- بنبست/ ۱۹۳۷
- بازیرگ رزروی/ ۱۹۳۷
- با بانویت برقص/ ۱۹۳۸
- مدرسه جنایت/ ۱۹۳۸
- مردان بسیار احمقند/ ۱۹۳۸
- نابودکننده تبهکاران/ ۱۹۳۸
- دکتر کلیترهاوس عجیب/ ۱۹۳۸
- فرشتگانی با چهرههای کثیف/ ۱۹۳۸
- Swingtime in the Movies/1938
- سلطان دنیای زیرزمینی/ ۱۹۳۹
- بچه اکلاهما/ ۱۹۳۹
- تو با قتل نمیتوانی فرار کنی/ ۱۹۳۹
- پیروزی سیاه/ ۱۹۳۹
- دهه پرشور بیست/ ۱۹۳۹
- بازگشت دکتر ایکس/ ۱۹۳۹
- اشتباه نامریی/ ۱۹۳۹
- ویرجینیا سیتی/ ۱۹۴۰
- همه به حقیقت پیوست/ ۱۹۴۰
- برادر ارکید/ ۱۹۴۰
- آنها در شب راندند/ ۱۹۴۰سیرای مرتفع/ ۱۹۴۱
- واگنها شبانه رفتند/ ۱۹۴۱
- شاهین مالت/ ۱۹۴۱
- سرتاسر شب/ ۱۹۴۲
- شلیک بزرگ/ ۱۹۴۲
- گذر از اقیانوس آرام/ ۱۹۴۲
- کازابلانکا/ ۱۹۴۲
- ماموریت در آتلانتیک شمالی/ ۱۹۴۳
بیشتر بخوانید: زندگینامه مارلون براندو بزرگترین اسطوره تاریخ هالیوود
- صحرا/ ۱۹۴۳
- از ستارگان خوشبخت خود تشکر کنید/ ۱۹۴۳
- گذرگاهی به سوی مارسی/ ۱۹۴۴
- داشتن و نداشتن/ ۱۹۴۴
- I Am an America/ 1944
- برخورد/ ۱۹۴۵
- خواب ابدی/ ۱۹۴۶
- دو تفنگ از میلواکی/ ۱۹۴۶
- ناوبری کور/ ۱۹۴۷
- دو خانم کارول/ ۱۹۴۷
- گذرگاه تاریک/ ۱۹۴۷
- گنجهای سیرامادره/ ۱۹۴۸
- کی لارگو/ ۱۹۴۸
- همیشه با هم/ ۱۹۴۸
- هر دری را بزن/ ۱۹۴۹
- توکیو جو/ ۱۹۴۹
- زنجیره آذرخش/ ۱۹۵۰
- در مکانی پرت/ ۱۹۵۰
- مجری/ ۱۹۵۱
- سیروکو/ ۱۹۵۱
- ملکه آفریقایی/ ۱۹۵۱
- حد مکانی، آمریکا/ ۱۹۵۲
- جاده بالی/ ۱۹۵۳
- سیرک بزرگ/ ۱۹۵۳
- شیطان را بران/ ۱۹۵۳
- شورش کین/ ۱۹۵۴
- سابرینا/ ۱۹۵۴
- کنتس پابرهنه/ ۱۹۵۴
- ما فرشته نیستیم/ ۱۹۵۵
- ساعات ناامیدی/ ۱۹۵۵
- دست چپ خدا/ ۱۹۵۵
- هر چه سختتر به زمین می خورند/ ۱۹۵۶
مجله اینترنتی تحلیلک