مجله اینترنتی تحلیلک

جمعه/ 31 فروردین / 1403
Search
Close this search box.
مقالت در علم نجوم و غزارت منجم

چهارمقاله نظامی عروضی / مقالت سوم؛ در علم نجوم و غزارت منجم در آن علم

مقالت سوم چهارمقاله نظامی عروضی در علم نجوم و غزارت منجم در آن علم... ابوریحان بیرونی در کتاب التّفهیم فی صناعة التّنجیم باب اوّل بگوید که مرد نام منجّمی را سزاوار نشود تا در چهار علم او را غزارتی نباشد: یکی هندسه، دوم حساب، سوم هیأت، چهارم احکام.

همراهان همیشگی مجله اینترنتی تحلیلک بعد از سلسله مطالب گلستان سعدی، قابوسنامه قابوس بن وشمگیر و رساله عشق ابن سینا، در این مقال به «چهارمقاله» نوشته نظامی عروضی می پردازیم.

در ادامه سلسله مطالب «چهار مقاله» اثر نظامی عروضی، به مقالت سوم این کتاب می پردازیم.

 

مقالت سوّم

در علم نجوم و غزارت (۱) منجم در آن علم

 

ابوریحان بیرونی در کتاب التّفهیم فی صناعه التّنجیم باب اوّل بگوید که مرد نام منجّمی را سزاوار نشود تا در چهار علم او را غزارتی نباشد: یکی هندسه، دوم حساب، سوم هیأت، چهارم احکام (۲)، اما هندسه صناعتی است که اندرو شناخته شود حال و اوضاع خطوط (۳) و اشکال سطوح (۴) و مُجسّمات (۵) و آن نسبت کلی که مر مقادیر (۶) راست بدانچه او را مقادیر است، و آن نسبتی که مرو راست بدانچه او را اوضاع است و اشکال، و مشتمل است بر اصول او کتاب اقلیدس نجّار که ثابت بن قرّه دستی کرده است اما حساب صناعتی است که اندرو شناخته شود حال انواع اعداد و خاصّه هر نوعی ازو در نفس خویش، و حال نسبت اعداد بیکدیگر و تولّد ایشان از یکدیگر، و فروع او چون تنصیف (۷) و تضعیف (۸) و ضرب و قسمت و جمع و تفریق و جبر و مقابله، و مشتمل است اصول او را کتاب ارثماطیقی (۹)، و فروع او را تکلمه ابومنصور بغدادی یا صدباب سجزی.

اما علم هیأت علمی است که شناخته شود اندرو حال اجزاء عالم علوی (۱۰) و سفلی (۱۱) و اشکال و اوضاع ایشان و نسبت ایشان با یکدیگر و مقادیر و ابعادی که میان ایشان است، و حال آن حرکات که مر کواکب راست و افلاک را، و تعدیل کره ها و قطعه های دایره ها که بدو این حرکات تمام میشود، و مشتمل است مراین علم را کتاب مجسطی، و بهترین تفسیرها و بهترین شرحهای او تفسیر نیریزی است و مجسطی شفا.

اما فروع این علم علم زیجهاست و علم تقاویم (۱۲) و اما علم احکام از فروع علم طبیعی است و خاصیت او تخمین است، و مقصود ازو استدلال است از اشکال کواکب بقیاس با یکدیگر و بقیاس درج (۱۳) و بروج بر فیضان آن حوادثی که بحرکات ایشان فائض شود از احوال ادوار عالم و مُلک و ممالک و بلدان و موالید (۱۴) و تحاویل (۱۵) و تساییر (۱۶) و اختیارات (۱۷) و مسائل، و مشتمل است بدانچه بر شمردیم.

تصانیف ابومعشربلخی و احمد عبدالجلیل سجزی و ابوریحان بیرونی و گوشیار جیلی. پس منجّم باید که مردی بود زکیّ النّفس زکیّ الخلق رضیّ الخلق (۱۸)، و گویی عته (۱۹) و جنون و کهانت (۲۰) از شرایط این باب است و از لوازم این صناعت. و منجّم که احکام خواهد گفت باید که سهم الغیب (۲۱) در طالع دارد یا بجای نیک از طالع و خداوند خانه سهم الغیب مسعود و در موضعی محمود، تا آنچه گوید از احکام بصواب نزدیک باشد. و از شرایط منجّم یکی آن است که مجمل الاصول گوشیار یاد دارد و کار مهتر پیوسته مطالعه میکند، و قانون مسعودی و جامع شاهی (۲۲) می نگرد تا معلومات و متصوّرات او تازه ماند.

 


 

  1. تبحر
  2. التفهیم لاوائل صناعه التنجیم: ابتدا کردم بهندسه، پس بشمار، پس بصورت عالم، پس باحکام نجوم، ازیراک مردم نام منجمی را سزاوار نشود تا این چهار علم را بتمامی نداند
  3. التفهیم: اگر بسیط را نهایت باشد آن نهایت او ناچاره خطی باشد، و آن خط طولی باشد بی عرض و ببعد یکی کمتر باشد از بعدهای سطح
  4. التفهیم: جسم ناچاره بی نهایت نبود بهمه سوها، و نهایت او سطح است، و این نام را از بام خانه گرفتند و نیز او را بسیط گویند یعنی گستریده، ازیراک سطح بر جسم گستریده است و سطح طول است و عرض بس، و از جسم یک بعد کمتر است و آن عمق است
  5. التفهیم: تعریف شکل مجسم یا جسم تعلیمی گویند چیزی که دارای طول و عرض و سمک یا عمق باشد و بالذات منتهی بسطح شود
  6. مقدار، اندازه هر چیزی
  7. دو نیم کردن چیزی
  8. دو چندان گردانیدن
  9. علم حساب نظری و دانش اعداد
  10. آسمانی
  11. پست و ضد علو
  12. جمع تقویم، حساب یکساله منجمان و آن ورقی است که در آن حرکات و احوال کواکب سیاره را ثبت می کنند
  13. نردبان و پایه، در اصطلاح هیأت و نجوم یک سیصد و شصتم حصه از فلک
  14. فرزندان، موالید ثلثه نباتات و جکادات و حیوانات باشد
  15. التفهیم: سال آن مدت است که آفتاب بدو یکبار همه فلک بروج را بگردد و بدانجای باز آید کجا باول بود. و سال عالم بحسب اتفاق احکامیان از رسیدن آفتاب بسر حمل، و سال مولدها از رسیدنش بدانجای است کجا باصل مولد بود بوقت زادن، و این وقتها بباید دانستن تا طالع آن بیرون آید، و آن طالع تحویل آن سال باشد
  16. روان کردن
  17. جمع اختیار، در اصطلاح منجمان اطلاق می شود به بهترین وقت از اوقات برای شروع امری مقصود و تعیین اینگونه اوقات با ملاحظه امور بسیار بدست آید، از آن جمله ملاحظه در طالع است
  18. پسندیده خوی، پاکیزه تن
  19. بی عقلی و دلشدگی
  20. فال گویی کردن
  21. کشاف اصطلاحات الفنون: سهم نزد منجمان عبارت است از بخشی معین از فلک البروج، و سهم ها نزد ایشان بسیارند مثل سهم السعاده که آنرا سهم القمر نیز گویند، و سهم الغیب و سهم الایام و سهم غلامان و کنیزکان و علی هذا القیاس… اما سهم الغیب بروز از قمر گیرند و بشب از شمس و درجه طالع بیفزایند و از طالع سی گان افکنند و آنچه برآید موضح سهم غیب بود
  22. نام کتابی است در نجوم

 

 

مطالبی که تاکنون از چهارمقاله به انتشار رسیده است:

چهارمقاله نظامی عروضی / مقدمه

چهارمقاله نظامی عروضی / مقالت اول؛ دبیری

چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت اول از مقالت دبیری

چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت دوم از مقالت دبیری

چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت سوم از مقالت دبیری

چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت چهارم از مقالت دبیری

چهارمقاله نظامی عروضی / مقالت دوم؛ ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر

چهارمقاله نظامی عروضی / مقالت دوم؛ در چگونگی شاعر و شعر او

چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت دوم از مقالت ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر

چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت سوم از مقالت ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر

چهارمقاله نظامی عروضی / حکایت چهارم از مقالت ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر

 

 

در مطلب بعد به ذکر حکایتی از مقالت سوم (در علم نجوم و غزارت منجم در آن علم) می پردازیم.

 

در این سلسله نوشته ها به کتاب «چهارمقاله» نظامی عروضی به تصحیح محمد قزوینی و به اهتمام دکتر محمد معین توجه شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x